سلام همراه گرامی
پرسشگر محترم، نگرانیتان را درک می کنم. می دانم این مشکل جسمی کل فکر و ذهنتان را به خود مشغول کرده و اعتماد به نفستان را درگیر خودش کرده. امیدورام بتوانم راهنمای خوبی برایتان باشم.
دانشجوی محترم، یکی از موضوعاتی که در مدتی است ذهنتان را به خود مشغول کرده، این است که: بیش فعالی ها اینگونه اند، بیش فعالی ها اینگونه فکر می کنند، بیش فعالی ها اینگونه تصمیم می گیرند، بیش فعالی ها اینگونه هیجانی می شوند و... . یکی از بدترین اتفاقات در حوزه روانشناسی این است که برچسب بیماری خاصی به پیشانی یک انسان بچسبد مثلا اون که افسرده است، این که اضطرابی است، فلانی بیش فعاله و .... و بدتر از آن این است که خود فرد این برچسب را باور کند. متاسفانه برچسب بیماری از حس مسئولیت پذیری انسان کم می کند و امید را از قلب انسان ریشه کن می کند. متاسفانه شما این برچسب را باور کرده اید و خود و زندگی و... همه چیز را به او سپرده اید اما بدانید و باور کنید که بیش فعالی اینقدر که شما قبول کردید، مشکل بزرگی نیست خیلی از افراد مبتلا به بیش فعالی به راحتی توانسته اند با تنشهایش مقابله کنند و به روند طبیعی باز گردند.
پرسشگر گرامی! من قبل از هر چیز 1- خواهش می کنم تا این برچسب را از خود بکنید و از ته قلب باور کنید که این مشکل یک مسئله ساده است و 2- بعد مصرانه می خواهم که به روانشناس ابتدائا مراجعه نمایید تا تشخیص قطعی صورت گیرد و سپس به روانپزشک مراجعه نمایید.
موفق باشید.