ناشناس
به مشاور مدرسه مون وابسته شدم" کمکم کنید.
من سال ۹۷ رفتم مدرسه. سال اخر مدرسه م بود بعد توی مدرسه مون با یه خانمی اشنا شدم که ایشون هم مشاوره ی مدرسه مون بود. اولایل در مورد مشکلاتم باهاش حرف زدم و بعدش شمارش رو بهم داد گفت داخل تلگرام با هم میتونیم صحبت کنیم. اخرش همون سال ۹۷ داخل تلگرام با هم حرف زدیم می گفتیم می خندیدیم. من رو میخندوند همیشه شادم میکرد با من مهربون بود خیلی دوستم داشت منم اون رو دوست داشتم. اینقدر که هم رو دوست داشتیم صمیمی شده بودیم با هم بعدش روز های تولدم برام کادو گرفت یادگاری نگهش داشتم. زنگ های تفریح مدرسه هم میرفتم پیشش بعضی وقت ها گریه میکردم اما اون من رو اروم میکرد بغلم میکرد تا احساس ارامش کنم و حالم بهتر بشه و میخندید تا منم بخندم. به هر حال ادم خوب؛ مهربون و خوشگل بود. دیگه تا بعد از عید حرف میزدیم که امسال همین سال ۹۸ موقع امتحان های نهاییم بود رفتم پیشش. برام باز کادو گرفت باز اونها رو هم یادگاری نگه داشتم اما تازگیها باهام حرف نمیزنه حتی نمیگه چرا به چه دلیل باهام حرف نمیزنه هیچی نمیگه. من الان پدر بزرگ عزیزم رو از دست دادم و شهرستان بودم اما مشاورمون دوست عزیزم یه تسلیت هم به من مامانم نگفتن بی احساس شدن. به خدااا شب روز ندارم خانم مشاور کمکم کنین تو رو مولا علی کمکم کنین. شب روزم شده گریه 😭😭😭😭😭😔😭
مشاور: خانم قربانی
سلام بر شما همراه گرامی سایت راسخون.
فوت پدربزرگ تان را تسلیت میگویم و از خداوند صبر جمیل برایتان ارزومندم. ارتباط عاطفی خوبی با مشاور مدرسه تان برقرار نمودید و توانستید مانند دو دوست بسیار صمیمی با هم برخورد کنید. این فرد انقدر برایتان دوست داشتنی بود که به او وابسته شدید و اکنون که به ناگاه مورد بیمهری او قرار گرفته اید، نمیتوانید رفتار او را بپذیرید و درک ان برای تان سخت است.
دوست من، مشاور وظیفه دارد که در ارتباط خود با شما همدل شود و به شما این اطمینان را برساند که با شما همراه است اما نباید اجازه دهد که وابستگی افراطی بین شما ایجاد شود و در صورت وجود این مسئله باید رابطه را کات کند یا به مرور کاهش دهد. به نظر میرسد هم میزان صمیمیت و هم نوع قطع رابطه توسط مشاورتان اندکی غیرحرفه ای بوده است اما در هر حال باید شما تلاش کنید از این وابستگی و قطع ان اسیب نبینید. انچه اکنون میتواند به شما کمک کند این نگاه است که با خود بگویید هر فردی در محبت کردن به دیگری مختار است و هم میتواند محبت کند و هم نه لذا ما باید متوقع نباشیم. اگر بتوانید این دیدگاه را بر خود غالب کنید، به راحتی میتوانید از کنار بی توجهی او عبور کنید. راهکار بعدی توجه به دلایل احتمالی ست، مثلا شاید مشاورتان به دلیل مشکلات خانوادگی همانند کنترل گری همسر و...، مجبور به محدود کردن دایره ارتباطی خود شده است و نمیتواند علایق خود را دنبال کند به هر حال او نیز یک انسان است و درگیر تزاحمات دنیای مادی. شاید هم او هر چه تلاش کرده تا در زمان سال تحصیلی این شدت ارتباط و وابستگی شما را مدیریت کند نتوانسته و اکنون از این فرصت جدایی فیزیکی، برای این کار کمک گرفته است. در هر حال بدانید که قرار نبود این ارتباط همیشگی باشد و ایشان این شیوه را برای قطع وابستگی شما انتخاب کرده است. توصیه میکنم شما نیز با سرگرم کردن خود به فعالیت های روزمره و برنامه تابستانی، و همچنین جایگزین کردن دوستان دیگر و تقسیم محبت های خود به چند نفر (که مانع شدت گرفتن وابستگی شود)از این وضعیت عبور کنید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.