ی.م

مشاوره خانواده: خانوادم همش بهم گیرمیدن، این رفتارو نکن این کارو بکن.

سلام توروخدا کمکم کنید دیه نمیتونم ادامه زندگی بدم خانوادم همش بهم گیرمیدن ک گوشی دستت نگیر این رفتارو نکن این کارو بکن این کارو نکن من بزرگ شدم الان ١٨سالمه نیازب این حرفانیس بخدا کم اوردم حتی تا جلو در اجازه تنهارفتن ندارم توخونه ام همش هرجامیرن باید مث سگی که قلاده دوره گردنشه بره حق نظردادن ندارم ک بگم نرین یابرین ولی ب داداشم ک ١۵سالشه هیچ گیری نمیدن همیشه دارن اذیتم میکنن بهم طعنه میزنن انگار بچه خودشون نیستم دیه نمیدونم چیکارکنم همش تواتاق تنهام اهنگ گوش میدم حتی ی دوست ندارم فقط گوشیمودارم حتی دوست پسرهم ندارم تنهاهمدمم شده یه دفتر یه دفترکه همه حرفامومینویسم توروخدا بگین چیکارکنم
يکشنبه، 6 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: محمد دهقان
موارد بیشتر برای شما

ی.م

مشاوره خانواده: خانوادم همش بهم گیرمیدن، این رفتارو نکن این کارو بکن.

ی.م ( تحصیلات : دبیرستان ، 18 ساله )

سلام توروخدا کمکم کنید دیه نمیتونم ادامه زندگی بدم خانوادم همش بهم گیرمیدن ک گوشی دستت نگیر این رفتارو نکن این کارو بکن این کارو نکن من بزرگ شدم الان ١٨سالمه نیازب این حرفانیس بخدا کم اوردم حتی تا جلو در اجازه تنهارفتن ندارم توخونه ام همش هرجامیرن باید مث سگی که قلاده دوره گردنشه بره حق نظردادن ندارم ک بگم نرین یابرین ولی ب داداشم ک ١۵سالشه هیچ گیری نمیدن همیشه دارن اذیتم میکنن بهم طعنه میزنن انگار بچه خودشون نیستم دیه نمیدونم چیکارکنم همش تواتاق تنهام اهنگ گوش میدم حتی ی دوست ندارم فقط گوشیمودارم حتی دوست پسرهم ندارم تنهاهمدمم شده یه دفتر یه دفترکه همه حرفامومینویسم توروخدا بگین چیکارکنم


مشاور: علی محمد صالحی

مشاوره خانواده: خانوادم همش بهم گیرمیدن، این رفتارو نکن این کارو بکن.

