سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه ای باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، مشکل شما قبل از گرفتار شدن به وسواس چکینگ، تا حدود زیادی کمبود اعتماد به نفس، نداشتن مهارت حل مسئله و اضطراب فراوان بوده. ولی با توجه به اینکه می گویید جدیدا گرفتار وسواس چک کردن شده اید، می توان گفت این اضطراب زمینه شکل گیری وسواس بوده است. درمان این مشکل با یک مشاوره کتبی مقدور نیست و لازم است که به صورت حضوری به مشاوری مجرب مراجعه کنید. با توجه به سن نسبتا پایین شما و عمیق نشدن مشکل بهترین زمان برای درمان است، لطفا این زمان طلایی را از دست ندهید.
اما در این مجال کوتاه چند نکته قابل ذکر است:
۱- یکی از دلایل اصلی درگیر شدن به اضطراب و وسواس، فکر کردن زیاد به یک موضوع است. هر موضوعی با توجه به اهمیت آن مقداری توجه را طلب می کند، اما گاهی ما با پر و بال دادن به موضوعی اضطراب آور در ذهنمان، آنقدر آن را بزرگ می کنیم که مواجهه با آن را غیر ممکن قلمداد می کنیم. پس مهم ترین توصیه بنده نادیده گرفتن افکار اضطراب آور و وسواس گونه است. برای کامیابی در این کار باید قوانینی برای خود داشته باشید:
- وقتی برای خرید به بازار می روید، با خود عهد ببندید فقط می توانید به سه مغازه بروید، و در هر صورت باید وسیله مورد نیازتان را از یکی از آنها تهیه کنید. پس از خرید نیز آن وسیله را حتی اگر دوست ندارید استفاده کنید و هر گونه فکر درباره تردید در انتخابتان را کنار بزنید.
- در زمان خروج از منزل فقط یک بار اجازه چک کردن را دارید، و حتی اگر خیلی مضطرب شدید و تمایل شدیدی به چک کردن دوباره داشتید، به هیچ عنوان دوباره این کار را انجام ندهید. به منطقتان رجوع کنید. یک بار کنترل کافی است و دفعه دوم یعنی دامن زدن به وسواس و دفعه سوم یعنی تسلیم شدن در برابر آن،
۲- نگرانی ها و دلایلی که فکر می کنید برای اضطراب و وسواستان وجود دارد بنویسید، سپس دلایل را از لحاظ منطقی بررسی کنید که آیا منطقی است یا نه. سپس نتیجه فکرتان را در مقابل آن یادداشت کنید. مثلا درباره فکر درباره انتخاب همسرتان و شک ها و دو دلی هایتان را بنوسید، حالا لیستی از احتمالات انتخاب اشتباه خود دارید. پس هر احتمال را با فکری منطقی جایگزین کنید.
۹۰ درصد افکار اضطراب آور غیر منطقی هستند و نیازمند اصلاح، پس تا زمانی که نتوانسته این افکار خود را پالایش کنید، این افکار شما را آزار می دهد.
۳- کارهایی برخلاف افکار وسواسی خود انجام دهید. مثلا اگر فکر به چک کردن مداوم شما را آزار می دهد، به گونه ای با خود لج کرده و اصلا خودتان چک نکنید. نهایتا اگر لازم دیدید این کار انجام شود از شخصی بخواهید فقط یک بار مورد را بررسی کند.
۴- فکرتان را متوقف کنید. افکار تا جایی اجازه پیشرویی دارند و بیشتر از آن نباید به آنها اجازه داد ذهن ما را درگیر خود کنند. وقتی بیشتر از ده دقیقه موضوعی ذهنتان را درگیر خود کرد، بلند بگویید ایست. سپس سعی کنید چند دقیقه به هیچ فکر کنید. حالا یک موضوع معمولی مانند غذای ظهر را انتخاب و با بررسی چند غذا یکی را برای تهیه انتخاب کنید. شما با این تمرین می آموزید که ذهنتان را کنترل کنید. در واقع فکرتان در کنترل شما باشد، نه شما در کنترل فکرتان.
۵- وقت خودتان را با انجام کارهای هنری، مطالعه یا ورزش کاملا پر کنید. اشتغالات گوناگون زمان کافی برای درگیری ذهنی برایتان باقی نخواهد گذاشت.
موفق باشید.

بیشتر بخوانید:

غلبه بر وسواس