ناشناس

شوهرم خونه رو ترک کرده و میگه باید مهریه ت رو ببخشی" چه کنم؟

سلام. خسته نباشید.۶ سال و نیم هست که ازدواج کردم. واسم نه عروسی گرفت نه خونه گرفت نه بچه میخواد. شغلش توی آژانس بود که اکثرا میگفت کار کساده و من هم خیاطی میکردم و خونه و مخارج خونه رو تهیه میکردم تا زندگیمون بگذره. ایشون پارسال تصمیم گرفت برای کار بره تهران ولی به خاطر اینکه موفق نشد برگشت و من خیلی دل خور بودم ازش و دعوای بدی بینمون شد. ایشون که دست بزن دارن اون روز کتک بدی بهم زدن و خونه رو ترک کردن. منم چون بزرگتر درست و حسابی نداشتم از پدر شوهرم کمک خواستم. ولی ایشون نیومد حداقل پسرش رو نصیحت کنه و من از پلیس خواستم که همسرم وقتی برگشت خونه باهاش صحبت کنه و بهش بگه یه چند روزی برو منزل پدرت تا دعواها آروم بشه. ولی غافل از اینکه ایشون از من کینه به دل گرفت و اومد اسباب و اثاثیه اش رو جمع کرد و حدود هشت ماهه که من توی یه خونه تک و تنها زندگی میکنم. چند روز بعد همسرم یه کار دیگری پیدا کرد (فروش سیگار) و درامدش رو خرج ماشین و لباس و خودش میکرد و اجاره ای سوئیتی برای خودش گرفته بود. و ماهی یک بار برای رفع نیازهاش با من آشتی میکرد و بعد از رفع نیازش به یه بهانه ای دوباره قهر میکرد. این رو هم بگم که قبل از من ازدواج کرده بود و سر یک سال ازش جدا شده بود و رفتارهای وسواس گونه فکری و جسمی شدیدی داشت. حمام های طولانی و شک و ... . حالا عم این آخری ها میگه برو مهریه ت که ۱۴ تا سکه هست رو ببخش تا من راضی بشم باهات زندگی کنم. من خیلی احساس تنهایی میکنم و اون هم از این موضوع داره سوء استفاده میکنه. بهش گفتم حق طلاق رو بهم بده تا اون چهارده تا سکه ناقابل رو ببخشم بهت.
يکشنبه، 8 دی 1398
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

شوهرم خونه رو ترک کرده و میگه باید مهریه ت رو ببخشی" چه کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 36 ساله )

سلام. خسته نباشید.۶ سال و نیم هست که ازدواج کردم. واسم نه عروسی گرفت نه خونه گرفت نه بچه میخواد. شغلش توی آژانس بود که اکثرا میگفت کار کساده و من هم خیاطی میکردم و خونه و مخارج خونه رو تهیه میکردم تا زندگیمون بگذره. ایشون پارسال تصمیم گرفت برای کار بره تهران ولی به خاطر اینکه موفق نشد برگشت و من خیلی دل خور بودم ازش و دعوای بدی بینمون شد. ایشون که دست بزن دارن اون روز کتک بدی بهم زدن و خونه رو ترک کردن. منم چون بزرگتر درست و حسابی نداشتم از پدر شوهرم کمک خواستم. ولی ایشون نیومد حداقل پسرش رو نصیحت کنه و من از پلیس خواستم که همسرم وقتی برگشت خونه باهاش صحبت کنه و بهش بگه یه چند روزی برو منزل پدرت تا دعواها آروم بشه. ولی غافل از اینکه ایشون از من کینه به دل گرفت و اومد اسباب و اثاثیه اش رو جمع کرد و حدود هشت ماهه که من توی یه خونه تک و تنها زندگی میکنم. چند روز بعد همسرم یه کار دیگری پیدا کرد (فروش سیگار) و درامدش رو خرج ماشین و لباس و خودش میکرد و اجاره ای سوئیتی برای خودش گرفته بود. و ماهی یک بار برای رفع نیازهاش با من آشتی میکرد و بعد از رفع نیازش به یه بهانه ای دوباره قهر میکرد. این رو هم بگم که قبل از من ازدواج کرده بود و سر یک سال ازش جدا شده بود و رفتارهای وسواس گونه فکری و جسمی شدیدی داشت. حمام های طولانی و شک و ... . حالا عم این آخری ها میگه برو مهریه ت که ۱۴ تا سکه هست رو ببخش تا من راضی بشم باهات زندگی کنم. من خیلی احساس تنهایی میکنم و اون هم از این موضوع داره سوء استفاده میکنه. بهش گفتم حق طلاق رو بهم بده تا اون چهارده تا سکه ناقابل رو ببخشم بهت.


