ناشناس

بخشش دیگران

سلام خسته نباشید ببخشید من مدتی هست که دارم عذااااب میکشم اتفاقاتی توی زندگیم افتاده که نمیدونم و نمیتونم مثل همیشه مدیریتشون کنم رشته ی امور کاملا از دستم در رفته و قلبم روز به روز نسبت به ی سری آدما داره تیره و تیره تر میشه و متاسفانه به شدت روی زندگی مشترکم تاثیر گذاشته و... با خانواده همسرم بخصوص مادرشوهرم دچار مشکل حاد شدم مادرشوهری که همیشه سعی میکردم ناراحت نشه و مثل مادرم محبتش کنم... الان بعد از 8 سال زندگی مشترک در کنارشون.... بلایی سرم آوردن که از دیدنشون طپش قلب میگیرم ولی راهی ندارم که رفت و آمد نکنم چون نمیخام شوهرمو و دختر 4 ساله م ضربه روحی بخورن... مجبورم برم و از دیدنشون یاد خاطرات بد بیفتم و حالم بد بشه و با شوهرم بحث کنم.. مشکل اینجاست که منو و برادر شوهر بزرگم با هم کنار خانواده شوهرم زندگی میکردیم تا... برادرشوهر کوچکم قصد ازدواج داشت ما هم به تازگی خونه خریدیم خانواده شوهرم بدون در نظر گرفتن شرایط وحشتناک مالی ما و بدهی خیلی زیادمون راااحت به ما گفتن شما خونه دارید پس شما برید شوهرم مجبور شد کلی وام بگیره و علاوه بر شغل خودش.. شب کاری هم بره سرکار.. ماهم اسباب کشی کردیم و اومدیم توی خونه جدید.. با کلی بدهی.. با تنهایی های شبانه روزی خودمو دخترم با مشکلات روحی دختر 4 سالم که به اونجا عادت داشت.. با کلی بدهی.. الان بخاطر دخترمو شوهرم و محض رضای خدا میرم بهشون سر میزنم ولی داغونم و اصلا نمیتونم ببخشمشون خیلی زورم میاد اونا در آرامش مطلق دارن زندگی میکنن و این همه تو قرض افتادیم و تنهایی با بچه کوچیک داره داغونم میکنه.. دیدن خونه قبلیم هم عذابم میده.. من تو اون خونه خوش بودم.. خوشی و آرامشمو ازم گرفتن فقط به جرم اینکه ما تلاش کردیم و خونه دار شدیم ولی دیگران راحت و بدون در نظر گرفتن آینده ولخرجی کردن... مادر شوهرم خیلی دستم داشت.. چی شد که راحت پا روی زندگی و آرامش ما گذاشتن.. بخاطر بچه های دیگه ش... مگه ما بچه ش نبودیم... نمیتونم ببخشمشون اصلا میبینمش حالم بد میشه توروخداااااا کمک کنید دارم عذاب میکشم... با شوهرمم به مشکل خوردم
يکشنبه، 21 آذر 1400
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: زینب علی پور
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

بخشش دیگران

ناشناس ( تحصیلات : فوق لیسانس ، 32 ساله )

سلام خسته نباشید
ببخشید من مدتی هست که دارم عذااااب میکشم
اتفاقاتی توی زندگیم افتاده که نمیدونم و نمیتونم مثل همیشه مدیریتشون کنم
رشته ی امور کاملا از دستم در رفته و قلبم روز به روز نسبت به ی سری آدما داره تیره و تیره تر میشه و متاسفانه به شدت روی زندگی مشترکم تاثیر گذاشته و...
با خانواده همسرم بخصوص مادرشوهرم دچار مشکل حاد شدم
مادرشوهری که همیشه سعی میکردم ناراحت نشه و مثل مادرم محبتش کنم...
الان بعد از 8 سال زندگی مشترک در کنارشون....
بلایی سرم آوردن که از دیدنشون طپش قلب میگیرم ولی راهی ندارم که رفت و آمد نکنم چون نمیخام شوهرمو و دختر 4 ساله م ضربه روحی بخورن... مجبورم برم و از دیدنشون یاد خاطرات بد بیفتم و حالم بد بشه و با شوهرم بحث کنم..
مشکل اینجاست که منو و برادر شوهر بزرگم با هم کنار خانواده شوهرم زندگی میکردیم
تا... برادرشوهر کوچکم قصد ازدواج داشت
ما هم به تازگی خونه خریدیم
خانواده شوهرم بدون در نظر گرفتن شرایط وحشتناک مالی ما و بدهی خیلی زیادمون راااحت به ما گفتن شما خونه دارید پس شما برید
شوهرم مجبور شد کلی وام بگیره و علاوه بر شغل خودش.. شب کاری هم بره سرکار.. ماهم اسباب کشی کردیم و اومدیم توی خونه جدید.. با کلی بدهی.. با تنهایی های شبانه روزی خودمو دخترم با مشکلات روحی دختر 4 سالم که به اونجا عادت داشت.. با کلی بدهی.. الان بخاطر دخترمو شوهرم و محض رضای خدا میرم بهشون سر میزنم ولی داغونم و اصلا نمیتونم ببخشمشون خیلی زورم میاد اونا در آرامش مطلق دارن زندگی میکنن و این همه تو قرض افتادیم و تنهایی با بچه کوچیک داره داغونم میکنه.. دیدن خونه قبلیم هم عذابم میده.. من تو اون خونه خوش بودم.. خوشی و آرامشمو ازم گرفتن فقط به جرم اینکه ما تلاش کردیم و خونه دار شدیم ولی دیگران راحت و بدون در نظر گرفتن آینده ولخرجی کردن... مادر شوهرم خیلی دستم داشت.. چی شد که راحت پا روی زندگی و آرامش ما گذاشتن.. بخاطر بچه های دیگه ش... مگه ما بچه ش نبودیم... نمیتونم ببخشمشون اصلا میبینمش حالم بد میشه توروخداااااا کمک کنید دارم عذاب میکشم... با شوهرمم به مشکل خوردم


