ناشناس
روانشناسی: نشانه و تشخیص اختلال دوقطبی چیست؟
سلام من مدتیه که دچار حالت اخلاقی عجیبی شدم که یک روز خیلی خوش اخلاق و یک روز بشدت بداخلاقم نسبت به همه مسائل خیلی حساس و شدیدا زودرنج شدم خودم زیاد این تغییرات را حس نمیکنم و اطرافیانم به من راجب این نوسانات تذکر میدهند روزی شدیدا افسرده و روز دیگر شدیدا شادم دلیل این رفتار چیه میتونه اختلال دوقطبی باشه؟
مشاور: احسان فدایی
با سلام و سپاس از همراهی شما، از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر وقدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم.
مشکلی را که شما به آن اشاره کرده اید نیاز به یک مصاحبه ی تشخیصی توسط یک روانشناس بالینی دارد، من در زیر جهت افزایش اطلاعات شما مطالبی در مورد اختلال دو قطبی تقدیم می دارم و درمان آن نیاز به بررسی دقیق دارد.
اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دو قطبی یا شیدایی- افسردگی نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق می شوند البته نمی توان هر تغییر خلقی را اختلال دوقطبی دانست، زیرا این اختلال شرایطی دارد. این بیماری انواع مختلفی دارد که مهم ترین انواع آن اختلال دوقطبی نوع اول و اختلال دوقطبی نوع دو است. تفاوت این دو اختلال در وجود دوره شیدایی است، در نوع یک این حالت اتفاق می افتد ولی در نوع دو فرم خفیف تری از آن که هایپومانیا یا نیمه شیدایی است بروز می کند. شروع بیماری معمولاً با دوره ای از افسردگی می باشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز می شود. در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با حالت شیدایی و یا نیمه شیدایی است. سنین ابتلا: اختلال دو قطبی به طور معمول در اواخر دوره نوجوانی یا اوایل دوره بزرگسالی تظاهر پیدا می کند.و معمولاً به این صورت دسته بندی می شود: 1- اختلال دو قطبی نوع اول وجود یک یا چند دوره شیدایی. وجود دوره افسردگی یا نیمه- شیدایی برای تشخیص الزامی نیست اما گاهی اوقات اتفاق می افتد. 2- اختلال دو قطبی نوع دوم عدم دوره شیدایی، وجود یک یا چند دوره نیمه- شیدایی و یک یا چند دوره افسردگی اساسی. اختلال خلق ادواری دوره های نیمه –شیدایی همراه با دوره های افسردگی که به اندازه افسردگی اساسی نباشند. علت بیماری : علت بیماری مانیک- دیپرسیو مشخص نیست. به خاطر شنگولی و بیش فعالی آن به نظر می رسدکه این بیماری حالت مغایر با افسردگی است ولی احساسهای افسردگی در زمان مانیک کاملاً ملموس است. فرد دو قطبی، هنگامی که در حالت مانیک قرار دارد ، به راحتی به گریه می افتد. او نا امید تر از افراد بهنجار است و افکار خودکشی بیشتری دارد. این امر باعث شده است که چند نظریه پرداز معتقد باشند که مانی دفاعی است علیه افسردگی بنیادی، به طوری که شنگولی شکننده تر از اندوه اساسی تر جلوگیری می کند. نظریه پردازان دیگر باور دارند که مانیک- دیپرسیون حاصل فرآیندهای زیستی اصلاح خود است که از کنترل خارج شده است. زمانی که یک فرد بهنجار افسرده می شود، گفته می شود که افسردگی با تبدیل شدن به حالت مغایر یعنی شنگولی، خاتمه می یابد. برعکس وقتی که یک فرد بهنجار شنگول می شود، این حالت با تبدیل شدن به حالت افسردگی که شنگولی را خنثی می کند اجازه نمی یابد از محدوده خود خارج شود. تحقیقات انجام شده در مورد زیست شیمی این فرآیند تبدیل نشان می دهد که ایجاد اختلال در توازن مانی و افسردگی، همراه با واکنش به تجاوز کردن از نشانه مشخص آن، ممکن است علت اختلال مانیک- دیپرسیو باشد. افراد به صورت ژنتیکی در برابر مانیک- دیپرسیو آسیب پذیرند. افراد مانیک-دیپرسیو اغلب در خانواده هایی یافت شدند که در آنها نسلهای متوالی به افسردگی یا مانیک- دیپرسیون مبتلا بوده اند. خویشاوندان افراد مانیک دیپرسیو پنج برابر بیشتر از دوقلوهای دو تخمکی از نظر ابتلا به اختلال مانیک- دیپرسیو شباهت دارند. بنابراین خطر خانوادگی، حداقل تا اندازه ای برای مانیک دیپرسیون، احتمالاً ژنتیکی است، ولی این خطر برای افسردگی یک قطبی کمتر است. در هر صورت با توجه به اطلاعات بالا توصیه می کنیم هرچه سریعتر به مراکز روان درمانی مراجعه نموده و وضعیت خود را مورد بررسی قرار دهید.
