ناشناس
مشکل اصلی من اینه که هیچ هدفی توی زندگی ندارم و این خیلی سخته برام. چیکار کنم؟
باسلام خدمت شما. من قبلا هم درخصوص این بحثی که میخوام الان براتون مطرح کنم توزیح داده بودم منتها مشاور درخواست این رو کرده بودند که توزیح بیشتری بدم و من هم تصمیم گرفتم که این کاررو بکنم.من یه پسر 18 ساله هستم که امسال دیپلم رو گرفتم، دریک خانواده در سطح درآمد پایین به دنیا اومدم و و مشکلی هم با این موضوع ندارم.
مشکل اصلی من اینه که هیچ هدفی تو زندگی ندارم و این خیلی سخته برام. من از همون راه های شناخت هدف که همه ازش صحبت میکنند که اگه این راه هارو امتحان کنی میتونی ببینی هدفت چیه و... از همون راه ها امتحان کردم و درآخر بازهم متوجه این نشدم که هدفم چیه.
خداوند متعال میفرماید هیچ بنده ای بی هدف خلق نشده یا درست تر اینه که ما هیچ چیز رو بیهوده خلق نکردیم.
اما زمانی که به خودم فکر میکنم که من چرا به دنیا اومدم و برای چی خلق شدم باز نمیتونم جوابگو این موضوع باشم.
من خودم خیلی علاقه مند به خبرنگار ورزشی شدن هستم و تصمیم گرفته بودم که کنکور زبان بدم و در یکی از دانشگاه های تهران قبول بشم و از راه اینکه زبانم عالی میشه بتونم به نشریه های مختلف راحت تر ورود کنم برای چیزی که علاقه اش رو دارم. منتها خانواده من از همون اول مخالف این هستند برای اینکه میگن این شغلی که تو میخوای انتخاب کنی اگه فرض کنیم بازار کار هم داشته باشه درآمد نداره. البته اینو بگم خانواده من دوست دارند که من برم مغازه برادرم و از همین الان فروشنده باشم و با حمایت های برادرم بتونم پولدار بشم اما خودم خوشبختی خودم رو در گرو پول نمیدونم و خوشبختی خودم رو در گرو این میدونم که از کاری که دارم انجام میدم خوشحال باشم اما خانواده بهم میگه شاید تو فکر کنی که خوشبختی به پول نیست اما تمام آدم ها خوشبختی رو تویه پول میبینند و میگویند اگه تو الان وارد بازار کار بشی تا 24 سالگی همه چی داری و میتونی ازدواج کنی اما اگه بری سراغ تحصیل تازه اونم خبرنگاری اصلا ممکن نیست تا 24 سالگی وارد بازار کار بشی یا نه تازه اونم اگه بشی حقوقت چقدر باشه و این جور چیزا. اگه میشه کمکم کنید که من چیکار کنم. چون اونقدر فشار رومه دیگه خودم هم کم کم دارم به حرفشون میرسم
مشاور: خانم عقیقی
بله در گفتگوی قبلی تان از بی هدفی تان شکایت داشتید از اینکه بی هدفی زندگی شما را به شکل وحشتناکی مبدل کرده است. اول از همه اینکه شما در سن نوجوانی قرار دارید . نوجوانی مثل یک پل هست پلی که در یک طرف آن کودکی و والدین و وابستگی و اینها قرار دارد و در طرف دیگر آن استقلال، کسب درآمد، تصمیم برای آینده قرار دارد. یک نوجوان این بحران را تجربه می کند که می خواهم چه بشوم، می خواهم به چه سمتی حرکت کنم، آینده ام را چگونه بسازم. بنابراین اینکه شما احساس بی هدفی می کنید طبیعی است در واقع این بی هدفی نیست بلکه بحرانی است برای انتخاب یک هدف. الان شما چندین هدف دارید که احساس می کنید در آینده باید آنها را به دست بیاورید، مثل در آمد چون یک مرد و نان آور خانواده خواهید بود، یک شغل مورد علاقه مثل خبرنگاری، داشتن تحصیلات خوب، راضی نگه داشتن خانواده. همه اینها دست به دست هم می دهد تا شما احساس سر درگمی کنید و ندانید چگونه این اهداف را به دست بیاوردید و بین آنها تعادل برقرار کنید. در واقع چون خانواده شما با اهداف شما مخالف هستند اوضاع بدتر میشود. شما احساس می کنید" اگر به حرف خانوادتان گوش ندهید پشیمان خواهید شد و اگر به موفقیت دست پیدا نکیند آنها شما را سرزنش خواهند کرد که ما قبلا به تو گفته بودیم."
به این نکته دقت کنید که این تنها شما نیستید و نخواهید بود که در این دوران این چنین بحرانی را تجربه می کند و تنها شما نبوده اید که با مخالفت خانواده مواجه شده اید. بعضی از خانواده ها هستند که با درس خواندن مخالف هستند. آنها در واقع مخالفتشان از روی دوستی و محبتی است که به فرزندان خود دارند نه اینکه بخواهند چیزی را تحمیل کنند. از آنجایی که در دهه اخیر بسیاری از تحصیل کرده ها بدون شغل مانده اند و در واقع شغل مناسب تحصیلات خود را به دست نمی آورند خانواده ها نگران آینده فرزندان خود می شوند و احساس می کنند که اگر فرزند آنها از همان ابتدا وارد کار شود اوضاع برای او بهتر و مناسب تر خواهد شد. از آنجایی که شما به خوبی علاقه خود را به رشته تحصیلی خاصی پیدا کرده اید به شما توصیه می کنم به دنبال علاقه خود بروید. اگر با درس خواندن در رشته مورد علاقه احساس رضایتمندی به شما دست خواهد داد حتما این کار را بکنید. خیلی از افراد هستند که حتی علاقه خود را هم نمی دانند و بی هدفی یعنی آن. اما شما به خوبی می دانید که به چه چیزی علاقه دارید و چه چیزی در شما احساس رضایت ایجاد می کند. اگر برای رسیدن به علاقه و هدف خود تلاش نکنید سال ها بعد تأسف خواهید خورد. به انتخاب خود اطمینان داشته باشید و برای رسیدن به هدفتان تلاش کنید اگر شما واقعا در جهت رسیدن به هدفتان برنامه ریزی داشته باشید و خوب کار کنید مطمئنا به هدفتان خواهید رسید. شما می توانید در کنار درس به صورت پاره وقت کار هم بکنید تا این نگرانی خانوادتان هم برطرف شود. و به خانوده تان اطمینان دهید که می توانید به موفقیت برسید.
موفق و پیروز باشید.
بیشتر بخوانید:
چگونه اهداف را خلق کنیم؟!