مشاور: احسان فدایی

با سلام و سپاس از همراهی شما با مشاورین «راسخون»، از اینکه ما را به عنوان راهنمای خود انتخاب نمودید سپاسگزاریم.
خوشحالیم که در خدمت شما هستیم. ای کاش از ابتدا و قبل از اینکه کار به اینجا برسد برای مشاوره اقدام می کردید. متاسفانه تعارضات زیادی را در رابطه با همسرتان تحمل نموده اید که شاید اگر زودتر از این با ما یا با هر مشاوری مرتبط می شدید نیازی به برخورد منفی یا ناامید از زندگی نبود. همانطور که می دانید برای رسیدن به یک نقطه صحیح در تصمیم گیری مخصوصا در مورد اختلافات خانوادگی نیاز است تا جزییات و علل و رفتارها و واکنش ها و برخورد اطرافیان و... دانسته شود. وضعیت خانواده شما واقعیت تلخى است که درمان آن دشوار نیست و رسیدن به هدف مطلوب حاصل شدنى است. بنابراین نباید ناامید بود و از هر تلاشى در این زمینه نباید دریغ کرد. لذا با توجه به حساسیت و مبهم بودن اصل موضوع و موضوعات دیگر لازم است به همراه همسرتان از خدمات مشاوره حضوری استفاده نمایید تا نتیجه بهتر و دقیق تری بگیرید. علت‌ های مختلفی می‌تواند وجود داشته باشد، باید بررسی کرد، با همسرتان نیز گفتگو کرد، تا به نتیجه مطلوب رسید چون موضوع خیلی مهم و سرنوشت ساز است، لذا تصمیم گیری سریع و بدون بررسی همه جانبه، کار عاقلانه و درستی نیست. بنابراین تنها گزینه مفید و موثر، رفتن به مشاوره حضوری است. در کنار مراجعه حضوری به مشاور خانواده سعی نمایید مطالبی را که در ادامه می آید را در این مرحله عملی سازید. البته این به این معنا نیست که این کارها شما را از رفتن به مشاوره بی نیاز می نماید.
پرسشگر گرامی؛ بطور خلاصه اگر بخواهیم پاسخ شما را عرض کنیم باید بگوییم که شرایط شما شرایط نسبتا دشواری است و کاملا قبول داریم و حق با شماست که تحمل و صبوری در چنین وضعیتی بسیار دشوار است اما از شما می خواهیم که به این بیندیشید که در این اوضاع چه چیزی در مجموع به نفع شما و تمام خانواده شماست. لطفاً به این نکته اساسی توجّه نمایید که شاید پس از مطالعه پاسخ ما چنین احساس نمایید که اندکی نوک پیکان به سمت شما نشانه رفته و چنین گمان کنید که ما نیز شما و شرایطتان را درک نکرده ایم؛ در حالیکه واقعیّت این است که وقتی رابطه ای آسیب میبیند، گرچه ممکن است افرادی مثل شما« آدم بدِ داستان نباشند»، اما انتظار میرود که با احساس مسئولیّت بیشتری با ماجرا برخورد کرده و فرد مقابلتان را بیشتر درک نمایید؛ زیرا این شما هستید که با درک موضوع و اقدام به مشاوره اوّلین گام را در جهت بهبود شرایط برداشته اید.
خواهر محترم! ای کاش قبل از اینکه با چنین فردی ازدواج کنید و تنش های متعددی را متحمل شوید، بیشتر تحقیق می کردید و یا حداقل از همسر سابقش پرس و جویی انجام می دادید و بعدا اقدام می کردید! در هر صورت به نظر می رسد اکنون چاره ای جز مشاوره حضوری همراه با همسرتان نیست و باید سعی کنید جلسات را شرکت کنید و جدایی یا ادامه ی این زندگی را به رأی مشاور منوط کنید. یادتان باشد با توجه به اینکه مهریه شما حداقل مهریه است اگر آن را بخشش کنید قطعا همسرتان شما را طلاق خواهد داد. پس سعی کنید از طریق مشاوره او را سر به راه کنید و الا با این شرایط ادامه ی این زندگی به صلاحتان نیست.
موفق باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.