سلام و عرض ادب و احترام "مسئله ی شما دارای سه بخش میباشد"
1.رابطه شما با مادر شوهر:
این نکته که فرمودید  فرهنگی هستید نشان از فرهیختگی  و درک بالای شماست.انسان بعد از ازدواج علاوه بر همسر یک خانواده کامل دیگر که شامل برادر، خواهر ، پدر و مادر است تشکیل میدهد.به طور کلی انسان تشنه ی محبت میباشد. کاری که جاری شما انجام میدهد همین محبت میباشد که باعث شده  جاری شما نزد خانواده ی همسر محبوب باشد و دائم از او تعریف کنند.این که محبت های جاری شما نتیجه داده و او را دوست دارند دلیل بر این نمیشود که شما را دوست ندارند. قطعا شما را هم به عنوان عروس تحصیل کرده خود دوست دارند اما چون محبت به سبک جاری خود ندارید او عزیزتر جلوه مینماید.شما نیز  با صرف نظر از رفتار های جاری و رابطه ی او با مادر شوهر ؛ خودتان برنامه و سیره ی جدیدی را آغاز کنید تا محبت و توجه خانواده همسر را جلب کنبد. قطعا شاید شما  توانایی رفتار های سبک و خاص جاری را نداشته باشید اما شما قطعا راهی پیدا میکنید که بتوانید به آن شیوه محبت کنید و نتیجه ی آن را ببینید.تا وقتی درگیر رفتارهای جاری  و آثار این رفتار  و گفتار مادر شوهر هستید نمیتوانید در این زمینه موفق شوید. مراقب باشید این احساس شما باعث حسادت نشود.
چون حسادت محبت را میخشکاند و باعث ایجادنفاق  و سردی میشود.برای مادرشوهرتان نقش بازی نکنید و در یک فرآیند تدریجی، دوست خوبی برای او بشوید.  یک مسابقه با همسرتان برگزار کنید که در آن قرار است گوی سبقت در محبت ورزی به مادرش را از او بربایید. قول می دهیم نتیجه خوبی تا پایان زندگی تان نصیب شما می شود.بدی ها را فراموش کنید و هرگز نزد همسرتان از نکات منفی ارتباطتان با خانواده اش صحبت نکنید. اگر مسئله ای شما را آزرده کرده، با آرامش و در کنار نکات مثبت بیانش کنید.اگر به دنبال آرامش هستید، در ابراز محبت به خانواده همسرتان و به ویژه مادرش، منتظر پاسخ مثبت نباشید چون تا وقتی انتظار جواب مثبت از او هستید اگر جواب نبینید سرد میشوید و دیگر نوان ادامه ندارید.با در نظر گرفتن سه عنصر صمیمیت، دوست داشتن و تعهد، یک رابطه خوب با مادرشوهرتان برنامه ریزی کنید. فکرهای بد، قدرت تشخیص درست را از شما می گیرد و تصمیم گیری برایتان سخت می شود.اگر خانواده شوهرتان و به ویژه مادرش به این اطمینان برسند که پسرشان با خانواده ای محترم و صمیمی وصلت کرده است، پیوندهای عاطفی و محبت در آنان تقویت می شود. اما اگر شما از ابراز محبت کناره گیری کنید، احساس صمیمیت بین شما مخدوش می شود.متعهد و مسئولیت پذیر باشید، تصور کنید وقتی مادر خودتان بیمار است، چقدر برای دلجویی از او وقت می گذارید. برای خانواده شوهرتان و به ویژه مادرش نیز چنین باشید. البته در حدی که بعد از ازدواج تعهد شما نسبت به خانواده خودتان کمتر شده، تعادل را رعایت کنید. یادتان نرود که مادرشوهرتان، عزیزترین شخص زندگی شما یعنی همسرتان را با خون دل پرورش داده است.
2.رابطه شما با جاری
این رابطه به دلیل موقعیت حساسی که نسبت به هم دارید و یا مقایسه ها و توجه مادر شوهر باعث بروز تنش میشود و باعث ایجاد فاصله بین جاری ها میشود.اگر جاری ها با هم بتوانند به تعامل برسند بسیاری از مشکلات حل میشود و زندگی ها شیرین تر میشوند.درک میکنم که حس آزار دهنده ای به شرایط  و رفتار های او دارید اما هر کسی درک و فهم بیشتری داشته باشد از او انتظارات بیشتری هم هست شما مثل ثابق با جاری خود در ارتباط باشید و صرفا برای این کار رضایت خدا رادر نظر بگیرید. وقتی برای رضای خدا به او احترام گزاشتید و یا تماس گرفتید و صله رحم کردید دیگر این خداست که برای شما جبران میکند و شما هم دیگر از او انتظار پاسخ نخواهید داشت.
 3.رفتار کلی مادر شوهر
از رفتار مادر شوهر و تعریف و تمجید ها در مورد جاری ناراحت نماشید. از این جریان خوشحال باشید که رفتار آن دو خوب است و خود در سدد ایجاد چنین رابطه ای با مادر شوهر باشید.این رفتار مادرشوهر شما از روی بی سیاستی و سادگی است که رفتاری نشان میدهد تا حساسیت شما برانگیخته شود.ما نمیتوانیم رفتار دیگران را تغییر دهیم اما میتوانیم دید خود را نسبت به رفتار دیگران عوض کنیم تا باعث رنجش خاطر ما نشود. و همچنین میتوانیم رفتار خود را تغییر دهیم تا بازخورد بهتری بگیریم.توجه داشته باشید که تمام اینها حاشیه بر زندگی اصلی شما یعنی زن و شوهر میباشد. روی رفتارها و ارتباط با همسر خود ریزبین و حساس باشید اما موارد دیگراصلا اینقدر اهمیت ندارند تا ذهن شما را اینقدر درگیر کنند.
و من الله توفیق