با عرض سلام و احترام خدمت شما، خانم گرامی.
راجب مسائلی که مطرح کردید باید خدمت شما بیان کنم شاید من نتونم بصورت کامل احساس و حال و احوال شما رو درک کنم ولی میفهمم که زندگی در چنین شرایطی خوشایند نیست، خصوصا احساس اینکه والدین، بین فرزندان تفاوت میذارن و برای یکی، شرایط بهتری فراهم میکنن و برای دیگری خیر، واقعا ناراحت کننده است.
اما در این شرایط شما دوتا مسیر پیش رو دارید:
 یکی اینکه بخاطر وضعیت کنونی که دارید، نا امید و مأیوس بشید و بقول خودتون ادامه زندگی براتون دشوار بشه، کم بیارید، افسرده بشید، دائم در حال اذیت شدن باشید و همین طور با خانواده تنش داشته باشید، در این سن جوانی بخاطر فشارِ روانی خدای ناکرده دچار بیماری جسمانی بشید، جذابیت ظاهریتون کم بشه، و همین طور گرفتار مشکلات و مسائل دیگری بشید.
مسیر دیگری که میتونید انتخاب کنید اینه که، شرایط موجود رو بپذیرید، چون چیزهایی که نمیتونیم تغییر بدیم رو میبایست بپذیریم، به عنوان مثال، اگر شما یک فرد درون‌ گرا هستید، تلاش برای اینکه خودتان را همیشه برونگرا نشون بدید باعث میشود احساس سَرخوردگی و ناراحتی برای شما به همراه داشته باشد. در مورد خانواده شما هم همین طوره، اگر شما بخواهید که دائما با اونها درگیری داشته باشید برای اینکه به اونها ثابت کنید که شما بزرگ شدید و نیازی به اینهمه محدودیت ندارید، شما هم برای خودتون نظر دارید، میخواهید آزادی داشته باشید...، خود شما بیشتر اذیت میشید و تحت فشار قرار میگیرید، چون نمیتونید وضعیت کنونی رو تغییر بدید و همچنین نمیتونید این موارد رو برای دیگران ثابت کنید. بقول چارلی چاپلین میگه: «انسان خوبی باش، ولی وقتت را برای اثبات آن به دیگران تلف نکن».
نکته بعد اینکه، شما نمیتونید طرز تفکر و نگرش خانوادتون رو عوض کنید، ولی میتونید طرز تفکر خودتون رو تغییر بدید، و بجای ناراحتی زیادی که دارید نگرش مثبتی داشته باشید. چون مثبت نگری علاوه بر افزایش بهره وری، بر سلامت جسمانی ما تاثیر شگرفی دارد. چون همه ما قابلیت‌ های قدرتمندی برای انتخاب احساسات مثبت و روش‌ های تفکر داریم.
از جمله کارهایی که شما میتونید انجام بدید برای اینکه نگرش و تفکر مثبتی داشته باشید، اینه که اهدافی رو برای خودتون مشخص کنید. اهداف به ما چشم‌ انداز مثبت‏ تری نسبت به زندگی می‌دهند. تحقیقات نشون داده که تعیین یک هدف میتونه باعث بشه که شما احساس اعتماد به نفس و مفید بودن بیشتری داشته باشید، تعیین اهدافی که شخصا برای شما معنی‌دار هستند و با ارزش‌ های شما همسو هستند به شما کمک خواهند کرد تا به آن‌ ها برسید و در زندگی خود حرکت کنید. البته دقت کنید که با اهداف کوچک شروع کنید، کسی که آهسته و ثابت حرکت کنه، برنده مسابقه میشه، مثالا اینکه هفته ای یکی کتابِ داستان یا هر چیز دیگه ای بخونید. یا اینکه هر روز به یکی از اعضای خانوادم لبخند بزنم یا ... .
کار دیگه ای که در راستای تفکر مثبت میتونید انجام بدید و شما هم اتفاقا انجام میدید، یادداشت کردنه.
داشتن یک دفتر روزانه می‌تونه به شما کمک کند تا تمام تجربیات احساسی خود را مشاهده کنید. همچنین میتونه به شما در تمرکز بر تجربیات مثبت، کمک کند تا بتونید آن‌ها را بعدا به یاد بیارید.
بر مثبت ها تمرکز کنید
تحقیقات نشون میدهد که تمرکز تنها بر روی احساسات و تجربیات منفی در دفتر تان آن‌ ها را تقویت خواهد کرد و باعث می‌ شود که شما احساس منفی بیشتری بکنید. در عوض، آنچه را که احساس می‌ کنید بنویسید، بدون قضاوت در مورد اینکه خوب است یا بد. برای مثال، یک تجربه منفی ممکن است شبیه این باشد: «من امروز وقتی خانوادم به من طعنه زدن، احساس تنهایی کردم».
به یاد داشته باشید که چیزهای مثبت را حتما در دفتر یادداشت خود بگنجانید. حتی چند لحظه برای یادداشت کردن از مهربانی یک غریبه، غروب آفتاب زیبا، یا خوشحال شدن از دیدن فیلم طنز...، به شما کمک می‌ کند این خاطرات را حفظ کنید تا بعدا بتوانید آن‌ ها را به یاد بیاورید .
این بحث مثبت نگری خیلی مفصل و طولانیه، فعلا به همین اندازه اکتفا میکنم.
موفق باشید

 
 



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.