ناشناس
خیلی می ترسم که شوهرم دیگر من را نخواهد. چه باید کرد؟
با سلام با عرض تشکر اگر آقای صالحی پاسخم را بدهند ممنون میشوم درمورد سوال قبلی ام اینکه فرمودید غار تنهایی میخواستم بدانم چقدر این دوری طول میکشد و یعنی نهایت چقدر؟
فرزند نداریم و خودمان نخواستیم بخاطر بعضی مشکلات،اما حالا فکر میکنم اشتباه کردیم بچه دار نشدیم همسرم بسیار کم حرف است .همیشه من مدعی و طلبکار و اهل قهر و پرخاشگری بودم و البته ابراز عشق و محبت و دوست داشتنم هم بسبار بود ولی همسرم خیلی مهربان بود و هیچوقت جلوی من نمی ایستاد و حرف نزدنها و دعوا نکردنهایش و رو دادن به من باعث شد زیادی پیش بروم حالا هم ک او یکطرفه جدا شده و من خیلی پشیمانم ولی به تنهاییش پناه برده و گفته به اطرافیان که فهمیده من پشیمانم ولی احساسش ضربه خورده و نمیتواند به من نزدیک شود خیلی میترسم ک دیگر من را نخواهد و نتواند بدیهایم را فراموش کند و ببخشد و دوباره مهربان شود و بخواهد زندگی کنیم ولی این بار درست و صحیح.
مشاور: علی محمد صالحی
در مورد اینکه پرسیدی چقدر این دوری طول میکشه؟ چیزی نیست که بشه مشخص کرد همسرت کی اون تغییر درونی، براش اتفاق میافته و نیاز پیدا میکنه که از غار تنهاییش بیرون بیاد، چون برای هر کسی میتونه متفاوت باشه، به شخصیت فرد و به اون زمینه ای که باعث شده این اتفاق براش بیفته بستگی داره، مثلا یک مردی ممکنه بخاطر برخی مشکلات کاری، چند روز یا یکی دو هفته داخل غار تنهاییش بره و بعد از این مدت دوباره بیاد بیرون، یا یکی دیگه بخاطر تنش و اختلافی که با همسرش پیدا کرده چند هفته ای به غار تنهاییش پناه ببره، اما راجع به شما ظاهرا اینطور بوده که در طول چند سال زندگی مشترک شوهرت ناراحتیهاش رو ابراز نکرده یا نتونسته ابراز کنه و تو خودش ریخته، و بعد از گذشت این همه سال، دیگه ظرفیتش برای ابراز نکردن ناراحتی پُر شده و با این عُزلت گزینی و قطع ارتباط با تو، در واقع داره ناراحتی اون سالها رو تا حدودی جبران میکنه.
البته همونطور که دفعه قبل گفتم، همه تقصیرها بر عهده یکی نیست، و هر دو تقصیر دارید، تو بخاطر رفتارهای تند و پرخاشگرانه، و شوهرت هم بخاطر منفعل بودن و ابراز نکردن ناراحتیهاش از رفتار تو، یعنی اگر شوهرت از ابتدا، از رفتار تو ابراز ناراحتی میکرد و ناراحتیش رو تو خودش نمیریخت و بیان میکرد، این مسائل ناخوشایند، درونش انباشته نمیشد که الان کار به اینجا بکشه که کلا قطع ارتباط کنه. اما در هر صورت به نظر میرسه احتمال اینکه شوهرت بعد از مدتی که احساس ضربه خوردش ترمیم شد، دوباره سمت تو برگرده، خیلی بیشتر از اینه که دیگه تو رو نخواد و برنگرده. اما نکته ای که میتونی از اون به نفع خودت استفاده کنی اینه که، از همین منفعل بودنش و عدم برخورد اون با تو در این سالها، استفاده کنی و به اون بگی یا به نحوی بهش برسونی که، من مسئولیت اشتباهات خودم رو پذیرفتم و قبول دارم که گاهی اخلاق خوبی نداشتم و از این بابت پشیمونم و میخوام جبران کنم، ولی تو هم کاملا بی تقصیر نبودی و بهتره سهم خودت رو تو این قضایا بپذیری، یعنی اگر تو از ابتدا برخورد مناسبی با من میکردی و منفعل نبودی و ناراحتیهات رو ابراز میکردی، منم بیشتر متوجه اشتباهاتم میشدم و شاید اخلاقم بهتر بود و باعث نمیشد من زیادی پیش برم. منظورم اینه که اگه واقعا شوهرت شخصیتش به گونه ای باشه که کلاً درونگراست و هر وقت هم از کسی ناراحت میشه درون خودش میریزه، حتما خودش هم، از این رفتار منفعلانه اش، ناراحته و از این رفتارش بدش میاد، تو میتونی از همین ناراحتیش نسبت به این رفتارهای منفعلانش، استفاده کنی و یه جور احساس گناه درش ایجاد کنی تا اون هم بپذیره که بخشی از مشکلات الان شما، بخاطر شوهرته، و اگر قبول کنه که اون هم تقصیر داره، راحتتر میتونه تو رو ببخشه، چون وقتی خودش هم در مشکلات سهم داشته باشه، باید تو رو ببخشه تا احساس بهتری داشته باشه.
نکته بعد اینکه اگر مدت زمان قابل توجه دیگه ای گذشت ولی باز هم شوهرت تغییری نکرد و با تو ارتباط برقرار نکرد، حتما از مشاوره حضوری کمک بگیرید تا به کمک مشاور احساس ضربه خورده اون ترمیم بشه و بتونه گذشته رو فراموش بکنه.
موفق و محکم و صبور باش.
بیشتر بخوانید:
ده توصیه به خانم ها که باید در روابط با شوهر خود آنها را رعایت کنند