ناشناس

شوهرم خیلی سرده؛ خیلی دارم اذیت میشم" چیکار کنم؟

باسلام،نزدیک ۴ سال ازدواج کردیم شوهرم خیلی وابسته به خانوادشه و دید خیلی بدی به زنها داره و هر محبتی رو حمل بر مکر زنونه میبینه،خیلی رفتار سردی داره با من و اصلاحرف نمیزنه هرچی من بیشتر میخوام حرف بزنیم اون از حرف زدن فرار میکنه،از حل مشکلات فرار میکنه،چند ماه یه دفعه واسه رابطه بعد از کلی گریه من میاد سمتم... تو خونه اگر من حرف بزنم جواب میده اصلا اهل حرف نیست؟خیلی دیگه دارم اذیت میشم
پنجشنبه، 13 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

شوهرم خیلی سرده؛ خیلی دارم اذیت میشم" چیکار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : لیسانس ، 27 ساله )

باسلام،نزدیک ۴ سال ازدواج کردیم شوهرم خیلی وابسته به خانوادشه و دید خیلی بدی به زنها داره و هر محبتی رو حمل بر مکر زنونه میبینه،خیلی رفتار سردی داره با من و اصلاحرف نمیزنه هرچی من بیشتر میخوام حرف بزنیم اون از حرف زدن فرار میکنه،از حل مشکلات فرار میکنه،چند ماه یه دفعه واسه رابطه بعد از کلی گریه من میاد سمتم... تو خونه اگر من حرف بزنم جواب میده اصلا اهل حرف نیست؟خیلی دیگه دارم اذیت میشم


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.

با خواندن متن ارسالیتان وضعیتی را که در خانواده و در برخورد با شوهرتان با آن مواجه هستید به خوبی درک کرده و خوب می دانیم که خواه ناخواه ممکن است با برخوردهایی از سوی همسرتان رو به رو شوید که پایه منطقی ندارد و شما را بیازارد. امّا همیشه یک نکته کلیدی در زندگی یادتان باشد که «با انتخاب صحیح برای ازدواج لزوماً قادر نخواهیم بود تا ابد در زندگی خود احساس خوشبختی نماییم، بلکه مسیر زندگی پیچ و خم های زیادی دارد که شایسته است با صبر و تحمّل و آشنایی با مهارت های مختلف زندگی بر مسائل آن فائق آییم». گفته اید همسرتان به خانواده اش وابسته است اما خوب است بدانید این مسئله یعنی وابستگی یکی از زوجین به خانواده‌اش یکی از مشکلات شایع همسران است. بسیاری از افراد زمانی که به دلایل مختلف مثل قبولی دانشگاه در یک شهر دیگر، انجام خدمت سربازی، مسافرت و... از خانواده جدا می‌شوند وابستگی عمیق عاطفیشان به خانواده نمود پیدا می‌کند اما مسئله وقتی جدی‌تر می‌شود که این افراد ازدواج می‌کنند. وابستگی عاطفی زمانی نامطلوب و خطرناک می‌شود که روی عملکرد افراد تأثیر منفی بگذارد و استقلال، اظهارنظر و خلاقیت را از آن‌ها بگیرد.

در ابتدا باید ببینیم کدام مرد وابسته است؟

ابتدا باید تشخیص دهید واقعا همسرتان به خانواده اش وابسته است یا نه. مرد وابسته، حتی اگر ظاهرا مستقل شده باشد به لحاظ عاطفی و عقلی به خانواده اش وابسته است. بدون مشورت با آنها تصمیم نمی گیرد، صحبت های خانواده اش می تواند عقیده او را کاملا دگرگون کند و به خاطر آنها، خیلی از کارهایی را که دوست دارد انجام دهد اما می داند آنها مخالف هستند، انجام نمی دهد. از کوچک ترین فرصتی برای بودن در کنارشان استفاده می کند و نمی تواند به درخواست های خانواده اش حتی اگر برخلاف مصلحت او باشد، نه بگوید. خیلی از مردها این کار را با توجیه آنکه به خانواده شان احترام می گذارند یا دلشان نمی آید والدینشان را ناراحت کنند انجام می دهند اما در واقع ناتوان از تصمیم گیری مستقل هستند و نمی توانند بدون خانواده شان زندگی را ادامه دهند.

