ناشناس

مشاوره خانواده: فکر می کنم همسرم مرتکب خیانت شده. فکرم خیلی درگیر شده خواهش می کنم کمکم کنید"

سلام وقت بخیر دیشب ساعت یک بامداد متوجه شدم که همسرم داره با کسی تماس میگیره و به محض اینکه منو دید دستپاچه شد و گوشی رو کنار گذاشت. شماره رو از گوشیش برداشتم و دیدم که یه خانومه وقتی ازش پرسیدم که قضیه چیه به دروغ گفت که شماره دوستشه و وقتی گفتم میدونم که خانومه گفت من الکی یه شماره ایرانسل گرفتم تا بتونم شارژ اضطراری بگیرم چون به شارژ نیاز داشتم و موفق نشدم از کارتم بگیرم.این در حالیه که شماره خود من و بسیاری از دوستانش هم ایرانسل. صبح با اون خانوم تماس گرفتم و از اونجایی که همسرم مغازه موبایل فروشی داره گفتم که من از موبایل فروشی تماس میگیرم چیزی که سفارش داده بودید اماده است تشریف بیارید ببرید و اون خانوم هم گفت باشه. وقتی این موضوع رو به همسرم گفت با اون خانوم تماس گرفت و گفت من به شما زنگ زدم؟ من با شما رابطه ای دارم؟ زن من شک کرده بهش بگو نمیشناسم شما رو  باهاش جوری حرف زد که انگار مدت هاست میشناسش  اگه اون خانوم نمیشناختش چرا وقتی گفتم بیا مغازه نگفت نه من چیزی نمیخواستم چرا نگفت موبایل فروشی کاری نداشتم  از کجا بفهمم قضیه چی بوده  تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم این هفته امتحاناتم شروع شده و از دیشب نتونستم حتی یه کوچولو درس بخونم فکرم خیلی درگیر شده خواهش میکنم کمکم کنید
سه‌شنبه، 29 خرداد 1397
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیده نرجس رضایی
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

مشاوره خانواده: فکر می کنم همسرم مرتکب خیانت شده. فکرم خیلی درگیر شده خواهش می کنم کمکم کنید"

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

سلام وقت بخیر
دیشب ساعت یک بامداد متوجه شدم که همسرم داره با کسی تماس میگیره و به محض اینکه منو دید دستپاچه شد و گوشی رو کنار گذاشت.

شماره رو از گوشیش برداشتم و دیدم که یه خانومه

وقتی ازش پرسیدم که قضیه چیه به دروغ گفت که شماره دوستشه و وقتی گفتم میدونم که خانومه گفت من الکی یه شماره ایرانسل گرفتم تا بتونم شارژ اضطراری بگیرم چون به شارژ نیاز داشتم و موفق نشدم از کارتم بگیرم.این در حالیه که شماره خود من و بسیاری از دوستانش هم ایرانسل.

صبح با اون خانوم تماس گرفتم و از اونجایی که همسرم مغازه موبایل فروشی داره گفتم که من از موبایل فروشی تماس میگیرم چیزی که سفارش داده بودید اماده است تشریف بیارید ببرید و اون خانوم هم گفت باشه.

وقتی این موضوع رو به همسرم گفت با اون خانوم تماس گرفت و گفت من به شما زنگ زدم؟ من با شما رابطه ای دارم؟ زن من شک کرده بهش بگو نمیشناسم شما رو 

باهاش جوری حرف زد که انگار مدت هاست میشناسش 

اگه اون خانوم نمیشناختش چرا وقتی گفتم بیا مغازه نگفت نه من چیزی نمیخواستم چرا نگفت موبایل فروشی کاری نداشتم 

از کجا بفهمم قضیه چی بوده 

تو رو خدا کمکم کنید دارم دیوونه میشم این هفته امتحاناتم شروع شده و از دیشب نتونستم حتی یه کوچولو درس بخونم فکرم خیلی درگیر شده خواهش میکنم کمکم کنید


مشاور: علی محمد صالحی

عرض سلام و ادب.
نکته اول اینکه در حال حاضر چند روز از این قضیه گذشته و من نمیدونم اتفاقات تازه یا خبر جدیدی پیش اومده یا نه، در هر صورت بهتره حسن ظن داشته باشی و حرف همسرت رو باور کنی، هر چند که خیلی سخته و فکر و خیال این موضوع تو رو خیلی اذیت میکنه. نکته بعد اینکه به هرحال، همسر تو هم انسانه و احتمال اینکه مرتکب خطایی شده باشه یا قصدش رو کرده باشه هست، بنابراین اگه نمیتونی حسن ظن داشته باشی و حرف شوهرت رو باور کنی، کاری که میتونی انجام بدی اینه که با شوهرت شفاف و با ملایمت صحبت کنی و از او بخوای که خودش صادقانه هرچی هست رو بیان کنه، و بهش متذکر بشی که اگه خودش با صداقت جریان رو بگه، تو هم سعی خودت رو بکنی تا این مسئله با مسالمت حل و فصل بشه. چون یکی از مسائلی که در اینجور موارد میتونه تا حد قابل توجهی به همسران کمک کنه و از آسیب بیشتر پیشگیری کنه، صداقت همسری هست که احیانا مرتکب خطایی شده، و اگر شوهرت پذیرفت و صادقانه اعتراف کرد، اگه تو بتونی از او بخاطر صداقت داشتنش تشکر کنی خوبه، مثلا بگی ممنون از اینکه خودت راستش رو گفتی، چون اگه خطایی کرده  باشه، جای خودش مقصره و صداقت داشتنش هم جای خودش خوبه و اهمیت داره. بعد از این، دو احتمال داره، یا اینکه صادقانه میگه ارتباطی نداشته و همه اینها سوء تفاهمه و دلایل قانع کننده برای این موضوع میاره که هم چی تموم میشه و خیال تو هم راحت میشه، یا اینکه اعتراف میکنه و میگه که با کسی ارتباط داشته؛ اگه اعتراف کرد و گفت که با کسی ارتباط داشته، مرحله بعد اینه که متعهد بشه هر گونه ارتباطی اعم از ارتباط تلفنی، پیامکی، شبکه های مجازی، ایمیلی و...، رو با اون فرد به صورت کلی قطع کنه، فقط برای آخرین بار در حضور خودت با اون خانم تماس بگیره و بگه من بخاطر همسرم و حفظ زندگی مشترکم هرگونه ارتباطی با تو رو قطع میکنم و دیگه هرگز با تو ارتباطی نخواهم داشت تو هم نباید ارتباطی برقرار کنی. و از این به بعد هم باید همه رفت و اومدها و کارها و ارتباطاتش زیر نظر تو باشه تا وسوسه نشه که دوباره این مسئله رو تکرار کنه. نکته بعد اینکه، اگه واقعا ارتباطی بوده باشه، حتی با وجود اعتراف صادقانه شوهرت، باز رنج زیادی متوجه تو میشه و ممکنه چند ماه طول بکشه تا رنج این قضیه کاهش پیدا کنه. بنابراین در این مدت، باید این رنج و ناراحتی رو تحمل کنی و اجازه بدی تا گذشت زمان حال تو رو بهتر کنه. نکته آخر اینکه، برای شفای زخم‌ های عاطفی، راهی جز بخشش وجود نداره. البته حرف راجع به بخشش و بخشیدن زیاده که اگه خواستی دفعه بعد در موردش صحبت میکنیم.
موفق و محکم و سربلند باشی.

بیشتر بخوانید:
چگونه سوءتفاهم را مدیریت کنیم؟



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.