ناشناس
احساس می کنم استرس_اضطراب_افسردگی_وسواس فکری دارم"
سلام خسته نباشید 22 سالمه 9 ماهه با یه آقای 25 ساله دوست شدم ک همش اذیت میکنه یبار خیانت کرد همش با دختر چت میکنه میگ زنم ک نیسی همش میگم میرم با دختر دگ😔 چن بار فوشای رکیک داد واقن دارم اذیت میشم ی هفتس کات کردم بلاکم کرده کار همیششع مطمئنم سر و گوشش داره میجنبه من همش چکش میکنم هر چقدر سعی میکنم باز وسوسع میشم این آقا واقعا لیاقت نداره همش افکار مزاحم میاد سرم ک نکنه رفته با دختر دگ چ کنم این افکار نیاد سرم و چکش دگ نکنم واقعا دارم آزار میبینم😔
الانم ک میگ داریم میریم شهر خودمون واس زندگی ینی از من دور میشع همش میگم اونجا نزدیک دوس دختر قبلیش میشه حتما همو میبینن ی وقت خوبه ی وقت دگ میگ برو نمیخامت من چ کنم افکار مزاحم سرم نیاد و هی چکش نکنم ب خودم بقبولونم اون دگ تموم شده چک کردن بی فایدس همش میگم نکنه همش انلاینه با کسیه یا نکنه پروف لاو بزاره😔😔 میگ مقصر تویی اون همه شک بهم کردی منم ازت زدع شدم
الانم ک ساعتا انلاینه خستع شدم بخدا میگ نسبت بت بی حس شدم میرم با یکی ک حس بش داشته باشم داغون میشم اینطور میگه من باید چکار کنم ی وقتا انقدر فشار روحی بهم وارد میشع از این مورد از خدا طلب مرگ میکنم خسته شدم دگ از این ضعیفی حاضرم قسم بخورم از این ۲۱ هزار نفر گروه ضعیف ترینشون منم ک اینو نمیخاممممممم😔😔😔😔😔😔
مشاور: خانم دکتر طیبه قاسمی
خواهر عزیزم ، خیلی از افراد بهدلیل غالبشدن هیجانهایی در زمان آشنایی، قادر به تصمیمگیری درست نیستند و بسیاری از خطا و ایرادهایی که وجود دارد و بعدا ممکن است در زندگی زناشویی مشکلساز شود، نمیبینند و تمایل دارند که از فرد مورد علاقه خود ایدهآلسازی کنند. خواهر عزیزم ،تنها، زمانی می توانیم کسی را برای ازدواج خوب و مناسب تشخیص بدهیم که فرد مورد نظر در اکثر معیارها و ملاک های اساسی ازدواج با شما تناسب و همخوانی داشته باشد. صرفاً علاقمندی و عاشق بودن، دلیل بر خوب بودن طرف مقابل و داشتن شرایط همسری و داشتن تناسب با شما نمی گردد. چه بسا ممکن است گاهی عشق و علاقه افراطی باعث شود در وادی عشق گرفتار آیید و با یک جانبه نگری، از دیدن واقعیت های دیگر زندگی محروم بمانید.تجربه نیز نشان داده است عشق و علاقه ناشی از احساسات و هیجانات باعث شده که بسیاری از عیوب، نقایص و ضعف ها طرف از دید انسان، مخفی و پوشیده مانده، در نتیجه در کسب موفقیت در این امر مهم و حیاتی ازدواج، نقش منفی بازی کرده، بلکه به جای موفقیت، شکست را نصیب فرد کرده است.طبیعی است پس از فروکش شدن شور و التهاب عشق، آرام آرام عقل خفته بیدار شده و به تدریج بیدادگریها آغاز میگردد. در ضرب المثلها آمده است: تب تند زود میرود. بنگرید و ببینید که آیا علاقه شما این گونه است یا نه؟ملاک ها و معیارها اساسی ازدواج را در فرد مورد نظر تطبیق دهید. ببینید چقدر با شما در زمینه های مختلف تناسب دارد. سعی کنید، بر اساس اطلاعات دقیق، به شناخت کافی و صحیحی از فردِ مورد نظر دست یابید . با این کار می توانید بفهمید که آیا فرد مورد نظر به دردتان می خورد یا نه؟ وقتی مردی شما را بخواهد، هیچ چیز نمی تواند جلوی او را بگیرد.اگر شما را نخواهد، هیچ چیز نمی تواند نگهش دارد. اگر فکر می کنید که شما را در حالت تعلیق نگه داشته است، مطمئن باشید که حتماً اینکار را کرده است.