با سلام

برای داشتن یک برنامه ریزی خوب باید خیلی از عادات خود را شناسایی کنید.

1- مثلا در چه زمان هایی بهتر درس می خوانید پس زمان درس خواندن خود را بیشتر در آن موقع قرار دهید. مثلا صبح های زود بهتر یاد میگیرد یا شب ها.

2- بعد از چه مقدار درس خواندن خسته می شوید این زمان را برای استراحت در نظر بگیرید اما به صورت کلی هر 45 دقیقه یک ربع استراحت کنید.

3- برای یک روز خود درس های مختلفی را قرار دهید مثلا در یک 45 دقیقه درسی را که بیشتر دوست دارید بخوانید و در 45 دقیقه بعدی درسی را که کمتر دوست دارید و زمان بیشتری از شما می گیرد بخوانید. یعنی در یک روز درس های راحت و در یک روز دیگر درس های سخت را قرار ندهید. بنابر این کتاب هایی را که دوست داری در یک طبقه و کتاب هایی را که کمتر دوست داری در یک طبقه دیگر قرار بده و بر اساس علاقه یکی در میان در برنامه قرار بده. من به شما یک توصیه می کنم. ابتدا یک هفته به صورت تمرینی دو کتاب را انتخاب کن و ببین که می توانی روزی چند صفحه ار کتاب های راحت و روزی چند صفحه از کتاب های سخت بخوانی. در هفته بعد بر اساس این اطلاعاتی که به دست آورده ای و بر اساس تعداد صفخات کتاب یک برنامه ریزی یک ماهه برای خودت بنویس.

آخر هر ماه ببین در چه درس هایی ضعیف تر هستی سعی کن در برنامه ریزی ماه بعد آن درس را دوباره جای گذاری کنی تا بتوانی دقیق تر بخوانی.

آخر هر هفته تست های آن درس هایی را که خوانده ای بزن.

5- نکته برداری را فراموش نکن. نکته برداری می تواند به تو کمک کند که هفته آخر نزدیک کنکور همه نکات رو خلاصه کنی.

می توانی برنامه اول خود را 4 ماهه قرار دهی. یعنی در 4 ماه تمام کتاب ها را خوانده باشی. بعد دوباره یک برنامه دو ماهه قرار دهی یعنی در 2 ماه دوباره تمام کتاب ها را بخوانی . و به همین نحو در یک دوره های کوتاه تر.

سعی کن درس ها را دقیق بخوانی و حتی اگر دیدی زمان بیشتری از تو گرفته می شود برنامه ریزی ات را از نو باز نویسی کن تا بتوانی دقیق تر درس بخوانی. یعنی به این فکر نکن که هر چه زودتر کتاب ها را بخوانی بلکه باید تلاش کنی که دقیق بخوانی.

اگر یک برنامه ریز خوب داشته باشی و ذهنت مرتب و منظم شود دیگر افسرده نخواهی بود. افسردگی تو اگر بخاطر درس باشد مطمئنا با یک برنامه ریزی دقیق و منسجم بر طرف می شود. چرا که الان با یک بی نظمی ذهنی روبه روهستی و وقتی این بی نظمی بر طرف شود مطمئنا حال تو هم خوب می شود.

اما اگر افسردگی و بی حالی ات به خاطر موضوع دیگری است بهتر است که آن موضوع را حل کنی. زیرا حتی با داشتن یک برنامه ریزی دقیق باز هم حالت خوب نخواهد بود چون یک موضوع دیگر در کار است. هر موضوعی سر جای خودش باید حل شود.

در مورد افکارت هم سعی کن همیشه افکار مثبت داشته باشی. انسان به سمتی می رود که افکارش می روند. اگر به خودت بگویی که من آدم ضعیفی همستم و غمگین و ناراحت همین طور هم می شود ولی اگر به خودت بگویی که من انسان موفقی هستم و می توانم خوب برنامه ریزی داشته باشم تا از فرصت هایم به خوبی استفاده کنم و شاد باشم همین طور خواهید بود.

این شعر را همیشه داشته باش:

ای برادر تو همه اندیشه ای... ما بقی تو استخوان و ریشه ای.

بنابر این افکار و اندیشه های ماست که ما را موفق یا شکست خورده می کند. هر روز صبح یک شعر زیبا را که به تو امبد می دهد بخوان و با انرژی زندگی خود را آغاز کن. جملات مثبت را هم پیدا کن و به در و دیوار اتاقت بچسبانت. مطمئنا تأثیر گذار است.

به خودت و خدایی که تو را خلق کرده ایمان داشته باش و مطمئن باش نیروی زیادی در تو قرار داده و منتظر است تا تو آن نیروز را در جهت موفقیت مورد استفاده قرار دهی.

خدا را نا امید نکن.