ناشناس

استرس و دلشوره شدید دارم"

سلام من خانمی ۲۰ساله متاهل هستم تو این دوسالی ک ازدواج کردم از طرف خانواده شوهر خیلی اذیت شدم ک باعث شده چند ماهیه از کوچکترین بحث و دعوا میترسم و شدیدااا زیر دلم سنگینی میکنه و دستام میلرزه موقع استرس و از دلشوره شدیدم واقعا خسته شدم الانم ک در موردش حرف میزنم بازم استرس و دلشورم اذیتم میکنه و ب سراغم اومده لطفا راه حلی بدین
شنبه، 5 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

استرس و دلشوره شدید دارم"

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 20 ساله )

سلام من خانمی ۲۰ساله متاهل هستم تو این دوسالی ک ازدواج کردم از طرف خانواده شوهر خیلی اذیت شدم ک باعث شده چند ماهیه از کوچکترین بحث و دعوا میترسم و شدیدااا زیر دلم سنگینی میکنه و دستام میلرزه موقع استرس و از دلشوره شدیدم واقعا خسته شدم الانم ک در موردش حرف میزنم بازم استرس و دلشورم اذیتم میکنه و ب سراغم اومده لطفا راه حلی بدین


مشاور: اقای رضوانی

با سلام و تشکر از مکاتبه شما با این مرکز. خواهر گرامی؛ چند مرتبه متن سوالتان را با دقت خواندیم اما به درستی متوجه منظور شما نشدیم که دقیقاً آیا سوال شما مربوط به درخواست راهکار جهت کنترل استرسی است که دارید یا در مورد شیوه برخورد و تعامل با خانواده شوهرتان می باشد؟ باید عرض کنیم با توجه به اینکه این سطح از استرس که درگیر آن می باشید با چند جمله مکتوب قابل درمان نمی شود و حتما نیازمند مشاوره حضوری هستید، و نیز چون یکی از علل مهم این دلشوره و نگرانی را موضوع خانواده شوهرتان ذکر کرده اید لذا در این موضوع نکاتی خدمت شما تقدیم می کنیم و توصیه جدی داریم که اگر در موقعیت های دیگری که استرس آور است نیز دچار این علائم می شوید، حتما باید برای درمان استرس شدیدی که دارید به روانپزشک مراجعه داشته باشید. اما ما در اینجا مطالبی را به صورت موردی درباره رابطه شما با خانواده شوهرتان عرض می کنیم که امیدواریم توجه به این مطالب، تاثیر به سزایی در جلوگیری از ایجاد استرس (حداقل در این مورد) در شما داشته باشد. البته ناگفته نماند که توضیحات شما چون کلی است ما نیز ناچاراً بر اساس متن سوالتان این نکات را عرض می کنیم چرا که باید برای ما به این نکات اشاره می نمودید که مثلاً: - منظورتان از اذیت های خانواده شوهرتان چیست؟ مثلا آیا در زندگی شما دخالت می کنند یا شوهرتان را علیه شما می شورانند و یا مواردی دیگر مورد نظر شماست؟ - در این موقعیت ها شوهرتان چه نظری دارد و چگونه رفتار می کند؟ - آیا فرد خاصی در خانواده شوهرتان مد نظر شماست و آیا سایر عروس ها(جاری هایتان) نیز نظر شما را دارند؟ - آیا محل زندگی شما با خانواده شوهر، یکی است؟ و ... اما نکات: 1. احترام به والدین (اعم از والدین زن یا شوهر) واجب است و ما حق نداریم به والدین بی‌احترامی کنیم. بلکه باید دائماً به آن‌ها احسان کنیم و احترام آن‌ها را داشته باشیم ولو اینکه گاهى اوقات ممکن است اشتباهى هم از آن‌ها سر بزند. 2. پدر و مادر، دلسوز فرزندان خود هستند و خیلى کم پیدا می‌شود که پدر و مادرى قصد سوء نسبت به زندگى فرزندان خود داشته باشند البته ممکن است گاهى اوقات اشتباهى هم مرتکب شوند اما از روى عمد هرگز قصد تخریب یا ضرر زدن به زندگى فرزندان خود را ندارند بلکه اگر مشکلى زندگى فرزندان را تهدید کند، آن‌ها نگران می‌شوند. 3. نکته سومى که باید به آن توجه کرد این است که والدین به دلیل اینکه حداقل یک نسل با فرزندان خود فاصله‌دارند و شخصیت آن‌ها در یک دوره دیگرى شکل‌گرفته غیرازآن دوره‌ای که شخصیت فرزندان آن‌ها شکل‌گرفته است، طبعاً تفاوت‌های فردى، شخصیتى و سلیقه‌ای بین این دو نسل امرى عادى است. بنابراین باید در رعایت احترام آن‌ها خیلى باظرافت عمل کرد که آن‌ها کوچک‌ترین احساس ناراحتى از ناحیه فرزندان نکنند و اگر در مواردى هم آن‌ها ناراحت شدند باید هر چه زودتر دل آن‌ها را به دست آورد یعنى اگر پدر و مادر از فرزندان خود راضى باشند اثرش در همین دنیا و در زندگى آن‌ها ظاهر می‌شود و اگر ناراضى باشند اثر بدى در زندگى فرزندان دارد. 4. خواهر گرامی؛ در یک مشاوره مؤثر باید صحبت‌های هر