ناشناس

از همه میترسم" چه راهکاری می دین؟

سلام خسته نباشید میدونم الان آنلاین نیستید ولی من اینجا مینویسم شما بعدا جواب بدید، من ٢٧ سالمه و ٢٧ ساله یه چیزی من رو شکنجه میده و هیچ وقت هم نتونستم این حالت رو از خودم دور کنم، از بچگی از همه میترسم ترس از یه مدل دیگه ش نمیدونم شاید توی روانشناسی یه اسمی داشته باشه. من اینقد ترسو هستم که نمیتونم از حق خودم دفاع کنم بیشترین بخش ترس من اونجاست که از دعوا و صدای بلند کردن اطرافیان میترسم. الان هم نامزدم و نامزدم هم به این خصلت من پی برده و با دعوا و عصبانی شدن حرف خودش رو پیش میبره و من توی یه جهنمی توی خودم گیرم فقط بخاطر اینکه باز هم بهم زور میگن و من باز میترسم. وقتی یادم میفته گریه م میگیره ٢٤ ساعته مغزم مشغوله ولی نمیتونم مقابله بکنم یه ذره جرات لازم دارم ولی کار سختیه، نامزدم واسه هر چیزی یه جنگ راه میندازه ولی من از روی هر چیزی براحتی رد میشم. الان هم که توی این عذابم حتی نمیتونم باهاش سرد باشم با اون خوشم ولی با خودم شدید درگیرم خواهشا واسه برطرف شدن این ترسم یه چیزی بگین که بتونم درمانش کنم🙏🏼
پنجشنبه، 19 ارديبهشت 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

از همه میترسم" چه راهکاری می دین؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 27 ساله )

سلام خسته نباشید میدونم الان آنلاین نیستید ولی من اینجا مینویسم شما بعدا جواب بدید، من ٢٧ سالمه و ٢٧ ساله یه چیزی من رو شکنجه میده و هیچ وقت هم نتونستم این حالت رو از خودم دور کنم، از بچگی از همه میترسم ترس از یه مدل دیگه ش نمیدونم شاید توی روانشناسی یه اسمی داشته باشه. من اینقد ترسو هستم که نمیتونم از حق خودم دفاع کنم بیشترین بخش ترس من اونجاست که از دعوا و صدای بلند کردن اطرافیان میترسم. الان هم نامزدم و نامزدم هم به این خصلت من پی برده و با دعوا و عصبانی شدن حرف خودش رو پیش میبره و من توی یه جهنمی توی خودم گیرم فقط بخاطر اینکه باز هم بهم زور میگن و من باز میترسم. وقتی یادم میفته گریه م میگیره ٢٤ ساعته مغزم مشغوله ولی نمیتونم مقابله بکنم یه ذره جرات لازم دارم ولی کار سختیه، نامزدم واسه هر چیزی یه جنگ راه میندازه ولی من از روی هر چیزی براحتی رد میشم. الان هم که توی این عذابم حتی نمیتونم باهاش سرد باشم با اون خوشم ولی با خودم شدید درگیرم خواهشا واسه برطرف شدن این ترسم یه چیزی بگین که بتونم درمانش کنم🙏🏼


مشاور: خانم موحدنساج

سلام به شما پرسشگر محترم و سپاس بابت اعتمادتان به راسخون، امیدوارم این پاسخگویی زمینه ای باشد برای رفع مشکل شما.
دوست عزیز، متوجه هستم که شرایط سخت و سرشار از درماندگی را تجربه می کنید، اینکه حس بکنید هر کس هر جور بخواهد می تواند با شما رفتار کند و شما توان دفاع از خود را ندارید می تواند فشار روانی بسیاری را فراهم کند. یکی از مشکلات شما نداشتن مهارت جرات مندی است، اما از جنبه دیگری نیز می توان آن نگاه کرد. ما چهار کانال حسی داریم، برخی بصری هستند یعنی بیشترین احساسات محیطی را از طریق چشم و دیدن دریافت می کنند، برخی سمعی هستند یعنی از راه شنیدن و سخن گفتن، برخی لمسی هستند و برخی نیز منطقی. همه ما این کانال ها را دارا هستیم ولی هر فردی از طریق یکی از آنها بیشترین و قویترین انرژی را دریافت می کند. با توجه به شرح حال بیان شده، شما فردی سمعی هستید زیرا از کودکی نسبت به صدا حساس هستید در واقع شما اصوات را بسیار قدرتمند تر از دیگران می شنوید و احساسات پنهان شده پشت هر کلمه و لحن را با شدت بیشتری دریافت می کنید. یکی از نشانه های این افراد این است که در مواجهه با صدای بلند و پرخاشگری ناگهان منفعل می شوند و نمی توانند از خود واکنش مناسبی نشان دهند و یا اینکه به شدت پرخاشگری می کنند، شما از نوع اول هستید یعنی توان خود را از دست می دهید. یکی دیگر از نشانه های این افراد این است که نشخوار ذهنی زیادی دارند، یعنی زیاد با خود سخن می گویند، خود را سرزنش می کنند، جنبه های مختلف و اکثرا منفی یک حالت را در ذهن خود پر و بال می دهند. در واقع اضطراب این افراد مربوط به کلام است، کلامی که شنیده اند، کلامی که نتوانسته اند بگویند و کلامی که در ذهن خود و دیگران از خود دارند. مهم آن است که هر فرد کانال حسی خود را بشناسد تا بداند احتیاجات روحی خود را بشناسد و در جهت رفع آنها بر آید. رفع مشکل شما با کلام است یعنی اگر فردی با شما پرخاشگری کرد همان موقع چیزی نگویید ولی حتما سخنان خود را آماده کرده و در موقع آرامش با طرف مقابلتان در کمال آرامش سخن بگویید. در زمان درگیری بگویید الان عصبانی و ناراحت هستم یا الان نمی خواهم در این رابطه سخن بگویم بعد حرف می زنیم، و این کار را هم انجام دهید. همسرتان را با کلام مجذوب خود کنید، افراد سمعی توانایی های شگرف آوری در جذب افراد از طریق کلام دارند، در واقع آنان اگر خود بخواهند می توانند با بیان مناسب احساسات خود نقش تعیین کننده ای در روابط خود ایفا کنند. هیچ مشکلی را بدون حل شدن رها نکنید، حتی اگر در لحظه و با پرخاشگری طرف مقابل به ظاهر خواست او را پذبرفته باشید بعد حتما درباره آن سخن بگویید، مشکلات کهنه شده در ذهن باقی می مانند و بعد مانند غده ای چرکین سرباز خواهند کرد، پس نگذارید زندگیتان دستخوش این دمل ها شود. حال نامزد هستید و با توجه به مشکاتی که دارید توصیه می کنم حتما قبل از ازدواج نزد یک مشاور مجرب مراجعه کنید تا راه ارتباط صحیح با یکدیگر را بیاموزید، همیشه بعد از ازدواج مشکلات بیشتر و پیجیده تر می شوند پس قبل از شروع زندگی مشترک خود را برای مواجهه با آنها آماده کنید. شما می گویید با او خوش هستید پس اگر دوستش دارید نگذارید اندوه و کینه ای از او در دلتان باقی بماند. احساساتتان را آنگونه که هست به او بگویید حتی اگر جرات بیان ندارید در ابتدا بنویسید تا کم کم بتوانید به زبان آورید.
موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.