هیچوقت به خاطر اینکه فکر می کنید گذر زمان ممکن است اوضاع را بهتر کند، در یک رابطه نمانید. تنها کسی که در رابطه می توانید کنترلش کنید، خودتان هستید. شما نمی توانید رفتار هیچ مردی را تغییر دهید. مخصوصا فردی که به بلوغ فکری درستی نرسیده . تغییر از درون ناشی می شود. تا قبل از اینکه سن شما برای ازدواج افزایش یابد ، خواستگاران دیگر خود نیز بررسی و پیگیری کنید تا با افزایش سن و از دست دادن فرصت ها دچار پشیمانی نشوید و خوشبختی خود را تنها به یک شخص گره نزنید .اثبات عشق و علاقه واقعی یک مرد به یک زن این است که برای بدست آوردن آن از هر اقدامی کوتاهی نکند و به خواستگاری بیاید و رابطه را هر روز جدی تر کند نه اینکه در رابطه بهانه گیری کند و تعلل از خود نشان دهد که همه اینها نشانه های بی انگیزگی برای ادامه رابطه را میرساند ، شاید علاقه ای در کار باشد ولی انگیزه ای نیست وهیچگاه زندگی را با فردی که به ادامه آن انگیزه نشان نمیدهد شروع نکنید ، بنابراین قطع ارتباط شما با این آقا که شما را درحالت زمین و آسمان قرار داده و تکلیف خودش را نمیداند ،بهترین کار ممکن در حق خودتان و ایشان است تا شما با ارامش و تمرکز بیشتری به کارها و خواستگاران دیگر رسیدگی کنید ، واقعیت این است که زمانی که یک مرد به ازدواج با دختری تمایل دارد، به جای فرار با چنین بهانه هایی، برای رسیدن به جایگاهی قابل قبول تلاش می کند و سعی میکند از مسائلی که نظر شما را تغییر میدهد جلوگیری کند و به هیچ وجه حاضر نمی شود مرد دیگری به راحتی پا به این میدان بگذارد. بهتر است دقت بیشتری در انتخابتان بکنید و با زندگیتان قمار نکنید .خواهر عزیزم ، پر واضح است که در پس هر رابطه، هدف یا اهدافی وجود دارد (خوب یا بد) مانند : رابطه به قصد کمک به دیگران، برای کسب معنویات، صله رحم، کسب دانش و ارتقای علمی، ضربه زدن به دیگری، به قصد دوستی، تجارت و کسب مال، تجسس، تفریح و ... . پس از این توضیح بسیار کوتاه، حال باید دید یک پسر چه هدفی از ارتباط عاطفی با دختر دارد؟ دو هدف اصلی را در اینجا می توان متصور شد :
الف) به قصد ازدواج؛ ب) به قصد کسب لذت وخوشی موقت و یا سوء استفاده.
- اگر به قصد ازدواج باشد اولاً از کجا معلوم و مشخص است که پسر حقیقت را می گوید؛ فراموش نکنید کسی که بخواهد سوء استفاده بکند، باید با نقابی موجه و زیبا جلو بیاید و با وعده هایی دروغین طرف مقابل را فریب دهد و بهره برداری کند چون در غیر اینصورت به اهداف پلیدش نمی رسد؛ مشاوره های متعددی که در این زمینه با مرکز ما می شود و اخباری که در رسانه ها منعکس می گردد، نمونه بسیار کوچکی از جامعه آماری دخترانی است که تنها با شنیدن جمله «قصد ازدواج با شما را دارم» از زبان پسر، فریب خورده اند. ثانیاً چه تضمینی است که پس از مدتی قصدش عوض نشود به دلایل مختلف مانند : دیدن رفتاری ناخوشایند از دختر، عاشق دختری دیگر شدن، مخالفت خانواده را بهانه کردن، تفاوت فرهنگ ها، اگر بگوید تو که الان با من رابطه داری از کجا معلوم قبل از من با دیگری نبودی و از کجا معلوم بعد از ازدواج با پسرهای دیگر رابطه برقرار نکنی! پس تو شایسته ازدواج نیستی و ... ؛ وقتی هم تعهدی در میان نباشد و جایی ثبت نشده باشد و قانونی از آن حمایت نکند دست دختر به هیچ کجا بند نیست و او می ماند و آسیب های شدید روحی و عاطفی که به دلیل اشتباه و زودباوری خود، بدان دچار شده است.
