ناشناس
من خیلی نا امیدم چکارکنم؟
سلام من خیلی نا امیدم احساس میکنم که واسه خدا اصلا مهم نیستم با این که تو زندگیم خیلی کمکم کردخ ولی الان بهم بچه نمیده همه اطرافیانم که بچه داشتن دوباره بچه دار شدن ولی من هنوز ندارم فک میکنم خدا منو فراموش کرده البته فک نمیکنم اینو مطمعنم اصلا هیچ امیدی به خدا ندارم فک میکنم منو تو یه سیاهچال زندانی کردن دست و پام هم زنحیر بستن فقط تنها کاری که میتونم بکنم اینه که فریاد بزنم ولی جون خیلی زیر زمینم کسی صدای منو نمیشنوه لططططفا کمکم کتید
مشاور: محمد علی رضایی
با سلام واحترام
پرسشگر گرامی: یأس از رحمت الهی، نقطه مقابل رجاء و امیدواری به پروردگار و منشأ آن در باور نادرست است. اگر کسی عقیده اش نسبت به خداوند ناقص باشد و رحمت بی پایان و قدرت بی نهایت او را نشناسد ناامید می شود. چنین نقصی در خداباوری، انسان را به کفر می کشاند و حتی می توان گفت یأس کامل فقط برای کافر قابل تصور است و هیچ مۆمنی دچار آن نمی شود.
شایسته است با توکل و امید به فضل بیکران الهی و با بهره گیری از تخصص، متخصصان متعهد جهت رسیدن به هدف خود تمام کوشش خود را انجام دهید انسانی که در رسیدن به اهداف دنیوی مأیوس است از کار و تلاش باز می ماند و زندگی او دچار رکود و افسردگی می شود. نتیجه این رکود و افسردگی، رنج هایی است که خود فرد مأیوس تحمل می کند و سختی هایی که به دیگران تحمیل می نماید. درمان این درد، گاه از طریق اصلاح نگرش فرد به زندگی صورت می گیرد و گاه به وسیله دارو انجام می پذیرد. بدون شک اعتقاد فرد به خداوند از بروز یأس در امور دنیوی پیش گیری می کند. ولی آن چه بسیار مهم است یأس فرد در پی گیری اهداف اخروی و اصلاح رابطه خود و خداست. چنین یأسی از یک سو بالاترین ضرر را که هلاکت اخروی است در پی دارد و از سوی دیگر نشانه های آن به زودی آشکار نمی شود. در نتیجه ممکن است فرد بسیار دیر به فکر درمان آن بیفتد. بنابراین اندیشیدن به رحمت و مغفرت خداوند و نقص و ضعف عمل همه آدمیان در پیشگیری و درمان این بیماری بسیار مۆثر است.
موفق و پیروز باشد
پرسشگر گرامی: یأس از رحمت الهی، نقطه مقابل رجاء و امیدواری به پروردگار و منشأ آن در باور نادرست است. اگر کسی عقیده اش نسبت به خداوند ناقص باشد و رحمت بی پایان و قدرت بی نهایت او را نشناسد ناامید می شود. چنین نقصی در خداباوری، انسان را به کفر می کشاند و حتی می توان گفت یأس کامل فقط برای کافر قابل تصور است و هیچ مۆمنی دچار آن نمی شود.
شایسته است با توکل و امید به فضل بیکران الهی و با بهره گیری از تخصص، متخصصان متعهد جهت رسیدن به هدف خود تمام کوشش خود را انجام دهید انسانی که در رسیدن به اهداف دنیوی مأیوس است از کار و تلاش باز می ماند و زندگی او دچار رکود و افسردگی می شود. نتیجه این رکود و افسردگی، رنج هایی است که خود فرد مأیوس تحمل می کند و سختی هایی که به دیگران تحمیل می نماید. درمان این درد، گاه از طریق اصلاح نگرش فرد به زندگی صورت می گیرد و گاه به وسیله دارو انجام می پذیرد. بدون شک اعتقاد فرد به خداوند از بروز یأس در امور دنیوی پیش گیری می کند. ولی آن چه بسیار مهم است یأس فرد در پی گیری اهداف اخروی و اصلاح رابطه خود و خداست. چنین یأسی از یک سو بالاترین ضرر را که هلاکت اخروی است در پی دارد و از سوی دیگر نشانه های آن به زودی آشکار نمی شود. در نتیجه ممکن است فرد بسیار دیر به فکر درمان آن بیفتد. بنابراین اندیشیدن به رحمت و مغفرت خداوند و نقص و ضعف عمل همه آدمیان در پیشگیری و درمان این بیماری بسیار مۆثر است.
موفق و پیروز باشد