ناشناس

مشاوره خانواده: نمیدونم واقعا این اخلاقای همسرم بعد عروسی درست میشه یا نه؟

سلام ، من از اوایل عقد تا الان چندباری از شما مشاوره گرفتم ک خیلی هم کمکم کرده، عصبانیت ، بی توجهی ، رفتارای خودخاهانه و مغرور نامزدم هم خیلی کمتر شده، ولی من بعد یکسال ک عقدیم هنوز دچار سردرگمی ام ، نمیدونم واقعا این اخلاقای همسرم بعد عروسی درست میشه یا نه ، چرا هیچ ارتباط جنسی نداشتیم ،هردفه یه چیز میگه، حالا دیگ مبگ فقط دکتر گفت زودانزالی داری، اهل دروغ‌گفتن هس ، پنهون کاری داره البته نسبت ب من اینجوریه ، نمدونم شخصیتش اینه یا بخاطر نامزد قبلیش و شکستی ک خورده ، میترسم ادم سردی باشه درحالی ک من بشدت گرمم ، اینهمه ادم میبینم ک نامزدن و ارتباط دارن چرا باید شانس من اینجوری باشه ، انقد بهم فشار میاد ک خودارضایی میکنم بعددازش متنفر میشم ، دارم افسرده میشم نمتونم خوبیاشو ندید بگیرم خیلی مومن و پاکه اما این دوری کردناش باعث میشه همش بهش شک داشته باشم ، وقتی دیدمو نسبت ب خودش براش میگم تعجب میکنه میگ هرکی بشنوه فک میکنه من چجور ادمی ام، چهاربار کلا بحثمون بالا گرفته و صبرم لبریز شده فورا میگ منکه میدونم طلاق میخای برو هرکاری میخای بکن ، بهش میگم این حرفت درست نیس تکرارش نکن باز دفه بعد میگ برام غیر قابل هضمه ، هربار میگ بهتر میشم و بهتر از دفه قبل میشه ولی بازم اونی نمیشه ک مدنظر منه .....پیش مشاور هم نمیاد میگه من خودم همه رو مشاوره میدم بنظرم همون بهتر ک هیچ ارتباطی نداشته باشیم تا عروسی ، اینجوری میتونم بهتر فک کنم ولی نیازم بهم فشار میاره و... بازم قدرت تشخیص ندارم ، شاید این واقعا خوبیهایی داره ک یکی دیگ نداشته باشه و بعد پشیمون بشم من ی دختر مقیدم برام سخته که گناه کنم درحالی ک شوهر دارم ، دارم ب خیانت کشیده میشم با کسایی ک قبلا دوسم داشتن و هر لحاظ بهم بها میدادن و هنوزم اصرار میکنن ک باهاشون باشم ، دارم خودمو سرزنش میکنم ک چرا از بین اینهمه خاطرخاه من ب یه ازدواج کاملا سنتی و بدون هیچ علاقه ای از قبل دادم ، چرا اینقد پاکی و نجابت و حیا و عفت برام مهم بود و حالا خدا جوابمو اینجوری داد ، من ادم خیلی صبور و مهربونی ام ، همه چیزم بهم ریخته دیگ صبرم کم شده دوماه اول عقد کاملا نخابیدم، برم زیر یه سقف باهاش یا نه؟ تا الان ک نتونستم رفتاراشو تجزیه تحلیلش کنم همش میگ تو فقط باید عروسی کنبم تا من بهت ثابت کنم میتونم بهترین زندگیو برات بسازم ممنونم از راهنماییاتون
دوشنبه، 17 ارديبهشت 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشاوره خانواده: نمیدونم واقعا این اخلاقای همسرم بعد عروسی درست میشه یا نه؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

