ناشناس

چیکار کنم بتونم مشکلات خانوادمو حل کنم ؟

سلام دختری هستم بسیار حساس و خیلی زود از هر چیزی ناراحت میشم ک البته حق دارم مدت زیادیه ک پدرو مادرم با همدیگه مشکل دارن مادرم دچار وسواس زیاده و به هیچوجه حاضر نیست حرف کسی رو قبول کنه اگه پیشنهادتون اینه ک با مشاور حرف بزنه باید بگم ک هرگز قبول نمیکنه و به شدت لجبازه همین اخلاقیاتش باعث مشکلاتمون شده که غیر قابل حل شده. اونقدر خسته شدم ک تازگیا راهی جز خودزنی برام نمونده نمیتونم خودمو کنترل کنم برای اینکه به حرفها و نفرینای مادرم پایان بدم راهی برام نذاشته جز اینکه محکم با ضربه ب سرم بزنم چون حرفام هیچ تاثیری روش نداره نمیتونم داد بزنم مجبورم عصبانیتمو اینجوری خالی کنم ک بعدش خیلی هم حالم بد میشه دستو پاهام میلرزه سردرد میشم عادت ندارم با کسی دردودل کنم و هیچوقتم نخواستم ک دعواهای مادرمو کسی بشنوه اما دیگه از کنترل خارج شده و همه فهمیدن مشکلاتم خیلی زیاده نمیتونم همشونو اینجا بنویسم امیدوارم ی راهکاری نشونم بدین
جمعه، 11 اسفند 1396
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

چیکار کنم بتونم مشکلات خانوادمو حل کنم ؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 24 ساله )

سلام
دختری هستم بسیار حساس و خیلی زود از هر چیزی ناراحت میشم ک البته حق دارم
مدت زیادیه ک پدرو مادرم با همدیگه مشکل دارن مادرم دچار وسواس زیاده و به هیچوجه حاضر نیست حرف کسی رو قبول کنه اگه پیشنهادتون اینه ک با مشاور حرف بزنه باید بگم ک هرگز قبول نمیکنه و به شدت لجبازه همین اخلاقیاتش باعث مشکلاتمون شده که غیر قابل حل شده. اونقدر خسته شدم ک تازگیا راهی جز خودزنی برام نمونده نمیتونم خودمو کنترل کنم برای اینکه به حرفها و نفرینای مادرم پایان بدم راهی برام نذاشته جز اینکه محکم با ضربه ب سرم بزنم چون حرفام هیچ تاثیری روش نداره نمیتونم داد بزنم مجبورم عصبانیتمو اینجوری خالی کنم ک بعدش خیلی هم حالم بد میشه دستو پاهام میلرزه سردرد میشم عادت ندارم با کسی دردودل کنم و هیچوقتم نخواستم ک دعواهای مادرمو کسی بشنوه اما دیگه از کنترل خارج شده و همه فهمیدن مشکلاتم خیلی زیاده نمیتونم همشونو اینجا بنویسم امیدوارم ی راهکاری نشونم بدین


