ناشناس
خواهرشوهرم به من حسادت و کم محلی میکنه، راهنمایی کنید.
سلام.خواهرشوهری دارم ک بمن حسادت میکنه وبمن کم محلی میکنه ب برادرش هم احترام نمیذاره و تازه عقد کرده و اهل چشم و هم چشمی هست .مادرش بشدت پشتیبانش هست مادرشوهرم هم تابع اوست کارهایشان واقعا ازارم میده. جاری دارم هرجا مراسمی چیزی باشه اوب بااونا هماهنگ میشن من بخاطر کار شوهرم بیشتر وقتا تنهام و چون تنهام بمن نمیگن.من بایدچیکارکنم بعضی وقتا پرمیشم انقد ک باجاریام بدگویی خواهرشوهرما ومادرشامیکنم بین بچه هاشم فرق مسذاره مادرشوهرم برا دخترش گرونتریناروودامادش همینطور گرونترینا رومیخره.من بااین خانواده چطور برخورد کنم ک ازار نبینم واقعا داغون میشم وقتی خواهرشوهرم اصن نمیاد خونمون زنگم نمیزنه مادرشوهرمم همیشه بهانه داره چرانمیاییدشما.جوابما فوری بدید لطفا
مشاور: علی محمد صالحی
سلام و عرض احترام.
در بسیاری مواقع، ناراحتی ها و مسائلی که موجب اذیت ما میشه، به فکر و ذهن ما بر میگرده، چون ذهن ما کارش اینه که یک مشغله ذهنی برامون ایجاد کنه و این مشغله رو از طریق افرادی که ما روی اونها حساسیت داریم انجام میده، یعنی ما نسبت به هرکسی حساس باشیم ذهنمون از همونجا شروع میکنه، مثلا در حال حاضر ذهن تو روی خواهر شوهرت حساسیت پیدا کرده، ذهن تو منتظر میمونه ببینه اون چی کار میکنه تا براساس رفتار خواهر شوهرت، تو یک عکس العملی نشون بدی، به بیان دیگه کلید رفتار و زندگی تو، در دست خواهر شوهرته، یعنی اون مشخص میکنه که تو چی کار بکنی، یا چی کار نکنی؛ قبلا هم شبیه همین حس رو، نسبت به جاری کوچیکت پیدا کرده بودی. خب حالا کاری که باید انجام بدی اینه که این کلید زندگی و رفتارت که دادی به خواهر شوهرت، ازش پس بگیری، و برای خودت زندگی کنی نه برای خواهر شوهرت یا مادر شوهرت یا بقیه.
ببین هر کسی برای خودش شخصیت، ویژگیها و توانمندیهای منحصر بفردی داره، تو هم از این قاعده مستثنی نیستی، و حتما ویژگیهای مثبت زیادی داری، و در هر صورت خانم ارزشمند و منحصر بفردی هستی، و نیاز نداری که خودت رو با خواهر شوهرت مقایسه کنی یا روی کارها و رفتارهای اون حساسیت داشته باشی. میبایست تمرکزِ ذهنیت رو از روی خواهر شوهرت برداری و روی خودت تمرکز کنی؛ ذهن تو الان مثل دوربین فیلمبرداریه که زوم کرده روی خواهر شوهرت، همونطور که قبلا بر روی جاری کوچیکت زوم کرده بود و براساس رفتار اون عکس العمل نشون میداد، خب میبایست لنز دوربین رو بچرخونی و بجای اینکه روی اونا زوم کنی زوم دوربین رو ببر روی خودت. و غرق در زندگی خودت بشو، و از کارهایی که دوس داری لذت ببر، کارها و چیزهایی که برای خودت ارزشمند هستند انجام بده و بهشون اهمیت بده، نه دیگران.