سلام ، من از اوایل عقد تا الان چندباری از شما مشاوره گرفتم ک خیلی هم کمکم کرده، عصبانیت ، بی توجهی ، رفتارای خودخاهانه و مغرور نامزدم هم خیلی کمتر شده، ولی من بعد یکسال ک عقدیم هنوز دچار سردرگمی ام ، نمیدونم واقعا این اخلاقای همسرم بعد عروسی درست میشه یا نه ، چرا هیچ ارتباط جنسی نداشتیم ،هردفه یه چیز میگه، حالا دیگ مبگ فقط دکتر گفت زودانزالی داری، اهل دروغ‌گفتن هس ، پنهون کاری داره البته نسبت ب من اینجوریه ، نمدونم شخصیتش اینه یا بخاطر نامزد قبلیش و شکستی ک خورده ، میترسم ادم سردی باشه درحالی ک من بشدت گرمم ، اینهمه ادم میبینم ک نامزدن و ارتباط دارن چرا باید شانس من اینجوری باشه ، انقد بهم فشار میاد ک خودارضایی میکنم بعددازش متنفر میشم ، دارم افسرده میشم نمتونم خوبیاشو ندید بگیرم خیلی مومن و پاکه اما این دوری کردناش باعث میشه همش بهش شک داشته باشم ، وقتی دیدمو نسبت ب خودش براش میگم تعجب میکنه میگ هرکی بشنوه فک میکنه من چجور ادمی ام، چهاربار کلا بحثمون بالا گرفته و صبرم لبریز شده فورا میگ منکه میدونم طلاق میخای برو هرکاری میخای بکن ، بهش میگم این حرفت درست نیس تکرارش نکن باز دفه بعد میگ برام غیر قابل هضمه ، هربار میگ بهتر میشم و بهتر از دفه قبل میشه ولی بازم اونی نمیشه ک مدنظر منه .....پیش مشاور هم نمیاد میگه من خودم همه رو مشاوره میدم
بنظرم همون بهتر ک هیچ ارتباطی نداشته باشیم تا عروسی ، اینجوری میتونم بهتر فک کنم ولی نیازم بهم فشار میاره و...
بازم قدرت تشخیص ندارم ، شاید این واقعا خوبیهایی داره ک یکی دیگ نداشته باشه و بعد پشیمون بشم
من ی دختر مقیدم برام سخته که گناه کنم درحالی ک شوهر دارم ، دارم ب خیانت کشیده میشم با کسایی ک قبلا دوسم داشتن و هر لحاظ بهم بها میدادن و هنوزم اصرار میکنن ک باهاشون باشم ، دارم خودمو سرزنش میکنم ک چرا از بین اینهمه خاطرخاه من ب یه ازدواج کاملا سنتی و بدون هیچ علاقه ای از قبل دادم ، چرا اینقد پاکی و نجابت و حیا و عفت برام مهم بود و حالا خدا جوابمو اینجوری داد ، من ادم خیلی صبور و مهربونی ام ، همه چیزم بهم ریخته دیگ صبرم کم شده دوماه اول عقد کاملا نخابیدم، برم زیر یه سقف باهاش یا نه؟ تا الان ک نتونستم رفتاراشو تجزیه تحلیلش کنم همش میگ تو فقط باید عروسی کنبم تا من بهت ثابت کنم میتونم بهترین زندگیو برات بسازم
ممنونم از راهنماییاتون


