ناشناس
کوچک ترین حرفی با شوخی به پدرم میزنم ناراحت میشه چکار کنم؟
سلام من پدرم متاسفانه خیلی زود رنج هستند و من حتی کوچک ترین حرفی با شوخی به انها میزنم ناراحت میشن.
من چیکار کنم اگه بخوام ایشون ناراحت نشن باید اصلا باهاشون حرف نزنم تازه معلومم نیست از اونورم باز ناراحت نشن من پونزده سالمه پدرم چهل و پنج سال لطفا کمک کنید!
و سوال دیکه این که ایشون نمازم نمیخونن از عمد ایا بر من واجب است نماز هایی که ایشان قضا کردند و بعد از مرگشون(دور از جون)بخونم؟ اگه اونجوری باشه مثلا اومدیم و هشتاد سال نخوند و روزه نگرفت اونجوری من بایدیه عمر نماز بخونم؟یه عمر روزه بگیرم؟
مشاور: محمد علی رضایی
با سلام و احترام
پرسشگر گرامی: در پاسخ بخش اول پرسش حضرت عالی دقت فرمائید خیلی هم نباید زود رنجی والدین را بهانه قرار داد اگر فرزند جایگاه پر از احترام والدین را درک کند قطعا با احترام بیشتری نسبت به انها رفتار خواهد کرد برای نمونه حضرت عالی از این به بعد سعی کنید نسبت به ایشان در صحبت کردن برای احترام از ضمائر جمع استفاده کنید یعنی هرکز پدر را با لفظ«تو» خطاب نکنید و بگوید «شما» جملاتی مانند «بابا فاز بد نده» قطعا در شان پر از احترام و جا افتاده پدر نیست. در قرآن و روایات مصادیق و مواردی از حقوق پدر و مادر بر فرزندان را به صورت جزئی بیان کرده است که به بعضی از آنها اشاره می کنیم:
الف. خوش سخنی: در آیه ای می فرماید: "... چون یکی یا هر دو [پدر و مادر] به پیری رسند حتی به آنان "اُف" مگو و آنها را از خود مران بلکه بزرگوارانه با ایشان سخن بگوی". [اسراء، ایه 23] در روایتی نیز امام صادق (ع) می فرمایند اگر کمتر از "اف" عبارتی وجود داشت خداوند از آن نهی می فرمودند. [کافی، ج 2، ص 349]
ب. تواضع در مقابل آنها: در ادامه آیه بالا می فرماید: "و بال های تواضع خویش را از روی رحمت و مهربانی در برابر پدر و مادر فرود آر". [اسراء، آیه 24] تعبیر استعاری "فرود آوردن بال رحمت" در این آیه بر حد اعلای تواضع در برابر والدین دلالت میکند.
ج. اطاعت از آنها : در روایتی از امام صادق (ع) نقل شده که فرمودند: "فرزند سه وظیفه در قبال پدر و مادر دارد؛ شکر گذاری آنها در همه حال، اطاعت آنها در آنچه امر و نهی می کنند در غیر معصیت الاهی و خیر خواهی آنها در آشکار و خفا". [بحار الانوار، ج 75، ص 236]
د. دعا برای آنها: در همان آیات به دعا کردن برای پدر و مادر امر می فرماید: "... و بگو پروردگارا بر آنها [پدر و مادر] رحم کن همان طور که آنها مرا در کوچکی تربیت کردند". [اسراء، آیه 24]
علاوه بر اینها به موارد جزئی تری نیز اشاره شده است؛ مثل روایتی از امام موسی بن جعفر (ع) که فرمودند از پیامبر (ص) در باره حق والد بر فرزند سؤال کردند ایشان جواب داد که فرزند نباید والدین خود را به نام صدا بزند و در راه رفتن و نشستن بر آنها سبقت گیرد و موجب توهین دیگران به ایشان شود". [کافی، ج 2، ص158]
در پاسخ قسمت دوم سوال حضرت عالی: هر چند طبق نظر اکثر فقها نماز و روزه قضای پدر بر پسر بزرگ تر واجب است؛ اما برخی از فقها می فرمایند این تکلیف (وجوب قضای نماز و روزه پدر یا پدر و مادر) اگر پدر و مادر از روی نافرمانی نماز و روزه خود را نخوانند، واجب نیست یا مستحب است که پسر بزرگتر قضا نماید. ازجمله:
آیت الله خامنه ای در پاسخ به این سؤال که: پدرى همه اعمال عبادى خود را عمداً انجام نداده است، آیا بر پسر بزرگ قضاى همه نمازها و روزههایى را که پدرش انجام نداده و به پنجاه سال مىرسد، واجب است؟، فرمودند: اگر ترک نماز و روزه بر اثر طغیان باشد، قضاى آنها بر پسر بزرگ واجب نیست. ولى در این صورت هم احتیاط مستحب در قضاى آنها ترک نشود.
آیت الله مکارم شیرازی: بر پسر بزرگتر (یعنى بزرگترین پسرى که بعد از مرگ آنها در حال حیات است) واجب است که نماز و روزههایى که از پدر یا مادرش فوت شده و از روى نافرمانى نبوده و توانایى بر قضا داشته، بعد از مرگ آنها به جا آورد بلکه اگر از روى نافرمانى هم ترک کرده باشد، بنا بر احتیاط مستحب باید به همین طور عمل کند،
آیت الله سیستانى: اگر پدر نماز خود را به جا نیاورده باشد و مىتوانسته است قضا کند، چنان چه از روى نافرمانىترک نکرده باشد، بر پسر بزرگترش بنا بر احتیاط، واجب است.
آیت الله نورى: اگر پدر و مادر نماز و روزه خود را به جا نیاورده باشند و چنان چه مىتوانستهاند قضا کنند، بر پسر بزرگتر واجب است که بعد از مرگ آنها به جا آورد، یا براى آنها اجیر بگیرد و نیز روزهاى که در سفر نگرفتهاند، اگر چه نمىتوانستهاند قضا کنند، احتیاط واجب آن است که پسر بزرگتر قضا نماید، یا براى آنها اجیر بگیرد و قضاى نماز و روزهاى که پدر و مادر از روى طغیان و تمرّد به جا نیاوردهاند بر پسر بزرگتر واجب نیست. این حکم در باره پدر ثابت است و نسبت به مادر نیز احتیاط واجب آن است که مراعات شود.( توضیح المسائل (المحشى للإمام الخمینی)، ج 1، ص 761، م 1390)
موفق و پیروز باشید