اما اکنون در برخورد با اینگونه مردان چه باید کرد؟

- اوّلین نکته ای که شایسته است بدان توجّه داشته باشید آن است که گرچه ممکن است رفتار همسرتان مخالف خواست شما باشد؛ ولی اگر به نیّت و قصد همسر خود فکر کنید، احساس ناراحتی که از این ماجرا به شما دست خواهد داد، کمتر خواهد شد؛ زیرا به طور قطع همسر شما دشمن شما نیست و در پی آزار دادن شما نیست؛ بنابراین اگر به نیّت انجام عمل از سوی وی توجّه نمایید، رفتارهای او برای شما تا این اندازه آزرانده نخواهد بود.

- اعتماد همسرتان را جلب کنید. اگر همسرتان به خانواده اش وابستگی زیادی دارد، باید کارهایی انجام دهید تا همسرتان به شما اعتماد کند و تصمیمات شما را بی نقص یا حداقل کم نقص بداند؛ یعنی به نحوی به همسرتان ثابت کنید که من هم مثل خانواده ات به تو علاقه دارم و برای زندگی مان تدبیرهای لازم را در نظر گرفته ام. البته نباید توقع داشته باشید که همسرتان در مقابل هر اظهار نظر خانواده اش بایستد و آن را مخالف استقلال در زندگی اش بداند. برخورد نامناسب با خانواده همسر در چنین مواقعی، عواقب خوبی در زندگی مشترک شما نخواهد داشت و در آینده مشکلاتی ایجاد خواهد کرد.

- بدگویی نکنید. نباید هیچ گاه از مادر و خانواده شوهرتان در برابر همسرتان بدگویی کنید. بعضی از خانم ها، اشتباه می کنند و زمانی که از خانواده همسرشان رفتاری را می بینند که مطابق میل آن ها یا متناسب با آداب و رسوم خانوادگی شان نیست، مدام آن را به همسرشان یادآوری می کنند. در چنین حالت هایی، معمولا اعتماد همسر شما نسبت به شما سلب می شود، چون فکر می کند که همسرش نمی تواند با خانواده او رفتار درستی داشته باشد؛ یا همسرش از همین ابتدای ارتباط در حال ناسازگاری است و وقتی زندگی تان را زیر یک سقف شروع کنید، اوضاع از این هم بدتر می شود. بنابراین به همسرتان نشان دهید که بد خانواده او را نمی خواهید.

- سعی کنید همسرتان را در مواقعی که شاد است بیشتر تحویل بگیرید. صحبت کردن با او ولو چند دقیقه را غنیمت بشمارید. منتها اول باید او را در کنار خود نگه دارید و بعد این چند دقیقه صحبت را کم کم افزایش دهید.

- رگ خواب همسرتان را پیدا کنید. ببینید همسرتان روی چه موردی حساس است و به سمت شما می آید. همان عامل را تقویت کنید.(مثلا رابطه زناشویی)

- شما سر صحبت را باز کنید، و با او حرف بزنید؛ با شوهرتان شوخی کنید و او را بخندانید؛ کنارش بنشینید و با او درد دل کنید؛ از اتفاقاتی که در روز برایش رخ داده بپرسید، به سخنانش با توجه و علاقه گوش دهید؛ کنار شوهرتان بنشینید و با هم فیلم مورد علاقه‌اش را تماشا کنید. امیدواریم با عمل به آنچه بیان شد و با سیاست های زنانه بتوانید همسرتان را به خودتان جذب نمایید و رفتار او را اصلاح نمایید. اما در هر صورت از مشاوره به صورت حضوری نیز غافل نشوید.

موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.