اگه واقعا خواهر شوهرت به تو حسادت میکنه، در واقع داره تو رو تایید میکنه، و تو رو بالاتر از خودش میبینه، اما اگه موفق بشه با کم محلی هاش یا رفتارهای دیگه، تو رو ناراحت و غمگین بکنه، به هدفش رسیده، و از جهت روحی تو رو تحت فشار قرار داده، پس اگه میخوای اون به هدفش نرسه راهی پیدا کن که از کم محلی های اون ناراحت نشی، یا حداقل خیلی ناراحت نشی و بتونی سریع از این رفتارهای اون عبور کنی و روش نمونی و خودت رو اذیت نکنی، یکی از این راهها اینه که به توانمندیها و ویژگیهای مثبت خودت ایمان و اعتقاد داشته باشی، راه دوم اینکه اعتماد به نفست رو افزایش بدی. ببین آدما دو دسته هستن: یک دسته که انگیزه بیرونی قوی دارند، دسته دوم، کسانی که انگیزه درونی قوی دارند. دسته اول که انگیزه بیرونی اونا قویه، برای دیگران زندگی میکنن، نه برای خودشون، یعنی اگه یک کاری انجام دادن و دیگران به اونا توجه کردند و تشویقشون کردن اون کار رو ادامه میدن و الا انگیزه ای ندارند که اون کار رو انجام بدن. دسته دوم که انگیزه درونی دارند، خیلی کار ندارن ببینن عکس العمل افراد دیگه نسبت به کار اونها چیه، وقتی ایمان دارند که کارشون درسته و صحیحه، حتی اگه هیچ کس هم، اونا رو تشویق نکنه کارشون رو انجام میدن، یعنی اقدام و کار اونها متکی به انگیزه گرفتن از بیرون خودشون نیست، و انگیزشون رو از درون میگرن. افراد موفق و کسانی که پیشرفت میکنن جزء دسته دوم هستند که انگیزه درونی دارن. تو هم اگه میخوای آرامش بیشتری داشته باشی و از رفتار و کارهای نزدیکانت کمتر اذیت بشی و در زندگی هم پیشرفت کنی، سعی کن جزء دسته دوم باشی نه دسته اول.
نکته بعد، اینکه گفتی مادر شوهرت فرق میذاره، اولا که مادرها فرزندان خودشون رو از دامادشون بیشتر دوست ندارن، اما ممکنه بخاطر مصالحی، در ظاهر داماد رو بیشتر تحویل بگیرن و حلوا حلوا کن، و این خیلی جاها معموله برای اینکه داماد ناراحت نشه یا بدش نیاد یا...، اونو بیشتر تعارف میکنن. در هر صورت خودت رو بخاطر این مسائل ناراحت نکن، همه ما آدما در کنار ویژگیهای خوبی که داریم برخی رفتارها یا ویژگیهای نامناسب هم داریم، ولی باید با وجود این، با نزدیکان و اطرافیانمون ارتباط و تعامل داشته باشیم و همدیگه رو تحمل کنیم.
موفق و محکم و خوشبخت باشی.
بیشتر بخوانید:
فنون مادر شوهر داری در قرن 21
در بسیاری مواقع، ناراحتی ها و مسائلی که موجب اذیت ما میشه، به فکر و ذهن ما بر میگرده، چون ذهن ما کارش اینه که یک مشغله ذهنی برامون ایجاد کنه و این مشغله رو از طریق افرادی که ما روی اونها حساسیت داریم انجام میده، یعنی ما نسبت به هرکسی حساس باشیم ذهنمون از همونجا شروع میکنه، مثلا در حال حاضر ذهن تو روی خواهر شوهرت حساسیت پیدا کرده، ذهن تو منتظر میمونه ببینه اون چی کار میکنه تا براساس رفتار خواهر شوهرت، تو یک عکس العملی نشون بدی، به بیان دیگه کلید رفتار و زندگی تو، در دست خواهر شوهرته، یعنی اون مشخص میکنه که تو چی کار بکنی، یا چی کار نکنی؛ قبلا هم شبیه همین حس رو، نسبت به جاری کوچیکت پیدا کرده بودی. خب حالا کاری که باید انجام بدی اینه که این کلید زندگی و رفتارت که دادی به خواهر شوهرت، ازش پس بگیری، و برای خودت زندگی کنی نه برای خواهر شوهرت یا مادر شوهرت یا بقیه.