مشاور: علی محمد صالحی

با عرض سلام و احترام.
اینکه از اوایل عقد، ویژگیهای منفی همسرتون کمتر شده و ایشون به سمت بهتر شدن پیش رفته خیلی خوبه، ولی اون چیزی که هنوز حل نشده در واقع سر درگمی شماست که هنوز باقیه. اما مسئله ای که هست اینه که با توضیحات و بیانات شما یک ذهنیتی از همسرتون برای من شکل گرفته، ولی واقعا مطمئن نیستم که این ذهنیت چقدر درسته و چقدر نادرسته، چون واقعا این ضرب المثل درسته که میگن «شنیدن کی بود مانند دیدن»، یعنی انسان از بیانات و توصیفات دیگران، یک برداشت و تفسیری در ذهنش شکل میگیره، ولی وقتی خودش اون موضوع رو میبینه، متوجه میشه که ذهنیت و تفسیرش از واقعیت، کاملا درست نیست و دچار اشتباهاتی هست، در مورد توضیحات شما از همسرتون هم به همین صورته، یعنی از گفته های شما من احساس میکنم همسرتون یه چیزی رو از شما مخفی میکنه که ممکنه مرتبط با مسائل جسمی و جنسیش باشه، که همین مسئله مانعی شده برای اینکه در این یک سال شما هیچ رابطه جنسی باهم نداشته باشید، و ممکنه ایشون در زمینه رابطه جنسی ناتوانی داشته باشه یا مسئله دیگه ای باشه که به هر دلیلی اونو ابراز نمیکنه، و به هرحال بنابر گفته های خود شما، ایشون بخاطر این مسائل پیش دکتر رفته و دکتر گفته زود انزالی داری، چه دلیلی داشته که همسر شما پیش دکتر بره و دکتر بگه زود انزالی داری. و به نظر میرسه اون چیزی که بیشتر از همه شما رو سر در گم کرده، همین مسئله رابطه جنسیه، که برای شما سوال شده چرا شوهر شما در این زمینه اینقدر منفعله و هیچ تمایلی به رابطه جنسی نداره؟، که بعد از گذشت بیش از یک سال عقد، که شما هیچ رابطه ای نداشتید، طبیعی هست که شما بخاطر این مسئله دچار سر درگمی و نگرانی بشید. اما نکته ای که خوبه به اون توجه کنید اینه که اولا بین قبل از ازدواج و بعد از ازدواج قرار نیست معجزه ای اتفاق بیفته، و مسئله مراسم عروسی و ازدواج، یه چیز سمبلیک و نمادین هست، و اصل ازدواج همون عقده که بین زن و مرد انجام میشه، منظور من اینه که بعد از ازدواج و زیر یک سقف رفتن هم مسائل خیلی تغییر نمیکنه و اینکه شوهر شما میگه «فقط باید عروسی کنبم تا من بهت ثابت کنم میتونم بهترین زندگیو برات بسازم»، ممکنه شوهر شما تغییرات مثبتی بکنه، ممکن هم هست تغییر چندانی نکنه، و اصل هم اینه که آدما تغییر نمیکنن، پس شما نمیتونی همش امید این باشی که بعد از عروسی شوهرت تغییر میکنه، این فقط صِرف احتماله که اون بعد عروسی عوض بشه، که این احتمال هم خیلی قوی نیست، پس شما باید اصل رو بر این بذاری که به احتمال زیاد قرار نیست شوهر من بعد از عروسی تغییر چندانی بکنه، مگر اینکه الان قبل از عروسی تغییر کنه. در هر صورت توصیه من به شما اینه که اولا، با شوهرت در یک فضای صمیمی و آروم صحبت کن و راضیش کن که اگر مطلب مخفی یا پنهونی داره که تا الان نگفته، مخصوصا در مورد مسائل جسمی یا تناسلی، بیان کنه، چون اولین قدم برای حل یک مسئله پذیرش اون مسئله هست، و بگید که اگر الان هم نگی، بالاخره من میفهمم و ممکنه خیلی دیر شده باشه و تبعات منفی اون دامنگیر هر دوی ما بشه، و اینکه قبل و بعد از عروسی، قرار نیست اتفاق خاصی بیفته و معجزه ای بشه و عروسی فقط یک مراسم تشریفاتیه. و اگر مسئله مخفی وجود داشته باشه و شوهر شما راضی بشه که بگه، ممکنه در برطرف شدن سردرگمی شما کمک بکنه. نکته بعد در مورد اینکه گفتید نیازم بهم فشار میاره، اگر شوهر شما به هر دلیل راضی برابطه کامل نمیشه، حداقل میتونید رفع نیازتون رو بجای اینکه خودتون انجام بدید که بعدش احساس گناه کنید و از شوهرتون هم متنفر بشید، از طریق همسرتون انجام بدید که نه گناه و نه هیچ اشکالی داره، و این باعث میشه تا هم تا حدی نیاز شما برآورده بشه و هم اینکه ارتباطی نداشتید و بقول خودتون میتونید بهتر فکر کنید.
موفق و شاد و خوشبخت باشید

بیشتر بخوانید:
آقایان بیشتر جذب چه خانم هایی میشوند؟؟



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.