ناشناس

از بلا تکلیفی در دوران عقد رنج می برم" چیکار کنم؟

سلام من اخر خرداد ماه امسال عقد کردم، آشنایی ما کاملا سنتی بود و متاسفانه مدت نامزدی تنها یک ماه بود، ایشون شغل ازاد دارن و تحصیلاتشون دیپلمه، مادرشون وقتی ایشون چهارساله بوده به خاطر دعوای خانوادگی خودسوزی کرده و فوت شدن و پدرشون دوباره ازدواج کرده، و نامادری این اقا رو بزرگ کرده ، ما در دوران نامزدی به صورت چت تو فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم و کم کم بعضی از اختلافاتمون معلوم میشد، اولین مشکل سر این مسآله بود که ایشون میگفتند من حق ندارم با دوستانم رفت و امد داشته باشم، با صحبت کردن این مساله بدون حل شدن از طرف من نادیده گرفته شد، مشکل بعدی پوشش من بود، که من گفته بودم بعد از ازدواج چادر خواهم پوشید اما توی دوران نامزدی که بیرون رفتم و بدون چادر بودم ایشون باز هم با من بگو مگو کردن ، تا اینکه رسیدیم سر خرید برای مراسم، نامادریشون این وسط از هیچ حربه ای فروگذار نکردن تا کمترین هزینه رو برای جشن من متقبل بشن، از دعوا درست کردن سر انتخاب کیف و کفش و لباس عقد و حتی ارایشگاه هم خودشون توی یکی از محله های پایین شهر انتخاب کردن ، دیگه خسته شدم و بهشون گفتم دیگه تمایلی به این ازدواج ندارم که اومدن عذرخواهی و بزرگتر آوردن برای اینکه ببخشیم و متاسفانه ما عقد کردیم، هفته اول عقد دوباره نامادری لطف کردن میونه من و اقا رو بهم زدن سر این که من به خانم، مادر خطاب نمیکنم، در صورتی که من با کمال احترام اسمشون رو با خانم صدا میکردم که البته اختلاف سنی من با نامادری حدود ده سال بود و حسادت زیادی نسبت به من و علاقه فامیل خودشون به من نشون میداد، هفته دوم بعد از عقد من با مادرم رفته بودم خرید کنم و نامادری ما رو تعقیب کرده بود و قضیه رو به گوش اقا رسونده بود که بدون اجازه تو بیرون رفته و فلان، ایشون هم سه روز کامل قهر بودن ک چرا من اجازه نگرفتم، تا دو ماه عقد ما تقریبا به حالت صلح و دعوا پیش رفت تا اینکه یه روز من از طریق جاریم فهمیدم یه خاطر من نامادری با شوهرش دعوا کرده و کلی هم بچه ها رو نفرین کرده، و متاسفانه من از سر عصبانیت و درد دل توی گروه تلگرامی که همه زن بودن و مشاوره و درد دل میکردن و البته جاری من هم تو اون گروه بود، راجع به پدر اقا گفتم که ایشون مثل شلغم هستن و هیچ اراده ای ندارن، و نامادری هم توی کار جادو هستن ،از طریق برادر اقا این مطلب به دست اقا رسید و خانوادشون گفتن فقط طلاق، من مهریه و نفقه ام رو شکایت کردم، الان اقا فراری هستن و البته من با اکانت فیک توی اینستاگرام باهاشون ارتباط گرفتم و فهمیدم که قبل از من با دختر فامیلشون که عاشقش بوده نامزد کرده و به خاطر مشکل تالاسمی ازدواجشون صورت نگرفته و اصلا این موضوع رو به من نگفته بودن، و الان فقط قصد اذیت من رو دارن و نمیان که طلاق بدن، من با وجود خواستگارایی که دارم الان پنج ماهه که بلاتکلیف و زیر عقد این ادم هستم راه چاره من چیه؟
سه‌شنبه، 25 دی 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

از بلا تکلیفی در دوران عقد رنج می برم" چیکار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 25 ساله )