دو طرف شنیده شود که چون ما از دلایل رفتار خانواده شوهرتان اطلاع نداریم، اجازه دهید قضاوتی نداشته باشیم و تأکید ما بیشتر بر روی نکاتی که بهتر است در این شرایط از سوی شما و شوهرتان رعایت شود متمرکز گردد. هرچند شاید رفتارهای خانواده شوهرتان قابل دفاع نباشد اما شکی نیست که باید تا آخر عمر با ایشان ادامه زندگی دهید و معاشرت داشته باشید. پس نمی‌توان کار را به دعوا و منازعه و قهر و دلخوری کشاند. باید به دنبال راهی باشیم که کم‌ترین عوارض را داشته باشد و باعث لطمه خوردن بیش‌تر به زندگی نشود. در همین راستا نکاتی چند خدمت شما عرض می‌کنیم: الف. آنچه بیش از هر چیز باید دغدغه شما باشد، حفظ رابطه خود با شوهرتان است.یعنی نباید عواملی که خارج از کانون خانواده‌تان هستند مانند اطرافیان شما یا اطرافیان شوهرتان و هرکسی دیگر، آرامش و روابط صمیمانه شما و شوهرتان را بر هم بزنند. لذا با برنامه‌ریزی، ایجاد محبت، توجه به دستورات دین، عاقبت‌اندیشی و مطالعه سعی کنید در کنار شوهرتان خانواده خود را تبدیل به بهشت آرامش و نشاط کنید. ب. در راستای نکته اول باید عرض کنیم که اگر آنها اهل دخالت در زندگی شما هستند، شما باید هم به خاطر راحتی شوهر و هم رعایت آرامش خود به دخالت‌های آنان اعتناء نکنید. البته به‌گونه‌ای که احساس نکنند مورد بی‌احترامی واقع‌شده‌اند. حرف‌های آنان را بشنوید، از آن‌ها به خاطر زحماتشان تشکر و قدردانی کنید و از بگومگو کردن پرهیز کنید که جدال و بگومگو مایة شر است. این از خصوصیت آدم‌های فهمیده و عاقل است که با افراد لجباز و یک‌دنده درگیر نمی‌شود و با سکوت و مدارا و زیرکی باعث می‌شود که دخالت او در زندگی کمتر شود و دشمنی‌اش کمتر گردد. ج. اگر مشکل شما بیشتر با مادرشوهرتان است این را بدانید که شوهر شما قبل از اینکه با شما ازدواج کند به والدینش بخصوص مادرش ابراز عشق می‌کرده و مادرش آرزوی دامادی او را می‌کرده است و دوست داشته او را خوشبخت ببیند امّا شوهر شما مثل بقیه مردان وقتی وارد زندگی جدید شده ناگزیر بوده که سرمایه عشق خود را بین مادر و همسرش تقسیم کند و روشن است که با این کار دیگر نمی‌تواند پیوسته نزد مادرش برود و وقت زیادی را با او صرف کند و... به همین خاطر مادر شوهرها اغلب گمان می‌کنند که همسر فرزندشان (عروس) سد بین ارتباط مادر و فرزند می‌شوند. به همین جهت مادر شوهر سعی دارد نسبت به عروس بدگویی کند و دل شوهر را نسبت به همسرش سرد کند تا خود کانون توجه و محبت فرزندش گردد. در اینجا بر شما لازم است که با دقت در عمل سعی کنید به او بفهمانید که شما مانع دوستی آن‌ها نیستید، حتی سعی کنید شوهرتان را متقاعد کنید که بیش‌ازپیش به او سر بزند به‌گونه‌ای که مادر شوهر احساس کند که او با تشویق شما به مادرش احترام می‌کند و... . د. سعی کنید با دوری و دوستی با خانواده همسرتان برخورد کنید. منظور ما از دوری و دوستی این است که سعی کنید زمینه اصطکاک و تنش را کم‌تر کنید. یکی از راه‌های دوری و دوستی محدود کردن رابطه است، چراکه زمینه حرف‌وحدیث را کم‌تر می‌کند، ولی لزومی ندارد رابطه را محدودتر نمایید، بلکه می‌توانید مانند انسان‌هایی که رابطه دورتری دارند، وقتی با آن‌ها هستید، سنگین‌تر از قبل باشید و صحبت کنید. در متن سؤالتان ذکر نکرده‌اید که آیا با خانواده شوهرتان در یک مکان زندگی می‌کنید یا خیر، اما اگر باهم زندگی می‌کنید و برایتان مقدور است که محل زندگی را عوض کنید، این کار را می‌توانید انجام دهید. ه. سعی کنید فکر خود را از این مسئله به امور مهم دیگر مشغول کنید و با ایجاد مشغله‌های مختلف برای خود این مسئله را به حاشیه برانید. برای خود شخصیت بیشتری قائل شوید و شأن و جایگاه خود را با این بحث‌ها پایین نیاورید. اگر بخواهیم توصیه موردی داشته باشیم، سفارش می‌کنیم بیشتر وقت خود را به مطالعه در مورد تربیت فرزند و سایر علایق تان اختصاص دهید. در پایان توصیه جدی داریم که سؤالتان را حتماً به‌صورت حضوری با مشاور در میان بگذارید و یا با سامانه تلفنی این مرکز به شماره 096400(بخش مشاوره) تماس حاصل نمایید.

بیشتر بخوانید:

غلبه بر نگرانی
 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.