ناشناس
خانواده شوهر و زن از نظر شرعی و قانونی تا چه میزان حق دخالت در زندگی را دارن؟
سلام وقت بخیر
خدا قوت
میخواستم لطف کنید بهم بگین خانواده شوهر از نظر شرعی و قانونی حق دارن که تو زندگی مشترک پسرشون دخالت کنن؟و همینطور خانواده زن
خانم امانی من بعد از سه سال زندگی با تجربه ای که دارم بین شوهرم و پدر شوهرم وجه مشترک زیادی دیدم.
و خیلی از رفتار های خانواده همسرم رو دوس ندارم.کلا از خانواده گرفته تا اقوامشون همگی فکر میکنن و اظهار نظر میکنن که دختر وقتی شوهر کرد دیگه از خانواده پدری جدا میشه و مثل قبلا نباید با خانواده اش باشه و همیشه باید درکنار شوهرش باشه و هر کاری گفت انجام بده ولی نسبت به خانواده شوهری هیچ چیز تغییر نباید بکنه و رفت وآمد ها باید سر جای خودش باشه.اصلا به زن جا و مقام نمیدن.فکر میکنن که زن مثل یه برده باید باشه بشوره و بپزه و هرچی گفتن بگه چشم.به من میگن تو دیگه وقتی میری خونه پدرت مث مهمون هستی دیگه تموم شد دختر بابا بودن.آخه من چطور میتونم نسبت به خانواده ام که ازم دور هستن و وقتی میرم اونجا خودمو مثل مهمون بدونم؟ واقعا بعد از ازدواج اینجوری باید زن باشه؟؟ حرفاشون درسته؟؟؟حتی به زبون هم آوردن که وقتی مناسبتی پیش میاد اول باید رفت طرف خانواده شوهر و بعد اگه وقتی اضافه اومد طرف اقوام زن.و چیزی رو که پدرشوهرم خیلی قبول دارن اینه که پدرزن ومادرزن حق هیچ گونه دخالت وحرف زدن ندارن ولی خانواده شوهر حق دارن.آیا واقعا اینطورهس؟؟؟چون خیلی این حرف رو میزنن من واقعا دچار تردید شدم که خانواده من هیچی نیسن اگه یه وقت مشکلی داشتم نباید بگم.همسرم خیلی خوبه و به قکر من هست ولی بعد از عروسی طرز فکرش احساس میکنم داره تغییر میکنه.بالاخره یه پسر از پدرش الگو میگیره.لطفا راهنماییم کنید که آیا واقعا خانواده شوهر حق دخالت دارن ولی خانواده زن نه؟؟؟
خانم امانی من یه ویژگی که دارم اینه که دقتی ناراحت میشم نمیتونم درمورد ناراحتیم حرف بزنم.همش میریزم تو خودم.حتی همسرم ازم سوال میکنه ولی میگم چیزی نیس.اما از درون خراب میشم.خیلی باید از وقتش بگذره تا به حرف بیام
چیکار کنم؟وقتی ناراحت میشم احساس میکنم به آخر خط رسیدم و میخوام خودمو بکشم.فقط گریه میکنم.رفتارم باشوهرم تغییر میکنه.نسبت بهش سرد میشم.میشه راهنماییم کنید.ممنونم
مشاور: خانم امانی
بیشتر بخوانید:
منظور از مثلث در حریم زناشویی چیست؟