سلام من اخر خرداد ماه امسال عقد کردم، آشنایی ما کاملا سنتی بود و متاسفانه مدت نامزدی تنها یک ماه بود، ایشون شغل ازاد دارن و تحصیلاتشون دیپلمه، مادرشون وقتی ایشون چهارساله بوده به خاطر دعوای خانوادگی خودسوزی کرده و فوت شدن و پدرشون دوباره ازدواج کرده، و نامادری این اقا رو بزرگ کرده ، ما در دوران نامزدی به صورت چت تو فضای مجازی با هم در ارتباط بودیم و کم کم بعضی از اختلافاتمون معلوم میشد، اولین مشکل سر این مسآله بود که ایشون میگفتند من حق ندارم با دوستانم رفت و امد داشته باشم، با صحبت کردن این مساله بدون حل شدن از طرف من نادیده گرفته شد، مشکل بعدی پوشش من بود، که من گفته بودم بعد از ازدواج چادر خواهم پوشید اما توی دوران نامزدی که بیرون رفتم و بدون چادر بودم ایشون باز هم با من بگو مگو کردن ، تا اینکه رسیدیم سر خرید برای مراسم، نامادریشون این وسط از هیچ حربه ای فروگذار نکردن تا کمترین هزینه رو برای جشن من متقبل بشن، از دعوا درست کردن سر انتخاب کیف و کفش و لباس عقد و حتی ارایشگاه هم خودشون توی یکی از محله های پایین شهر انتخاب کردن ، دیگه خسته شدم و بهشون گفتم دیگه تمایلی به این ازدواج ندارم که اومدن عذرخواهی و بزرگتر آوردن برای اینکه ببخشیم و متاسفانه ما عقد کردیم، هفته اول عقد دوباره نامادری لطف کردن میونه من و اقا رو بهم زدن سر این که من به خانم، مادر خطاب نمیکنم، در صورتی که من با کمال احترام اسمشون رو با خانم صدا میکردم که البته اختلاف سنی من با نامادری حدود ده سال بود و حسادت زیادی نسبت به من و علاقه فامیل خودشون به من نشون میداد، هفته دوم بعد از عقد من با مادرم رفته بودم خرید کنم و نامادری ما رو تعقیب کرده بود و قضیه رو به گوش اقا رسونده بود که بدون اجازه تو بیرون رفته و فلان، ایشون هم سه روز کامل قهر بودن ک چرا من اجازه نگرفتم، تا دو ماه عقد ما تقریبا به حالت صلح و دعوا پیش رفت تا اینکه یه روز من از طریق جاریم فهمیدم یه خاطر من نامادری با شوهرش دعوا کرده و کلی هم بچه ها رو نفرین کرده، و متاسفانه من از سر عصبانیت و درد دل توی گروه تلگرامی که همه زن بودن و مشاوره و درد دل میکردن و البته جاری من هم تو اون گروه بود، راجع به پدر اقا گفتم که ایشون مثل شلغم هستن و هیچ اراده ای ندارن، و نامادری هم توی کار جادو هستن ،از طریق برادر اقا این مطلب به دست اقا رسید و خانوادشون گفتن فقط طلاق، من مهریه و نفقه ام رو شکایت کردم، الان اقا فراری هستن و البته من با اکانت فیک توی اینستاگرام باهاشون ارتباط گرفتم و فهمیدم که قبل از من با دختر فامیلشون که عاشقش بوده نامزد کرده و به خاطر مشکل تالاسمی ازدواجشون صورت نگرفته و اصلا این موضوع رو به من نگفته بودن، و الان فقط قصد اذیت من رو دارن و نمیان که طلاق بدن، من با وجود خواستگارایی که دارم الان پنج ماهه که بلاتکلیف و زیر عقد این ادم هستم راه چاره من چیه؟


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.