مشاور: خانم ضیایی

مشاوره خانواده

سلام و عرض ادب خدمت شما خانم محترم
دوست گرامی از اینکه ما را محرم خود دانستید و سفره ی دلتان را برایمان گشودید ممنونم. احساسات شما را با توجه به شرایطی که در آن زندگی می کنید، کاملا درک می کنم.
بیان کردین" دختری هستم بسیار حساس و خیلی زود از هر چیزی ناراحت میشم"
زود رنجی ناشی از افکار و برداشتی هست که از محیط دارید که ممکن هست درست و مبتنی بر واقعیت نباشد. افکار منفی موجب ناراحتی شما میشوند شما را مضطرب، غمگین، افسرده، ناامید، و خشمگین می کنند. وقتی خلق تان به سمت منفی می گراید، ببینید که در ذهنتان چه می گذرد.
مثلا وقتی مادرتان رفتار وسواس گونه ای ارائه می دهد،  ممکن هست چندین فکر به ذهن خطور کند:
 از عمد این کارها را انجام می دهد،  قصد آزار ما را دارد، من برایش اهمیتی ندارم و یا اینکه مادرم یک بیمار است، هر فکری که از ذهن ما می گذرد باعث حس خوب یا بد در ما می شود.
شما می توانید برای شناسایی افکار و کنترل آن ها، روزانه  یاداداشت هایی از افکاری که باعث ناراحتی شما می شود را داشته باشید "من فکر میکنم………… بنابراین احساس میکنم……" بعد از مدتی به یک خودآگاهی ازخود دست پیدا می کنید. مثلا من فکر می کنم مادرم لجباز است بنابراین احساس خشم پیدا می کنم.
نکته ی بعدی بیان کردین که " مادرم دچار وسواس زیاده و  حاضر نیست به مشاوره بیاید، همین باعث اختلافات و مشکلات ما شده است" وسواس بیماری مقاوم هست و اینکه مادرتون قبول نمی کنند به روانشناس مراجعه کنند، خودش کار را سخت تر می کند. بهتر است شما به همراه پدرتان به روانشناس مراجعه کنید و از  راهکارهایی که پیش رویتان قرار می دهد استفاده کنید.
چند نکته درباره ی وسواس لازم است خدمتتان عرض کنم:
اطرافیان یک فرد وسواسی باید بدانند که با یک بیمار روبه رو هستند که رفتارهایش اختیاری نیست.
شخصی که مبتلا به وسواس است رفتار و اعمالش جبری است و قادر به کنترل آنها نیست.
بنابراین انتقاد و توهین و اعتراض به هیچ وجه جواب نمی دهد و نمی تواند به فرد برای کنارگذاشتن اعمال وسواس گونه اش کمک کند.
بنابراین در برخورد با یک فرد وسواسی، باید بسیار صبور باشید و هرگز رفتارهای هیجانی توهین آمیز انجام ندهید.
بیان کردین " محکم با ضربه به سرم بزنم چون حرفام هیچ تاثیری روش نداره و به اینگونه عصبانیتم را خالی می کنم" در واقع شما با این عمل می خواهید، اعتراض تان را به مادر اعلام کنید و حس عذاب وجدان را در ایشان بیدار کنید و شاید هم ناامید بودن از زندگی تان را به این شکل نشان دهید.
در اینجا برخی از راه های مفید برای جلوگیری از آسیب رساندن به خود، خدمتتان ارائه می شود:
پذیرفتن واقعیت: من یک مادر وسواسی دارم و رفتارش درسته که آزاردهنده هست ولی دست خودش نیست و قصد آزار به صورت عمدی را ندارد.
ارزیابی مزایا و معایب خود آزاری: مثلا من سرم را به دیوار کوبیدم، مزایای آن این هست که خشمم را خالی کردم، معایبش همان گونه که خودتان بیان کردین " بعدش خیلی هم حالم بد میشه، دستو پاهام میلرزه، سردرد میشم". اینجا با کفه ی ترازو یک سبک و سنگین کنید، مزایایش بیشتر هست یا معایب؟
تسکین دادن خود با یک روش مثبت غیر آسیب رسان: در واقع شناسایی کنید در چه موقعیت هایی خشم تان فروکش می کند مثلا نوشتن نامه به خدا، می توانید تمام حرف های دلتان را روی کاغذ بنوسید و حتی همراه آن گریه کنید، بعدش متوجه می شوید که احساس سبکی می کنید.
 و در نهایت آموزش مهارت های زندگی مثل مدیریت خشم، مدیریت استرس، مقابله با خلق منفی و... برای شما دوست عزیز ضروری است.
موفق و پیروز باشید

بیشتر بخوانید:

وسواس در خانم ها



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.