سلام بر شما همراه گرامی سایت راسخون.
خود را شاهد خیانت پدرتان میدانید و نمیتوانید به راحتی از کنار ان عبور کنید. شاید حتی احساس تنفر از پدرتان در شما شکل گرفته و نمیتوانید بپذیرید که دیگری جایگاه مادرتان را در قلب پدرتان اشغال کرده باشد. و شاید رفتار پدرتان را یک ننگ می بینید.
مرد جوان، پدرتان حکم تکیه گاه و الگوی شما را دارد و میدانم نمیتوانید به راحتی، این رفتار او را توجیه کنید اما مسئله این است که رفتار مذکور در حوزه دخالت و نظرپردازی شما نیست و اطلاع رسانی شما به مادرتان نیز امری کاملا اشتباه خواهد بود. اگر حتی مادرتان خودش نیز با شواهدی یقینی پی به این مسئله ببرد، راه حل ان، مشاجره یا اخاذی نیز نخواهد بود و مادرتان باید با اصلاح رفتار خود سبب جلب نظر پدرتان و تامین نیازهای همه جانبه باشد تا ارتباط خارج از خانواده به پایان برسد. نکته ای که شما باید همیشه در نظر داشته باشید این است که رابطه زوجینی یک رابطه بسیار اختصاصی است که فقط زن و مرد حق تصرف در ان را دارند و فقط خودشان هستند که میتوانند به تشخیص درست و غلط برسند ، قضاوت دیگر اگر کارشناسانه و با اطلاع جزییات پنهان، نباشد، حتما اشتباه و بی اساس خواهد بود ‌‌و بجای اصلاح، حتی میتواند عواقب وخیم تر نیز داشته باشد و باعث فروپاشی کامل خانواده گردد. تنها کمک شما به خانواده تان، این است که تلاش کنید محبت والدین تان را بین یکدیگر پررنگ تر سازید. دوست داشتن و محبت پدرتان را برای مادرتان یاداور شوید و گاهی با شوخی و خنده، از او بخواهید که توجه بیشتری نثار پدرتان کند و او را بر تمامی فرزندان، خانواده، دوستان و اقوام ترجیح دهد. خودتان نیز در هر حالت وظیفه دارید به پدرتان احترام بگذارید و دیده های خود را فراموش کنید.
در پناه حق و عاقبت بخیر باشید.