ناشناس
درخواست مشاوره دارم؛ تو رو خدا راهنماییم کنید.
با سلام و خداقوت پسر ۱۷ ساله ای دارم که در آستانه کنکور هست و از نظر درسی در سطح متوسط هست و سالم از لحاظ روحی ،البته کاهل نماز هست و این خیلی آزارم میده ،مساله ای که دارم اینه که دو نفر دوست و همکلاسی داره که خیلی روشون شناخت ندارم ولی تا حدی که میشناسم بچه های خوبی هستند اهل درس و با اخلاق. هراز گاهی میخوان که با هم خونه یکیشون که پدر و مادرش خیلی پیش اومده که تنهاش میگذارن و به شهرستان میرن جمع بشن و درس بخونن بیشتر فصل امتحانات که البته شب رو هم با هم باشن و این خیلی من رو نگران میکنه،بار اول باهاش موافقت نکردیم و خیلی از این بابت ناراحت شد که شما به من اعتماد نداریم و من و پدرش به بهانه این که پدر و مادرش خونه نیستند و اگر چیزی از خونه شون کم بشه شما متهم میشید ولی قانعش نکرد چون دوست دیگرش بدون مشکل باهاش موافقت کرده بودند و پدرش در نهایت گفت که خودت میدونی چون به سنی رسیدی که بتونی خوب و بد رو تشخیص بدی و پسرم رفت و من که کلی ناراحت و نگران بودم به شوهرم اعتراض کردم که چرا بهش اجازه دادی و گفت اگر سال دیگه یه شهرستان قبول بشه و خوابگاه بره میخوای چی کار کنی اونجا که دیگه نمیتونی بهش اجازه ندی پس امسال نه سال دیگه ممکنه این شرایط پیش بیاد.... ولی من همچنان نگرانم که آیا این کار درستیه که سه تا پسر بچه توی این سن و سال تنها شب رو بگذرونن.تو رو خدا راهنماییم کنید.ممنون و سپاسگزارم
مشاور: احسان فدایی
با عرض سلام و تقدیم احترام خدمت شما پرسشگر محترم! ارتباط شما با ما گویای این است که در صدد انتخاب مسیر صحیح هستید و امیدواریم ما نیز راهنمای خوبی برایتان باشیم.
دوره نوجوانی یکی از دوره های حساس زندگی انسان تلقی می گردد. این دوره نقش بسزائی در تکوین شخصیت فرد دارد. نوجوانی دوره انتقال از وابستگی کودکی به استقلال ومسئولیت پذیری نوجوان می باشد. بازنگری و بازسازی ارتباط با والدین، بزرگسالان وجامعه از یک سو و بازشناسی و بازسازی فرد به عنوان یک فرد مستقل از دیگر سو دو مساله اصلی دوره نوجوانی می باشد. فرد در این دوره به دنبال آزمون این است که با چه کسانی و با چه تیپ آدم هایی رابطه داشته باشد و رابطه اش چگونه باشد. شکست در برخی موارد امری طبیعی است و کسب تجربه در این زمینه با آزمون و خطا امکان پذیر است.
یکی از ویژگی های کلی این دوره استقلال خواهی نوجوان است. شما از پسر یا دختر دیروز که سن کودکی را سپری میکرد، ادعایی درباره خویشتن به صورت جدی مشاهده نمیکردید، ولی اکنون وضعیت تغییر کرده و همان کودک دیروز حال و هوای تازهای را تنفس میکند که یکی از شاخصهای اصلی و اهداف مهم وی، حرکت به سمت استقلال و قطع وابستگی از دیگران است. نوجوان زمانی که با تواناییها و احساسات جدیدی روبرو میشود، مانند فرد تازهکاری است که سرمایهای را در اختیار او گذاشته باشند و از او خواسته باشند تا با آن سرمایه، آینده اقتصادی خود را پایهگذاری کند. فلسفه طبیعی چنین رشدی هم، حرکت به سوی دنیای بزرگسالی است و نوجوان با موهبتهای الهی تلاش دو چندان را برای رهایی از وابستگی در خود ایجاد میکند. همین نیاز او را متمایل به برخورداری از آزادی بیشتر نموده و موانع را برایش دشوار و غیر قابل تحمل مینمایاند. گاهی به دلیل برداشتهای نادرستی که از رفتار دیگران در او پدید میآید، دست به سرکشی و طغیان زده و نسبت به هنجارهای موجود در زندگی خانوادگی و اجتماعی دچار نوساناتی میشود. لازم است در این مسیر ضمن همراهی درست با نوجوان، او را در مواردی که با بنبستهای ریز و درشت زندگی روبرو میشود، یاری داد و حتی قبل از آن وی را از فراز و نشیبهایی که در انتظارش هستند، با خبر ساخت تا بتواند از جاده زندگی با سرعتی مطمئن عبور کند و به مقصد مورد نظر یعنی توانمندی در اداره مستقل خویشتن برسد.
اما در خصوص موردی که در برخورد با پسرتان پیش آمده درست است که فرزند شما اکنون 17 سال سن دارد ولی این دلیل بر تنها ماندن او با دوستان در شب نیست. استدلال همسرتان مبنی بر رفتن در آینده به خوابگاه نیز صحیح نمی باشد زیرا در هر صورت والدین نباید خودشان زمینه گناه فرزندشان را فراهم کنند. حتی اگر دوستان خوبی هم داشته باشد ویژگی سن او بسیار حساس است و خود به سمت انحراف کشیده می شود. از نظر ما بهترین کار این است که در چنین مواقعی دلیل مخالفت خود را مستقیما بیان نکنید و در همین قالب دزدی و ... مخالفت نمایید ولی از قبل با پدرش نیز هماهنگ کنید تا او نیز شما را یاری نماید.
موفق باشید.