ناشناس

چگونه بر استرس و عصبانیت غلبه کنیم؟

سلام ضمن خسته نباشید، من هشت سال ازدواج کردم یه دختر دو ساله دارم، در دوران مجردی مشکلاتی داشتم که نتونستم به تنهایی از عهده ش بربیام به خاطر همین توی درس موفق نشدم من تا دوره اول دبیرستان درسم خیلی خوب بود. بعد وقتی انتخاب رشته کردم نتونستم از عهدش بربیام الان دیپلم ردی هستم. بعد با تمام اون دوستان قطع رابطه کردم الان در این شرایط مشکلات خودم توی زندگی دارم کسی ندارم بهش پشت کنم، چند بار هم برام چند اتفاق ناگهانی برام افتاد مثل مرگ عزیز، الان پر از استرسم، اعتماد به نفس ندارم، همه ش نگرانم در دلم آشوبه، حال روحی مثل افسرده ها با زور خنده میکنم، در داخل جمع توی حرف زدن کم میارم نمیتونم از حق خودم دفاع کنم به پت پت میفتم از این موضوع خیلی رنج میبرم، عصبانیتم رو نمیتونم کنترل کنم مخصوصا با دخترم، همه ش شبها خواب دوران مدرسه ام میبینم که اون دوران دبیرستان با استرس میرفتم مدرسه، تیک عصبی دارم مچ پام همه ش تکون میدم بهم آرامش میده هر وقت همسرم این حرکت میبینه باهام برخورد شدید میکنه، همه ش دوست دارم به یه دردی بخورم برم کلاس مختلف ولی موقعیت و اجازه ندارم، دوست دارم پیشرفت کنم ولی نمیشه، حتی میخوام از دکتری نوبت بگیرم استرس میگیرم، خواهش میکنم اگه میشه به تک تک مشکلات من جواب بدین. امیدی به من هست؟
چهارشنبه، 5 تير 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

چگونه بر استرس و عصبانیت غلبه کنیم؟

ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 28 ساله )

سلام ضمن خسته نباشید، من هشت سال ازدواج کردم یه دختر دو ساله دارم، در دوران مجردی مشکلاتی داشتم که نتونستم به تنهایی از عهده ش بربیام به خاطر همین توی درس موفق نشدم من تا دوره اول دبیرستان درسم خیلی خوب بود. بعد وقتی انتخاب رشته کردم نتونستم از عهدش بربیام الان دیپلم ردی هستم. بعد با تمام اون دوستان قطع رابطه کردم الان در این شرایط مشکلات خودم توی زندگی دارم کسی ندارم بهش پشت کنم، چند بار هم برام چند اتفاق ناگهانی برام افتاد مثل مرگ عزیز، الان پر از استرسم، اعتماد به نفس ندارم، همه ش نگرانم در دلم آشوبه، حال روحی مثل افسرده ها با زور خنده میکنم، در داخل جمع توی حرف زدن کم میارم نمیتونم از حق خودم دفاع کنم به پت پت میفتم از این موضوع خیلی رنج میبرم، عصبانیتم رو نمیتونم کنترل کنم مخصوصا با دخترم، همه ش شبها خواب دوران مدرسه ام میبینم که اون دوران دبیرستان با استرس میرفتم مدرسه، تیک عصبی دارم مچ پام همه ش تکون میدم بهم آرامش میده هر وقت همسرم این حرکت میبینه باهام برخورد شدید میکنه، همه ش دوست دارم به یه دردی بخورم برم کلاس مختلف ولی موقعیت و اجازه ندارم، دوست دارم پیشرفت کنم ولی نمیشه، حتی میخوام از دکتری نوبت بگیرم استرس میگیرم، خواهش میکنم اگه میشه به تک تک مشکلات من جواب بدین. امیدی به من هست؟


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از همراهی شما، از این که ما را امین خود دانستید کمال تشکر و قدردانی را داریم. ما قدر ارتباط با شما را می دانیم.

