ناشناس
مشاوره خانواده: چطور با خودخواهی همسرم کنار بیام؟
با عرض سلام و خسته نباشید خدمت مشاور گرامی
من خانمی هستم که چندماهه عروسی کردم ومعلم هستم همیشه سعی کردم همیشه به عنوان یک همسر خوب و ایده آل برای همسرم باشم هرگز نزاشتم شغلم و خستگی بعد از کار بر من احاطه کنه هنسر من بیسواده وهیچ توجهی به حق و حقوق من نمیکنه فقط زنرو درحد رسیدن به تمایلاتش و کار خونه میدونه بسیار شکاکه حتی ساده ترین کارهارو من باید ازش اجازه بگیرم حتی پولی که به من میده بعدش حساب میکشه من خیلی تو زندگیش سعی کردم تو زندگیش خواسته هام معقول باشه ولی قدرنشناسه و وظیفه میدونه
و مورد دیگر از نظر جنسی فقط فکر خودشه و شده که من خواستم باهاش ارتباط برقرار کنم یا بهانه آورده یا طوری رفتار کرده که انگار داره ترحم میکنه
واقعا دیگه نمیدونم چیکار کنم لطفا راهنماییم کنید ممنونم
مشاور: خانم قربانی
من هم عرض سلام و ادب دارم خدمت شما دوست عزیز
و ممنونم از اعتماد شما به سایت راسخون. در ابتدا ازدواج تون رو تبریک میگم و از صمیم قلب آرزوی خوشبختی و رضایت پایدار،براتون دارم.ازدواج فرایندیه که در اون نیازهای دوطرف تامین میشه و تک بعدی هم نیست. لذا تقاضای شما هم طبق این قاعده، بجا و معقول هستش و لازمه موانع رسیدن به اون حل بشه.اینکه گفتید از همون ابتدا سعی کردید کار و فعالیت های بیرونی در فضا و روابط خصوصی تون اثر منفی نداشته باشه نشان از علاقه مندی و تلاش شما به ساخت یک زندگی شاد و سالم داره. یک زندگی سالم نیاز به زیرساخت هایی داره از جمله هم سنخی و هم کفو بودن دو طرف،شناخت جنس مخالف و نیازمندیها و تفاوتهای جنسیتی،و شناخت خاص خود فرد مقابل و داشتن تناسبات لازم. گویا شما در مقدمات ازدواج،موفق به شناخت همسرتون نشدید و این روحیات ورفتارهای ایشون(که باعث رنجش شماست) بعد ازدواج برای شما آشکار شده. در حال حاضر انتخاب صورت گرفته و لازمه که به عنوان فرد منطقی و تحصیل کرده، طبق انچه هست، فرمول زندگی تون رو بچینید و به سازگاری مثبت کم آسیب(نه سازش منفعلانه) برسید.همسر شما،روحیات و رفتارهای خاصی متفاوت با شما داره،اطلاعاتی راجع به نیازهای شما نداره و تک بعدی به روابط زناشویی نگاه میکنه.
و ممنونم از اعتماد شما به سایت راسخون. در ابتدا ازدواج تون رو تبریک میگم و از صمیم قلب آرزوی خوشبختی و رضایت پایدار،براتون دارم.ازدواج فرایندیه که در اون نیازهای دوطرف تامین میشه و تک بعدی هم نیست. لذا تقاضای شما هم طبق این قاعده، بجا و معقول هستش و لازمه موانع رسیدن به اون حل بشه.اینکه گفتید از همون ابتدا سعی کردید کار و فعالیت های بیرونی در فضا و روابط خصوصی تون اثر منفی نداشته باشه نشان از علاقه مندی و تلاش شما به ساخت یک زندگی شاد و سالم داره. یک زندگی سالم نیاز به زیرساخت هایی داره از جمله هم سنخی و هم کفو بودن دو طرف،شناخت جنس مخالف و نیازمندیها و تفاوتهای جنسیتی،و شناخت خاص خود فرد مقابل و داشتن تناسبات لازم. گویا شما در مقدمات ازدواج،موفق به شناخت همسرتون نشدید و این روحیات ورفتارهای ایشون(که باعث رنجش شماست) بعد ازدواج برای شما آشکار شده. در حال حاضر انتخاب صورت گرفته و لازمه که به عنوان فرد منطقی و تحصیل کرده، طبق انچه هست، فرمول زندگی تون رو بچینید و به سازگاری مثبت کم آسیب(نه سازش منفعلانه) برسید.همسر شما،روحیات و رفتارهای خاصی متفاوت با شما داره،اطلاعاتی راجع به نیازهای شما نداره و تک بعدی به روابط زناشویی نگاه میکنه.