ناشناس
مشاوره خانواده: پدرم پرخاشگر شده، چطوری آرامش رو به خانواده برگردونم؟
بابا چن وقتیه عصبیه و همش پرخاش میکنه و جلب توجه میکنه و اصلا صحبت نمیکنه چشه اخه قبلا وقتی به مامان خیانت هم میکرد میومد به مامان میگف و کلا ادم پرحرفیه و از اینکه بگه خیانت میکنه هم ابایی نداره ولی الان چن وقتیه پرخاش میکنه و حال من واقعا از این موضوع بده.تو این مدت با کارایی ک به مامان گفتم بکنه باعث شده بود ک بابا دیگه تو خونه بداخلاقی یا کج خلقی نکنه یا برای مدت کوتاه چن ساعته باشه ولی الان یک هفتس ک اینجوریه و من تمام تلاشمو کردم ک حال خونه خوب بشه ولی نمیشه لطفا کمکم کنید ک بتونم ارامشو تو خونه بیارم.مامان حدسش میگه دوس دخترش جوابشو نمیده اینجو میکنه نظر شما چیه
مشاور: خانم عقیقی
با سلام. ممنون از اعتمادتون به راسخون
خیانت می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. سرد شدن روابط بین زوجین، سرد شدن نسبت به ظاهر،اعتماد به نفس پایین، انتقام گرفتن، برآورده نشدن نیاز های جنسی ، مشکلات و اختلالات روانی ، کنجکاوی و ...
شما بهتر بود وقتی که با خیانت پدر نسبت به زن های دیگر مطلع می شدید در پی پیدا کردن دلیل انجام کار از طرف پدر می بودید.الان هم دیر نشده شما باید البته با کمک یک مشاور بررسی کنید که ممکن است چه دلیلی برای این کار از طرف پدرتان وجود داشته باشد. مادرتان در این زمینه باید نگاهی به رفتار و عملکردهای خودشان در زندگی مشترک داشته باشند. ممکن است چه دلیلی از طرف مادرتان موجب این رفتار باشد. اگر مادرتان به خاطر ترس از پدر نمی تواند به مشاور مراجعه کند شما باید نزد مشاور بروید و کمک بگیرید و اصولی پیش بروید. شما کاملا توضیح نداده اید که چگونه به مادرتان مشاوره میدادید: اما اینطور که از حرف های شما برداشت می کنم ، شما بعد از خیانت ها و بد رفتاری های پدرتان در پی آرام کردن اوضاع خانه بوده اید و تمام تلاشتان را می کردید که مادر خانه را ترک نکند، و آن چیزی که من از حرف های شما برداشت میکنم به نوعی تسلیم رفتارهای او بوده اید و فقط به از هم پاشیده نشدن این زندگی فکر کرده اید. تسلیم خیانت او شدن، یا اینکه اجازه دادن به پدرتان برای اینکه تمام مسائل دوستی خارج از خانه را برای مادرتان تعریف کند و برایش عادی سازی شود اصلا کار درستی نبوده است. قبح این کار از طرف پدرتان ریخته شده و او دیگر هیچ ابایی ندارد از اینکه روابطش لو برود. در نتیجه این رفتار برای او شکل عادت به خود گرفته است و هیچ ترسی در آن وجود ندارد.
شما نباید به خاطر ترس از به هم خوردن زندگی اجازه دهید پدرتان به خیانت هایش ادامه دهد. پیگیری کردن خیانت او و یافتن دلایلش دلیل از هم پاشیدن زندگی شما نیست.چه بسا که بتوانید پدرتان را از رفتارهایش منصرف کنید. اما خیانت می تواند رفته رفته موجب احساس پوچی در مردان شود ؛ مردان از رفتارشان پشیمان شده و احساس بسیار بدی نسبت به خود پیدا می کنند و مردانگی شان زیر سوال می رود. شاید پدرتان چنین احساسی دارد شاید از کارهای خود احساس بدی دارد و به همین دلیل عصبانی و پرخاشگر است. بهتر است حتما با پدرتان صحبت کنید، رک و راست به او بگویید که چقدر دوست دارید اوضاع خانه آرام باشد، چقدر دوست دارید مثل بقیه خانواده ها با آرامش زندگی کنید و حتما به او بگویید که در این زمینه چه کمکی می توانید به او بکنید. به پدرتان بگویید که مادر چه کمکی می تواند بکند. به او بگویید که عدم ثبات در روابطش به احتمال زیاد آینده شما را تحت تأثیر قرار خواهد داد.از پدرتان بخواهید بگوید که چه چیزهایی اگر در خانه تغییر کند اوضاع بهتر خواهد بود. بگویید که شما و خواهرتان چقدر به آرامش احتیاج دارید تا بتوانید یک زندگی خوب داشته باشید. به او بگویید که آینده شما بستگی به رفتارهای او نیز دارد. پدرتان حتما شما را دوست دارد و تهییج احساسات او می تواند در این زمینه به شما کمک کند. باز هم توصیه می کنم به صورت حضوری به یک مشاور مراجعه کنید تا بهتر شرایط شما تحلیل شود.