ببین هر کسی برای خودش شخصیت، ویژگیها و توانمندیهای منحصر بفردی داره، تو هم از این قاعده مستثنی نیستی، و حتما ویژگیهای مثبت زیادی داری، و در هر صورت خانم ارزشمند و منحصر بفردی هستی، و نیاز نداری که خودت رو با خواهر شوهرت مقایسه کنی یا روی کارها و رفتارهای اون حساسیت داشته باشی. میبایست تمرکزِ ذهنیت رو از روی خواهر شوهرت برداری و روی خودت تمرکز کنی؛ ذهن تو الان مثل دوربین فیلمبرداریه که زوم کرده روی خواهر شوهرت، همونطور که قبلا بر روی جاری کوچیکت زوم کرده بود و براساس رفتار اون عکس العمل نشون میداد، خب میبایست لنز دوربین رو بچرخونی و بجای اینکه روی اونا زوم کنی زوم دوربین رو ببر روی خودت. و غرق در زندگی خودت بشو، و از کارهایی که دوس داری لذت ببر، کارها و چیزهایی که برای خودت ارزشمند هستند انجام بده و بهشون اهمیت بده، نه دیگران.
اگه واقعا خواهر شوهرت به تو حسادت میکنه، در واقع داره تو رو تایید میکنه، و تو رو بالاتر از خودش میبینه، اما اگه موفق بشه با کم محلی هاش یا رفتارهای دیگه، تو رو ناراحت و غمگین بکنه، به هدفش رسیده، و از جهت روحی تو رو تحت فشار قرار داده، پس اگه میخوای اون به هدفش نرسه راهی پیدا کن که از کم محلی های اون ناراحت نشی، یا حداقل خیلی ناراحت نشی و بتونی سریع از این رفتارهای اون عبور کنی و روش نمونی و خودت رو اذیت نکنی، یکی از این راهها اینه که به توانمندیها و ویژگیهای مثبت خودت ایمان و اعتقاد داشته باشی، راه دوم اینکه اعتماد به نفست رو افزایش بدی. ببین آدما دو دسته هستن: یک دسته که انگیزه بیرونی قوی دارند، دسته دوم، کسانی که انگیزه درونی قوی دارند. دسته اول که انگیزه بیرونی اونا قویه، برای دیگران زندگی میکنن، نه برای خودشون، یعنی اگه یک کاری انجام دادن و دیگران به اونا توجه کردند و تشویقشون کردن اون کار رو ادامه میدن و الا انگیزه ای ندارند که اون کار رو انجام بدن. دسته دوم که انگیزه درونی دارند، خیلی کار ندارن ببینن عکس العمل افراد دیگه نسبت به کار اونها چیه، وقتی ایمان دارند که کارشون درسته و صحیحه، حتی اگه هیچ کس هم، اونا رو تشویق نکنه کارشون رو انجام میدن، یعنی اقدام و کار اونها متکی به انگیزه گرفتن از بیرون خودشون نیست، و انگیزشون رو از درون میگرن. افراد موفق و کسانی که پیشرفت میکنن جزء دسته دوم هستند که انگیزه درونی دارن. تو هم اگه میخوای آرامش بیشتری داشته باشی و از رفتار و کارهای نزدیکانت کمتر اذیت بشی و در زندگی هم پیشرفت کنی، سعی کن جزء دسته دوم باشی نه دسته اول.
نکته بعد، اینکه گفتی مادر شوهرت فرق میذاره، اولا که مادرها فرزندان خودشون رو از دامادشون بیشتر دوست ندارن، اما ممکنه بخاطر مصالحی، در ظاهر داماد رو بیشتر تحویل بگیرن و حلوا حلوا کن، و این خیلی جاها معموله برای اینکه داماد ناراحت نشه یا بدش نیاد یا...، اونو بیشتر تعارف میکنن. در هر صورت خودت رو بخاطر این مسائل ناراحت نکن، همه ما آدما در کنار ویژگیهای خوبی که داریم برخی رفتارها یا ویژگیهای نامناسب هم داریم، ولی باید با وجود این، با نزدیکان و اطرافیانمون ارتباط و تعامل داشته باشیم و همدیگه رو تحمل کنیم.
موفق و محکم و خوشبخت باشی.
بیشتر بخوانید:
فنون مادر شوهر داری در قرن 21