- اگر به قصد لذت و سوء استفاده هم باشد که موضوع مشخص است و هیچ دختر عاقلی حاضر نیست عفت و پاکدامنی خود را دانسته به حراج بگذارد.این معیار طلایی را همیشه در ذهن داشته باشید : معیار سنجش عشق و علاقه پسر در جامعه و عرف ما این است : «خواستگاری رسمی پسر به همراه خانواده اش از دختر مورد نظر»؛ پسری که اینگونه اقدام کند، سه پیام را می رساند :
- به دختر مورد نظر علاقه مند است و دوستش دارد و می خواهد هر چه زودتر به او برسد، وگرنه او را از خانواده اش خواستگاری نمی کرد.
- مسئولیت پذیر است و می خواهد زیر بار تعهد زندگی مشترک برود.
- هوس باز و عیاش نیست؛ در غیر اینصورت به خواستگاری رسمی نمی آمد و دست به روابط پنهانی و بی تعهد می زد و پس از سوء استفاده از دختر، رهایش می کرد.
هر پسری راهی غیر از این برود، نمی شود به احساس و عشقش اطمینان کرد. این را نیز بدانید که عاشق، در همه جای دنیا، فردی متعهد است؛ مطمئن باشید اگر پسری به دختری علاقه مند باشد، هر چه سریعتر (چون مبادا دختر مورد علاقه اش را به خاطر تعلل خود از دست بدهد) رسماً به همراه خانواده اش از او خواستگاری می کند و هیچ گاه دست به این نوع روابط نمی زند که می داند برای دختر اضطراب زاست و با فاش شدن آن به معشوقش ضربه می خورد. اگر دختران جامعه ما به این معیار توجه کنند هیچ گاه دچار آسیب های روابط دختر و پسر نخواهند شد.یکی از خصوصیات جنس زن، قوی بودن احساسات و عواطفش نسبت به مرد است؛ به دلیل همین حس عاطفی قویتر، زن ها در روابط، تأثیرپذیرتر نیز می باشند. همین عواطف قویتر و تأثیرپذیرتری بیشتر، اگر قبل از ازدواج مدیریت نشود و با عقل و منطق در آمیخته نگردد سبب آسیب پذیری زن در این روابط می شود. وقتی جنس مرد با این خصوصیات جنس زن آشنا می شود و متوجه می شود که عواطف طرف مقابل، افساری به نام عقل و منطق را به کنار نهاده، با چند جمله بر او تأثیر می گذارد و او را عاشق و دلبسته خود می کند : «من عاشقت هستم»، «تو بهترین و زیباترین دختر دنیایی»، «بدون تو نمی توانم زندگی کنم»، «مطمئن باش با تو ازدواج خواهم کرد و در کنار تو خواهم بود» و ... تا به هدفی که مدنظر دارد جامه عمل بپوشاند.همین موضوع باعث می گردد خیلی اوقات وقایعی که در این روابط احتمال وقوع شان بسیار زیاد است را نادیده بگیرند و تن به این رابطه ها بدهند و متأسفانه از همین زاویه نیز بیشترین ضربه را می خورند : «او پسر خوبی است»، «او با دیگران فرق می کند»، «او فردی با خداست»، «مطمئنم که قصدش ازدواج است» و طرف مقابل هم پیام های مثبت مخابره می کند؛ ولی ناگاه می بیند تمام تصوراتش اشتباه بوده و طرف مقابل به راحتی زیر همه چیز زده و حال، او می ماند و صدمات عاطفی و پشیمانی از اعمال گذشته. این موضوعی که مطرح کردیم بارها و بارها اتفاق افتاده و کاملاً واقعی است ولی باز هم برخی دختران دچار آن می شوند؛ حتی برخی اوقات شرایط حادتری هم به وجود آمده است (رابطه جنسی، باردار شدن دختر، از دست دادن باکرگی، درگیر بیماری های آمیزشی شدن و ...) که آینده زندگی دختر را به تباهی کشانده است که خداروشکر شما دچار این شرایط نشده اید .. وقتی دیگران این مسیر اشتباه را تجربه کرده و تلخی آن را گزارش کرده اند، عاقلانه نیست که ما هم همان مسیر اشتباه را برویم.