مشاور: زینب علی پور

با سلام به شما دوست گرامی:

از دید شما به شما ظلمی روا شده که هم خانه خود را از دست داده اید هم دچار مشکلات مالی و روانی شده‌اید گاهی اوقات ما نیمه خالی قضایا را نگاه می کنیم از همان جایی که خودتان گفته اید وقتی که نزد خانواده همسرتان زندگی می کردید زندگی خوب و خوشی را داشتید نکته اینجاست  که الان نوع برخورد خانواده همسرتان با شما چگونه است؟ آیا احترام شما را دارند یا به صورت بیگانه به شما نگاه می کند؟

در نگاه اول حق با شماست زیرا فشار مالی شده اید اما شاید واقعاً خانواده همسرتان همچنین قصدی نداشته اند که شما را آزاردهند. گاهی اوقات طرف مقابل ما قصدی برای آزار ما را ندارد در واقع اصلا نمی‌داند که ما تحت فشار هستیم. بسیاری از مواقع صحبت کردن و گفت و گو کردن بسیاری  از مشکلات ریز و درشت را در زندگی حل می کند وقتی که خانواده همسرتان از شما تقاضا کردند که از آنجا بروید باید با آن ها صحبت می کردید و از مشکلات و اوضاع مالی خود برای شان شرح می دادید حتی اگر اطلاع داشتند هم باید دوباره این کار را تکرار می کردید اما الان جز یک عقده در دل شما چیز دیگری نمانده که حتی نمی توانید این مسئله را برای همسرتان بازگو کنید همیشه سعی کنید چه در زندگی مشترک و چه در زندگی با خانواده همسرتان هیچ مسئله را ناتمام نگذارید شاید در همان لحظه نتوانید را بیان کنید اما حتماً بعد از گذشت زمان آن را بیان کنید. نگه داشتن در دل مشکلات روحی و روانی در شما می شود به همین صورت با دیدن خانواده همسرتان دچار مشکل قلبی می شوید الان هم بهترین کار این است که بسیار دوستانه فقط در حد بیان با مادر شوهرتان صحبت کنید البته بسیار دقت داشته باشید که مطرح کردن این مسئله سبب اختلاف نشود ابتدا با همسر خود صحبت کنید و با او در میان بگذارید و بعد در همین اندازه با مادر شوهرتان صحبت کنید که کاری که آنها انجام دادند سبب مشکلات زیادی برای شما شده.

شما از این موضوع ناراحت می باشید وقتی شما مشکل خود را بیان کنید هم دیگر چیزی در دلتان باقی نمی ماند هم اینکه آنها متوجه میشوند که کارشون اشتباه بوده شاید اگر بتوانند از نظر مالی هم به شما کمک کنند اما اگر این مسئله را بیان نکنید این عقده در دل شما می ماند تبدیل به کینه می شود و با هر تلنگری کوچک مانند زخم کهنه سرباز می کند حال آنکه آنها خانواده شوهر شما هستند و شما باید با آنها در ارتباط باشید پس بهتر است  و در مقابل ای مشکل اولین نفری که عذاب می کشد خود شما هستید و بعد و نکته بعدی اینکه منزلی که الان در آن اقامت دارید با زحمت خود و تلاش همسرتان می باشد اما منزل قبلی تعلق به شما نداشته؛ پس بهتر است نکات مثبت زندگی را ببینید الان شما دارای یک خانه مستقیم می باشید درست است فی الحال دچار عذاب و مشکل هستید اما به مرور این مشکلات حل خواهد شد. برای آرامش روحی خود بعد از هر نماز یومیه صفحه قران بخوانید و با خدای خود راز و نیاز کنید همچنین سعی کنید هرچه بیشتر به همسرتان محبت کنید این محبت که از نظر کلامی باشد و چه از نظر جنسی وقتی این کارها را انجام دهید آرامش روحی بدست می آورید مشکلات زندگی برای شما آسان خواهد شد شیطان همیشه از هر راهی می خواهد به انسان ضربه بزنن مراقب باشید که دچاره حسادت نشوید حتی اگر سخت است اما وقتی که ایمان خود را قوی کنید و دید خود را مثبت خواهید دید که زندگی برای شما آسان خواهد بود مشکلات را به چشم امتحان الهی ببینید نه به چشم یک مشکل با این بسیار راحت همه چیز حل خواهد شد.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.