ناشناس

با حال بدم چگونه مبارزه کنم؟

سلام. ممنون از همراهی همیشگی شما. راستش میخواستم ازتون راهنماییم کنین. من چطور باید با حال بدم مبارزه کنم. راستش محیط خانواده شوهر من بیش از اندازه استرسیه. خیلی استرس دارن. وقتی بچه هاشون گریه میکنن یا زمین میخورن مدام میگن چشمش کردن و مدام بزرگش میکنن گریه کردن بچه رو. شاید از نظر شما مسخره باشه ولی برای من مشکل خیلی بزرگیه. اینکه مدام بهت سوءظن داشته باشن خیلی بده. با وجود اینکه من ذره ای حسی به اونها ندارم. اما مدام بد نگاه میکنن. محیطشون پر از استرسه. یک سره استرس دارن یا نگرانن. من خیلی صبور بودم اما الان کم اوردم. هر وقت از خونشون برمیگردم شبا تاصبح بیدارم و سرم درد میکنه. باورتون نمیشه چه قدر محیط خانوادشون استرسیه. به خدا خسته شدم. از طرفی ام شوهرم همیشه اونها رو می بینه شیر میشه و حرفهای خصوصی بین خانوادم رو میگه بهشون. هر چه قدر با خوبی باهاش حرف زدم فایده ای نداشته. برای همین من میدونم نمیتونم رو خانوادش و شوهرم تاثیر بزارم. شما بگین برای حال خودم چیکار کنم؟ دوست ندارم باهاشون ارتباط کنم ولی نمیشه ارتباط نکرد بالاخره خانوادشن. خواهش میکنم راهنماییم کنین افسردگی گرفتم. هر شب که میخوابم فکر میکنم نمیتونم بخوابم.
دوشنبه، 20 اسفند 1397
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

با حال بدم چگونه مبارزه کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 21 ساله )

سلام. ممنون از همراهی همیشگی شما. راستش میخواستم ازتون راهنماییم کنین. من چطور باید با حال بدم مبارزه کنم. راستش محیط خانواده شوهر من بیش از اندازه استرسیه. خیلی استرس دارن. وقتی بچه هاشون گریه میکنن یا زمین میخورن مدام میگن چشمش کردن و مدام بزرگش میکنن گریه کردن بچه رو. شاید از نظر شما مسخره باشه ولی برای من مشکل خیلی بزرگیه. اینکه مدام بهت سوءظن داشته باشن خیلی بده. با وجود اینکه من ذره ای حسی به اونها ندارم. اما مدام بد نگاه میکنن. محیطشون پر از استرسه. یک سره استرس دارن یا نگرانن. من خیلی صبور بودم اما الان کم اوردم. هر وقت از خونشون برمیگردم شبا تاصبح بیدارم و سرم درد میکنه. باورتون نمیشه چه قدر محیط خانوادشون استرسیه. به خدا خسته شدم. از طرفی ام شوهرم همیشه اونها رو می بینه شیر میشه و حرفهای خصوصی بین خانوادم رو میگه بهشون. هر چه قدر با خوبی باهاش حرف زدم فایده ای نداشته. برای همین من میدونم نمیتونم رو خانوادش و شوهرم تاثیر بزارم. شما بگین برای حال خودم چیکار کنم؟ دوست ندارم باهاشون ارتباط کنم ولی نمیشه ارتباط نکرد بالاخره خانوادشن. خواهش میکنم راهنماییم کنین افسردگی گرفتم. هر شب که میخوابم فکر میکنم نمیتونم بخوابم.


مشاور: خانم موحدنساج

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی مقدمه ای باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، به نکته مهمی اشاره کردید، ما قادر به تغییر هیچ کس نیستیم بلکه تنها مسئول رفتار خود هستیم، حال گاهی با تغییر و بهبود عملکرد خود می توانیم شاهد تغییراتی در اطرافیان خود باشید. چنان چه از شرح حال بیان شده بر می آید، واکنش دیگران همواره برایتان مهم بوده است حال آنکه این واکنش ها از طرف خانواده همسرتان صورت گرفته و تاثیری به مراتب بیشتر بر شما داشته است. در واقع مشکل شما به چند بخش تقسیم می شود: یکی ناراحتی شما از عدم توجه مناسب و کافی و اعتماد همسرتان، دوم اهمیتنظر دیگران برای شما، و سوم احساس ضعف و ناتوانی در مقابل واکنش های اطرافیانتان.
تمامی این مشکلات یک منشا مشترک دارند و آن اعتماد به نفس شماست، اگر با تلاش و تمرکز اعتماد به نفس خود را افزایش دهید کنترل شرایط برایتان بسیار آسان تر خواهد شد.
به شما توصیه می کنم در گام نخست به فراگیری مهارتهای زندگی بپردازید. ما ده مهارت اصلی داریم که با فراگیری آنها می آموزید چگونه با دیگران تعامل کنید تا در این روند دچار صدمه نشوید، احساسات خود را مدیریت کنید و در حل مشکلاتتان مهارت لازم را کسب کنید. مجموع این ده مهارت به طرز شگفت آوری باعث افزایش اعتماد به نفس افراد می شود. در واقع به شما دورنمایی می دهد تا بتوانید از ابتدا واکنش های دیگران را پیش بینی و رفتار خود را بر طبق آن شکل دهید، که این امر باعث از بین رفتن ترس ها و نگرانی ها می شود.
از طرفی سعی کنید روابط خود و همسرتان را دوستانه تر کنید. پذیرش همه شرایط همسر با این اندیشه که این کار باعث بهبود روابط می شود خیلی اشتباه است. سعی کنید اصول زندگی فردی و مشترک همدیگر را بشناسید. تمریناتی مانند هفته ای یک قانون خانوادگی یا جلسات خانوادگی را اجرا کنید. مثلا با هم قرار بگذارید هر هفته هر کدام یک درخواست از طرف مقابل داشته باشد هر دو درخواست را بنویسید و روی آینه اتاق بزنید، سپس هر دو خود را ملزم بدانید که درخواست طرف مقابل را برای کسب شادی او اجرا کنید. در واقع مشکل شما نوع رفتار خانواده همسرتان نیست، بلکه نداشتن روابط محکم و دوستانه و عدم اطلاع درست از ارزش های یکدیگر و همچنین مشکلاتی مانند اعتماد به نفس و اضطراب فردی شماست. در این مجال امکان بررشی بیشتر وجود ندارد، اما می توانید با مراجعه به مشاوری مجرب برای بهبود شرایط خود سریعتر به نتیجه دلخواه برسید.
موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.