شما هنوز جوان هستید و نباید یک رابطه غلط را به خاطر زمان و انرژی که به خاطرش از دست داده اید ادامه دهید و بقیه زمان عمر خود را نیز در این مسیر اشتباه بروید و دیگر فرصت های بهتر را از دست بدهید .با خودتان و زندگیتان لجبازی نکنید و سعی کنید خیلی زود واقعیت را بپذیرید. گاهی 2 فرد برای هم مناسب نیستند و باید هرچه زودتر رابطه را تمام کنند، نباید انتظار داشت که بتوان همه چیز را فراموش کرد. بسیار پیش میآید که نمیتوانیم خیلی از چیزها را فراموش کنیم ،بهخصوص اگر خاطرات خوبی با آن فرد داشته باشید. به هر صورت بخشی از آن خاطرات همیشه همراه شما خواهد بود.برای رها شدن از گذشته باید یاد بگیرید که ذهن را مدیریت کنید و هرلحظه نسبت بهخودتان آگاه باشید و نگذارید ذهن هرگاه که خواست به گذشته سفر کند. وقتی ماشینی با سرعت زیاد در حال حرکت است، هنگام ایستادن یک خط ترمزی روی زمین بهوجود میآید، رابطه نیز چنین است. بعد از پایان رابطه مدت زمانی طول میکشد که شرایط دوباره عادی شود. این زمان در درجه اول بستگی به میزان پذیرش شما دارد و بعد باتوجه به راههایی که برای مدیریت ذهنتان انتخاب کردهاید میتواند این زمان طولانیتر یا کوتاهتر باشد. معمولا 6 ماه زمان میبرد که فرد بتواند خود را با شرایط جدید وفق دهد، اصولا میگویند، تغییرات روانی بعد از 6 ماه خودش را نشان میدهد، البته این زمان در آدمهای مختلف میتواند کمتر یا بیشتر باشد. با خود بیندیشید که اگر امروز این کار نکنید ممکن است یک ماه دیگر یا یک سال یا حتی 5 سال دیگر با وضعیت بدتری جدا شوید، پس هرچه زودتر این اتفاق بیفتد بهتر است. باید این بلوغ را در خود بهوجود بیاورید که خیلی اوقات اتفاقات زندگی مطابق خواسته شما پیش نخواهد رفت و زمانهایی نمیتوانید به خواستههایتان برسید. اگر چنین تحملی را در خود بهوجود بیاورید و از همان اول بهخود بقبولانید که ممکن است در پایان آشنایی از هم جدا شوید دیگر از جدایی ضربه سنگینی نخواهید خورد. بنابراین برای جدایی باید اول در ذهنتان تصور کنید که اگر امروز جدا نشوید سال دیگر جدایی برایتان دشوارتر نخواهد بود؟ بعد باید سعی کنید جلوی خودتان را بگیرد و مشغول کارها و فعالیتهایی شوید که کامل ذهن شما را بهخود مشغول میکند. به کارها و فعالیتهای موردعلاقهتان مشغول شوید تا انرژی شما را به سمت دیگر ببرد چون عشق و دوست داشتن نوعی انرژی است که به سمت شخص مورد علاقه شما معطوف است پس شما باید این انرژی را به سمت دیگری چون ورزش کردن، علاقههای شخصی، سفر و. . . منحرف کنید، گرچه ممکن است صددر صد فراموش نکنید اما مسلما احساس بهتری پیدا خواهید کرد.
با آرزوی خوشبختی و آرامش در زندگی برای شما
بیشتر بخوانید:
غلبه بر استرس و بیخوابی با تقویت ذهن