ناشناس

فکر می کنم در روابطم با دوستانم زیاده روی می کنم؛ راهکار چیست؟

سلام خانم قربانی،من یک سری پیام دادم،ممنون از راهنمایی های مفیدتون،من احساس می کنم وارد هر رابطه ای با دوستام که میشم بر اثر محبت های زیادی من اون رابطه خراب میشه،اول همه ی رابطه هام خوبه،اما بعدش نه،الان طوری شده که میترسم به کسی محبت کنم که نکنه اونم بره،به یه ترس تبدیل شده،هر آن منتظر هستم اون دوست جدیدی که تازه باهاش دوست شدم و خیلی عالیه بره،میشه یه نشونه بهم بگین که کی بفهمم دارم زیاده روی میکنم؟متاسفانه نمیتونم میانه رو داخل روابط ایجاد کنم،خودم از بس هر کاری در توانم هست انجام میدم بعد این انتظار رو هم از بقیه دارم،وقتی برآورده نمیشه ،سرد میشه داخل رابطه،بعد حس میکنم تا من کمی سرد میشم اون رابطه تموم میشه ،با اعضای خانواده من بزرگترین نوه هستم،با دایی ها و عمو ها هم اونا از بس محبت میکنن محبت من بینشون گم میشه،فقط الان مشکل من روابط دوستیم هست،کی زیاده روی میکنم؟نمیدونم حسم رو چه طور بگم،مثلا دوستم یه دفعه ای میام میبینم رفتارش مثل همیشه،شاید من نباید محل بزارم،میگم هر وقت دوستم رفتاری که من دوست نداشتم رو انجام داد بهش بگم،اما نمیشه هر دقیقه گفت،احساس میکنم نقاط ضعف خودم رو بهش میگم،مثلا یه بار بهش گفتم وقتی داریم توی تلگرام حرف میزنیم وسط حرفمون نرو بخواب،قبلش بگو"اینو چند بار بهش گفتم ولی رعایت نمیکنه، باید چیکار کنم؟من خیلی زود وابسته میشم ولی بقیه این طور نیستن،بعد وقتی دوستم رفتاری که دوست نداشتم انجام داد میشینم گذشته رو تحلیل میکنم که از کی و چرا چه طوری این طور شد؟تقصیر من بوده؟من رفتار زشتی انجام دادم؟بعد از اون جایی که باید برای کنکور بخونم دیگه هیچ حواسی برام نمی مونه و تا چند روز اعصاب ندارم،منم مثل دخترتان، لطفا کمکم کنید،خیلییی اذیت هستم خانم قربانی

دوشنبه، 17 دی 1397

تخمین زمان مطالعه:

موارد بیشتر برای شما

ناشناس

فکر می کنم در روابطم با دوستانم زیاده روی می کنم؛ راهکار چیست؟

ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 19 ساله )

مشاور: خانم قربانی

سلام و درود بر شما همراه گرامی سایت راسخون

خوشحالم که خدمات سایت ما و راهنمایی های ارائه شده براتون مفید بوده، در ادامه همچنان بنده و همکارانم در سایت راسخون در خدمت شما هستیم.

بدانید مشاورین بخاطر حس نوع دوستی بالا به این حرفه روی میاورند و با طیب خاطر و از صمیم قلب و با تکیه بر دانش خود، تمام توان خود را برای هدایت شما خواهند داشت، پس خیالتان راحت باشد که در نهایت توجه، دقت و دلسوزی به سوال شما پاسخ داده میشود. نکته بعدی، به دلیل تشابه پیامها و همچنین نامعلوم بودن مشخصات مخاطبین برای ما، امکان یاداوری و مراجعه به پیام و پاسخ قبلی وجود ندارد لذا بر اساس پیام فعلی پاسخ را دریافت خواهید کرد.
همراه جوان و گرانقدر، گویا در روابط دوستانه و مخصوصا در تداوم ان خود را موفق نمی بینید و علت اصلی ان را افراط میدانید و دنبال کنترل این وضعیت هستید. البته این تشخیص درست است و با توجه به عدم شناخت دقیق شما از سوی بنده، و همچنین عدم اشراف به موقعیت های ارتباطی شما، به طور کلی میتوان گفت که زمانی که احساس کردید تحت هر شرایطی کاری را برای دیگران انجام دهید و به قول معروف خودتان را برای دیگران میکشید، ان هنگام است که به بیراهه میروید لذا باید در رفتار خود تجدید نظر کنید.
البته باید عرض کنم که این توجه شدید به دیگران ناشی از یک اشکال در فرد است که میتواند ناشی از اعتماد به نفس پایین، وابستگی، انفعال و یا کمالگرایی باشد و در مصاحبه بالینی و توسط روانشناس پیگیری و درمان میگردد. در کنار ان، بهره مندی از مهارت اموزش ارتباطی و رفتار جرات مندانه بهترین راهکار برای شما خواهد بود. در مهارت جرات مندی خواهید اموخت که ما همانتد دیگران به خودمان نیز احترام میگذاریم و حقوق خود را در کنار حقوق دیگران، لحاظ میکنیم. اگر این موارد نقض شد بدانید که رفتار شما منفعلانه ست. البته توجه داشته باشید که لزوما جرات مندی شما را به تغییر رفتار دیگران متناسب با خواسته تان، نمیرساند زیرا که دیگران میتوانتد و یا ازاد و مختار هستند که نظر شما را بپذیرند یا نپذیرند و خاصیت این ابراز شما این است که از حقوق خود دفاع کرده اید.

مسئله بعدی این است که شما اگر امری را میپسندید باید خودتان ملزم به انجام ان باشید، و دیگران هم مجبور به پذیرش نقطه نظر شما نیستند. فقط شما میتوانید ابراز وجود داشته و همچنین در انتخاب دوست تلاش بیشتری بکنید. به نظر میرسد در کنار کمالگرایی، اندکی زودرنج و یا جزیی بین هم بوده و هر رفتاری از دیگران را سریعا مورد قضاوت قرار دهید، خصوصیات این چنینی سبب میشود که اطرافیان در برخورد با شما دچار سختی شده و لذا پس از مدتی از شما فاصله بگیرند. توصیه میکنم در چنین مواردی افراد را انگونه که هستند دوست داشته و توقعی از این محبت نداشته باشید البته ر کنار احترام به ارزشمندی و احترام به خود. با توجه به اینکه دوره هیجانات نوجوانی در شما رو به اتمام بوده و یا هست، و دیگر رفتار شما قابل تفسیر با این دوره نیست، در صورت عدم حل مسئله، لازم است اموزش مهارت های ارتباطی و یا مراجعه به روانشناس مجرب را در دستور کار خود قرار دهید زیرا که این رفتار علاوه بر اثرات جانبی اش بر کنکورتان، در اینده و انتخاب همسر نیز اثرگذار خواهد بود.

شاد و سلامت باشید.