خواهر گرامی! گرچه شرایط سخت و پر استرسی را در گذشته پشت سر گذاشته اید ولی به لطف الهی ناامید نشده اید و اکنون در شرایط مناسبی قرار دارید اما به نظر می رسد احساس کارآمدی و رضایت از خودتان ندارید و شاید هم همسرتان اجازه پیشرفت به شما نمی دهد.  شما قصد داری به روز های گذشته برگردید. دوست دارید اهداف و مسیر گذشته را طی کنید. ولی شک دارید که توانش را داشته باشید یا خیر. اینکه در ذهنتان این فکر می آید که تو نمی توانی این وسوسه شیطان است زیرا می خواهد مایوس تان کند. بی شک خدا در این مسیر شما را کمک خواهد کرد زیرا این مسیر، مسیر درستی است. باید به خدا توکل کنید و پیش بروید. انسان وقتی انگیزه داشته باشد هر کاری را می تواند انجام دهد. مهم این است که انگیزه تان را حفظ کنید و اهدافی برای خودتان تعریف کنید. اهداف کوتاه مدت و بلند مدت. اهداف کوتاه مدت به شما انرژی می دهند و با رسیدن به آنها دلگرم می شوید و اهداف بلند مدت مسیر را به شما نشان می دهند. پس بنشینید و روی برگه کاغذی اهداف تان را تنظیم کنید. برای خود برنامه ریزی کنید. برنامه ریزی با زمان بندی مشخص. سعی کنید در برنامه ریزی نیز مشورت بگیرید. خود را با افراد دیگر مقایسه نکنید. شما شرایط خاص خودتان را دارید. شاید سن تان بالا رفته باشد ولی احتمالا خیلی ها انگیزه شما را ندارند و از نظر ما شما جای پیشرفت خوبی دارید.  به نظر ما بهترین کار این است که همسرتان را قانع کنید تا اجازه دهد شما به صورت غیر حضوری ابتدا دیپلم خود را بگیرید و سپس برای آینده تان برنامه ریزی کنید. به نظر می رسد در روابط اجتماعی نیز کمی مضطرب هستید که با عمل به راهکارهایی که عرض می کنیم حالتان بهتر می شود:

راهکارهای عملی

1- ارتقا احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس: هر چیزی که بتواند به شما آرامش دهد و احساس ارزشمندی و اعتماد به نفس شما را تقویت کنید برای رفع مشکل یاد شده مفید است. مهم ترین آنها عبارتند از: ورزش مستمر هوازی، ارتباط با افراد شجاع، انس حضوری و غیرحضوری با افراد و اساتیدی که فن بیان قوی دارند و استفاده از آثار آنها، توجه به تجارب مثبت ریز و درشت به ویژه در خصوص همین مشکل، رویارویی به جای گریز و تسلیم،

2- توجه به فراوانی و فراگیربودن: حتی اساتید فن بیان و سخنرانان مشهور اعتراف می کنند که با این ترس در نبرد بوده و هستند. پیوسته در نظر داشته باشید که این هراس نامعقول است و دلیلی برای هراس وجود ندارد.

3- یادگیری فنون و مهارت‌های بیانی: شرکت در جلسات فن بیان و یا استفاده از سایت‌ها و نرم افزارهای اساتید فن بیان برای رویارویی با هراس جمعی مفید است.

4- تجسم ذهنی: برای رویارویی با هراس اجتماعی از تکنیک تجسم ذهنی کمک بگیرید. ورزشکاران حرفه ای برای این که در میدان مسابقات موفق عمل کنند جلساتی زیر نظر روان شناسان به تمرین های تجسم ذهنی می پردازند.  با تصویرسازی مثبت و سازنده خود را در شرایط عینی تصور می کنند که به طور تدریجی مراحل ترس و هراس را طی می کنند و شاهد موفقیت های خود هستند.

5- شرطی سازی و شرطی زدایی: قدرت شرطی شدن زیاد است. از شرطی شدن می توان به صورت مثبت کمک بگیریم. معمولا هراس از جمع با شرطی شدن منفی همراه بوده است مثلا فرد در کودکی کم رو بوده و هنگام صحبت مسخره شده است یا معلمی دور از فرهنگ او را در جمع تنبیه کلامی و غیرکلامی کرده است. وقتی فردی هنگام سخن گفتن دیگران را می خنداند این قدرت تأثیر یک شرطی سازی هم هست یعنی تداعی سخنرانی با امری خوشایند. بنابراین باید از شرطی سازی مثبت کمک بگیریم.

6- هجوم نه گریز: حضرت علی می فرمایند: اگر از چیزی ترسیدید خودتان را در دل آن قرار دهید. خود ترس، از چیزی که می ترسیم اثر مخربی تری دارد. برخی از سخنرانان می گویند می توانیم ازانرژی هیجان طبیعی هراس به نفع خود کمک بگیریم و  پرشورتر و با حرارت تری سخن بگوییم یا لطیفه یا حکایاتی تعریف کنیم. در مورد دیگر مشکلاتتان مانند ناتوانی در کنترل خشم و... مجددا با ما مکاتبه فرمایید.

موفق و سربلند باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.