ناشناس

ترس از بیماری دارم، چیکار کنم؟

با سلام و خدا قوت. حدود دو ماه هست که دچار اضطراب و ناراحتی شدم. علتش بیماری ام اس یکی از آشنایان هست. میترسم این بیماری رو منم بگیرم؛ و فکرش اذیت کننده است. اخیرا دچار وسواس هم شدم که دلیلش ترس از همون بیماری هست فقط میدونم نمیخوام اون بیماری رو بگیرم شاید با بقیه بیماری ها هم مشکلی نداشته باشم. فکر نکردن به اون شخص و بی تفاوت بودن هم باعث عذاب وجدانم میشه البته رفت وامد زیادی هم اخیرا نداریم. چیکار میتونم بکنم در مقابل خودم و در مقابل اون شخص؟؟ با تشکر.
شنبه، 18 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

ترس از بیماری دارم، چیکار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : دیپلم ، 21 ساله )

با سلام و خدا قوت. حدود دو ماه هست که دچار اضطراب و ناراحتی شدم. علتش بیماری ام اس یکی از آشنایان هست. میترسم این بیماری رو منم بگیرم؛ و فکرش اذیت کننده است. اخیرا دچار وسواس هم شدم که دلیلش ترس از همون بیماری هست فقط میدونم نمیخوام اون بیماری رو بگیرم شاید با بقیه بیماری ها هم مشکلی نداشته باشم. فکر نکردن به اون شخص و بی تفاوت بودن هم باعث عذاب وجدانم میشه البته رفت وامد زیادی هم اخیرا نداریم. چیکار میتونم بکنم در مقابل خودم و در مقابل اون شخص؟؟ با تشکر.


مشاور: خانم موحدنساج

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بایت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه ای باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، هر کدام از ما انسانها در طول زندگی خود بیماری های مختلفی را تجربه می کنیم. در کنار بیماری های گوناگون سختی ها و مشقت ها نیز همواره خاطر نشان می کنند که قرار نیست، همواره روی خوش سکه زندگی را شاهد باشیم. حال شخصی در اوان کودکی سختی های زیادی را متحمل می شود و فرد دیگری اوج مشکلات خود را در میان سالی شاهد است. اما چیزی که حتمی است این است که همه به نوبه خود و به میزانی که توان و ظرفیت دارد از این گرفتاری ها بی بهره نخواهد بود.
حال دوست شما بیماری را تجربه می کند که منشا مشخصی ندارد و حتی طول عمر این افراد نیز میزان مشخصی ندارد. گاهی فردی چند سال و گاهی بیش از 30 سال بعد از دچار شدن به زندگی خود ادامه می دهند. این که شما نیز به این بیماری دچار شوید فقط یک احتمال است که هرکسی در کره زمین ممکن است به آن دچار شود. مشکل اصلی شما وسواس فکری است. در واقع ترس شما از این بیماری حالتی وسواس گونه دارد و نه واقعیتی خارجی. پس باید در پی درمان وسواس خود باشید تا از این اضطراب رهایی یابید.
بنده اطلاعات کاملی از شخصیت و زندگی شما ندارم، در نتیجه فقط می توانم یک راهنمایی کلی برایتان داشته باشم، ولی توصیه می کنم برای گرفتن درمان تخصصی به مشاوری مجرب در درمان اختلالات وسواسی مراجعه کنید تا از ریشه دار شدن این مشکل در وجودتان جلوگیری کنید. واقعیت این است که درمان در سنین پایین بسیار آسان تر از سنین بالاتر است. یک برگه کاغذ بردارید و بدترین سناریویی که فکر می کنید شاید به آن دچار شوید به حالت داستان بنویسید، سپس با صدا آن را برای خود بخوانید و صدایتان را ضبط کنید، سپس هر روز سه بار به این صدای ضبط شده گوش دهید و سپس حس خود را درباره شنیدن این سناریو بنویسید و کنار آن تاریخ بزنید.
هر روز حس روزهای قبل خود را نیز بخوانید و تفاوت آنها را شاهد باشید. راه اصلی درمان وسواس مواجهه با دلیل وسواس است نه فرار، پس به جای فرار از این حس به دنبال دلیل اصلی آن باشید، مطمئن باشید در درونتان نهفته است. از روش انسداد فکر استفاده کنید، به غیر از زمان تمرین اگر این افکار به ذهنتان امد بگویید است و افکارتان را متوقف کنید حال شما تا ده دقیقه اجازه فکر کردن به این موضوع را ندارید. بدن و ذهنتان نیاز به آرامش دارد پس هر شب ریلکسیشن انجام دهید و دوبار در هفته به استخر بروید که در آرام سازی بدن قدرتی شگرف دارد. مهم تر از همه خود ذهن و آینده یتان را به خدا بسپارید که مهربانترین ها برای ماست.
موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مشاوره مرتبط
موارد بیشتر برای شما