موفق و سربلند باشید.
بیشتر بخوانید:
علائم افسردگی وضعیتی و روش مقابله با آن
مشکلی را که شما به آن اشاره کرده اید نیاز به یک مصاحبه ی تشخیصی توسط یک روانشناس بالینی دارد، من در زیر جهت افزایش اطلاعات شما مطالبی در مورد اختلال دو قطبی تقدیم می دارم و درمان آن نیاز به بررسی دقیق دارد.
اختلال دوقطبی چیست؟
اختلال دو قطبی یا شیدایی- افسردگی نوعی اختلال خلقی و یک بیماری روانی است. افراد مبتلا به این بیماری دچار تغییرات شدید خلق می شوند البته نمی توان هر تغییر خلقی را اختلال دوقطبی دانست، زیرا این اختلال شرایطی دارد. این بیماری انواع مختلفی دارد که مهم ترین انواع آن اختلال دوقطبی نوع اول و اختلال دوقطبی نوع دو است. تفاوت این دو اختلال در وجود دوره شیدایی است، در نوع یک این حالت اتفاق می افتد ولی در نوع دو فرم خفیف تری از آن که هایپومانیا یا نیمه شیدایی است بروز می کند. شروع بیماری معمولاً با دوره ای از افسردگی می باشد و پس از یک یا چند دوره از افسردگی، دوره شیدایی بارز می شود. در تعداد کمتری از بیماران شروع بیماری با حالت شیدایی و یا نیمه شیدایی است. سنین ابتلا: اختلال دو قطبی به طور معمول در اواخر دوره نوجوانی یا اوایل دوره بزرگسالی تظاهر پیدا می کند.و معمولاً به این صورت دسته بندی می شود: 1- اختلال دو قطبی نوع اول وجود یک یا چند دوره شیدایی. وجود دوره افسردگی یا نیمه- شیدایی برای تشخیص الزامی نیست اما گاهی اوقات اتفاق می افتد. 2- اختلال دو قطبی نوع دوم عدم دوره شیدایی، وجود یک یا چند دوره نیمه- شیدایی و یک یا چند دوره افسردگی اساسی. اختلال خلق ادواری دوره های نیمه –شیدایی همراه با دوره های افسردگی که به اندازه افسردگی اساسی نباشند. علت بیماری : علت بیماری مانیک- دیپرسیو مشخص نیست. به خاطر شنگولی و بیش فعالی آن به نظر می رسدکه این بیماری حالت مغایر با افسردگی است ولی احساسهای افسردگی در زمان مانیک کاملاً ملموس است. فرد دو قطبی، هنگامی که در حالت مانیک قرار دارد ، به راحتی به گریه می افتد. او نا امید تر از افراد بهنجار است و افکار خودکشی بیشتری دارد. این امر باعث شده است که چند نظریه پرداز معتقد باشند که مانی دفاعی است علیه افسردگی بنیادی، به طوری که شنگولی شکننده تر از اندوه اساسی تر جلوگیری می کند. نظریه پردازان دیگر باور دارند که مانیک- دیپرسیون حاصل فرآیندهای زیستی اصلاح خود است که از کنترل خارج شده است. زمانی که یک فرد بهنجار افسرده می شود، گفته می شود که افسردگی با تبدیل شدن به حالت مغایر یعنی شنگولی، خاتمه می یابد. برعکس وقتی که یک فرد بهنجار شنگول می شود، این حالت با تبدیل شدن به حالت افسردگی که شنگولی را خنثی می کند اجازه نمی یابد از محدوده خود خارج شود. تحقیقات انجام شده در مورد زیست شیمی این فرآیند تبدیل نشان می دهد که ایجاد اختلال در توازن مانی و افسردگی، همراه با واکنش به تجاوز کردن از نشانه مشخص آن، ممکن است علت اختلال مانیک- دیپرسیو باشد. افراد به صورت ژنتیکی در برابر مانیک- دیپرسیو آسیب پذیرند. افراد مانیک-دیپرسیو اغلب در خانواده هایی یافت شدند که در آنها نسلهای متوالی به افسردگی یا مانیک- دیپرسیون مبتلا بوده اند. خویشاوندان افراد مانیک دیپرسیو پنج برابر بیشتر از دوقلوهای دو تخمکی از نظر ابتلا به اختلال مانیک- دیپرسیو شباهت دارند. بنابراین خطر خانوادگی، حداقل تا اندازه ای برای مانیک دیپرسیون، احتمالاً ژنتیکی است، ولی این خطر برای افسردگی یک قطبی کمتر است. در هر صورت با توجه به اطلاعات بالا توصیه می کنیم هرچه سریعتر به مراکز روان درمانی مراجعه نموده و وضعیت خود را مورد بررسی قرار دهید.
موفق و سربلند باشید.
بیشتر بخوانید:
علائم افسردگی وضعیتی و روش مقابله با آن