با تشکر
بیشتر بخوانید:
خیانت و دروغ در زندگی مشترک
خیانت می تواند دلایل مختلفی داشته باشد. سرد شدن روابط بین زوجین، سرد شدن نسبت به ظاهر،اعتماد به نفس پایین، انتقام گرفتن، برآورده نشدن نیاز های جنسی ، مشکلات و اختلالات روانی ، کنجکاوی و ...
شما بهتر بود وقتی که با خیانت پدر نسبت به زن های دیگر مطلع می شدید در پی پیدا کردن دلیل انجام کار از طرف پدر می بودید.الان هم دیر نشده شما باید البته با کمک یک مشاور بررسی کنید که ممکن است چه دلیلی برای این کار از طرف پدرتان وجود داشته باشد. مادرتان در این زمینه باید نگاهی به رفتار و عملکردهای خودشان در زندگی مشترک داشته باشند. ممکن است چه دلیلی از طرف مادرتان موجب این رفتار باشد. اگر مادرتان به خاطر ترس از پدر نمی تواند به مشاور مراجعه کند شما باید نزد مشاور بروید و کمک بگیرید و اصولی پیش بروید. شما کاملا توضیح نداده اید که چگونه به مادرتان مشاوره میدادید: اما اینطور که از حرف های شما برداشت می کنم ، شما بعد از خیانت ها و بد رفتاری های پدرتان در پی آرام کردن اوضاع خانه بوده اید و تمام تلاشتان را می کردید که مادر خانه را ترک نکند، و آن چیزی که من از حرف های شما برداشت میکنم به نوعی تسلیم رفتارهای او بوده اید و فقط به از هم پاشیده نشدن این زندگی فکر کرده اید. تسلیم خیانت او شدن، یا اینکه اجازه دادن به پدرتان برای اینکه تمام مسائل دوستی خارج از خانه را برای مادرتان تعریف کند و برایش عادی سازی شود اصلا کار درستی نبوده است. قبح این کار از طرف پدرتان ریخته شده و او دیگر هیچ ابایی ندارد از اینکه روابطش لو برود. در نتیجه این رفتار برای او شکل عادت به خود گرفته است و هیچ ترسی در آن وجود ندارد.
شما نباید به خاطر ترس از به هم خوردن زندگی اجازه دهید پدرتان به خیانت هایش ادامه دهد. پیگیری کردن خیانت او و یافتن دلایلش دلیل از هم پاشیدن زندگی شما نیست.چه بسا که بتوانید پدرتان را از رفتارهایش منصرف کنید. اما خیانت می تواند رفته رفته موجب احساس پوچی در مردان شود ؛ مردان از رفتارشان پشیمان شده و احساس بسیار بدی نسبت به خود پیدا می کنند و مردانگی شان زیر سوال می رود. شاید پدرتان چنین احساسی دارد شاید از کارهای خود احساس بدی دارد و به همین دلیل عصبانی و پرخاشگر است. بهتر است حتما با پدرتان صحبت کنید، رک و راست به او بگویید که چقدر دوست دارید اوضاع خانه آرام باشد، چقدر دوست دارید مثل بقیه خانواده ها با آرامش زندگی کنید و حتما به او بگویید که در این زمینه چه کمکی می توانید به او بکنید. به پدرتان بگویید که مادر چه کمکی می تواند بکند. به او بگویید که عدم ثبات در روابطش به احتمال زیاد آینده شما را تحت تأثیر قرار خواهد داد.از پدرتان بخواهید بگوید که چه چیزهایی اگر در خانه تغییر کند اوضاع بهتر خواهد بود. بگویید که شما و خواهرتان چقدر به آرامش احتیاج دارید تا بتوانید یک زندگی خوب داشته باشید. به او بگویید که آینده شما بستگی به رفتارهای او نیز دارد. پدرتان حتما شما را دوست دارد و تهییج احساسات او می تواند در این زمینه به شما کمک کند. باز هم توصیه می کنم به صورت حضوری به یک مشاور مراجعه کنید تا بهتر شرایط شما تحلیل شود.
با تشکر
بیشتر بخوانید:
خیانت و دروغ در زندگی مشترک