خوب می‌دانیم که ممکن است با برخوردهایی از سوی همسرتان مواجه باشید که توجیه مناسبی برای آن نیابید و باعث رنجش خاطرتان گردد؛ امّا اگر به دقّت بنگرید، مسائل مختلفی بین شما و همسرتان در این چند ماه گذشته که نمی توان تمام تقصیرات را بر عهده یک طرف انداخت و دیگری را بی تقصیر دانست. به هر حال شما شرایط ازدواج با این فرد را در نظر گرفته و به او «بله» گفته اید و اکنون اگر بخواهید راه اختلاف و جدایی را در پیش بگیرید اول کسی که دچار خسارت خواهد شد خود شما هستید. مطمئنا شما نیز بارها این جمله را از زبان اشخاص مختلف شنیده اید که همسر انسان کیف و کفش و لباس نیست که اگر امروز آن را خرید و فردا پشیمان شد یا از آن خوشش نیامد عوض کند یا دوباره بخرد. بنابراین سعی کنید دیدتان را نسبت به زندگی مشترک تغییر دهید و با تکرار و تلقین اینکه از ازدواج پشیمانید زندگی را هر روز به کام خود تلخ تر نکنید. تغییر این شرایط فقط به اراده و خواست شما بستگی دارد و تا خودتان نخواهید هیچ چیز عوض نخواهد شد.

خواهر گرامی! تجربه نشان داده است زوج های جوان در دوران عقدشان به خاطر عدم آشنایی با روحیات و اخلاقیات همدیگر و اختلاف نظرها و اختلاف سلیقه ها در مسائل جزئی زندگی دچار تنش می شوند. کمال خواهی، مطلق نگری و ایده آل گرایی آنها اگر به همراه حلم و بردباری و سعه صدر نباشد شیرینی دوران نامزدی را به تلخی تبدیل می کنند. البته اختلاف نظر و عقیده در ابتدای زندگی برای دختر و پسری که از خانواده های مختلف و روحیات متفاوت برخوردارند زیاد دور از انتظار نیست و مشکل مهمی نیست، به شرطی که زود حل شود و طولانی یا مکرر نشود. زیرا ازدواج چون نهال نوپایی است که اگر در معرض مداوم طوفان اختلاف و درگیری ها قرار گیرد امکان شکسته شدن دارد. پس باید هوشیار باشند و اجازه ندهند مسائل جزئی و سطحی خللی در زندگی آنها ایجاد کند.

حتما میدانید برخی از مشاوران دوران عقد را به برزخ زن و شوهر تشبیه می کنند، چراکه زن و مرد نه به صورت کامل مستقل شده اند تا شرایط و قوانین زندگی مشترک بر روابط آنان حاکم باشد و نه اینکه مجرد هستند تا احساس رهایی و بی مسئولیتی دوران مجردی را داشته باشند، از اینرو برخی از رفتارهای زن و مرد مقتضای این دوران است و پس از سپری شدن این دوران و تشکیل زندگی مشترک خود به خود حل می شود. در ضمن از آنجا که دختر و پسر در ابتدای راه تشکیل زندگی مشترک هستند، هنوز در فضای دوران مجردی هستند و با بسیاری از وظایف یک فرد متاهل آشنا نیستند و به همین دلیل ممکن است در برخی مواقع رفتارهایی از زن و مرد سر بزند که موجب آزردگی شریک زندگی آنان شود. در یک جمع بندی باید عرض کنیم مسائلی از قبیل کم خرج کردن خانواده ایشان، حجاب شما، بیان اشتباه در فضای مجازی و ... همه قابل توجیه است. مثلا به احتمال قوی مسئله کم خرج کردن به این بازگشت دارد که مسائل و مشکلات اقتصادی در سال جاری به وجود آمد و همه خانواده ها با مشکلاتی روبرو شدند و یا در موضوع حجاب بهتر بود کمی کوتاه می آمدید تا مشکلاتی به وجود نیاید و بالاخره موضوع مطرح شده در فضای مجازی توسط شما اقدامی ناشیانه بوده است...

پس اگر شما هم سهم خود را بپذیرید شاید خیلی از مشکلات حل و فصل شود، از نظر ما در شرایط به وجود آمده از یک واسطه برای صحبت با خانواده ایشان و روشن شدن تکلیف تان استفاده کنید و از پدر و مادر بخواهید واسطه ای را فرستاده و موضوع را بررسی کند. در نهایت ادامه مسیر شما و ایشان  و تصمیم بر ادامه یا طلاق منوط به نظر مشاور خانواده گردد. در نتیجه بهترین کار مشاوره حضوری در مراکز مشاوره همراه با همسرتان است.

موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما