ناشناس
حالات نامتعادل همسرم در برخورد با من، چه کنم؟
سلام و خسته نباشید همسرم یکسال از من کوچک تر هست و کودکی سختی گذرانده است
مشکل من با همسرم عدم اعتماد هست مدام به من یادآوری میکنه ک منو دوست داره مهربونه ولی موجی مثلا قبل از بیرون رفتن از خانه خوب و خوش و خندان بعد برگشتنی سر یه موضوع کوچیک داد و فریاد من کدوم حرفشو باور کنم به کدوم تکیه کنم خسته شدم احساس تنهایی دارم خودمم دارم دیوانه میشم تو این شرایط مشاوره هم میریم تاثیر نداشته با این افراد چگونه باید برخورد کرد من احساس عدم امنیت دارم زندگیم شده مثل موج سواری کمکم کنید
مشاور: زینب علی پور
با سلام به شما دوست گرامی:
این که همسرتان به شما می گوید که عاشق شماست و شما را دوست دارد، کاملا راست می گوید فقط بلد نیست که به شما اطمینان دهد که عاشق شماست. احتمالا این مشکل، ریشه در همان کودکی دارد یا اینکه از شما کوچکتر است ممکن است ایجاد مشکل کرده است.
حفظ اقتدار مرد یکی از راه هایی است که خیلی راحت می توان مشکلات را حل کرد. همیشه طوری با او رفتار کنید که اقتدار او حفظ شود، مطمئنا هر لحظه این عدم اطمینان و سوال در وی به وجود می آید که همسرم از من بزرگتر است، در صورتی که من مرد خونم! به بیان دیگر گویا در حال جنگ با خود است. در تصمیم گیری ها سعی کنید همسرتان را جلو بیندازید یعنی مستقیم نظر خودتان را تحمیل نکنید، خیلی وقت ها یه "چشم عزیزم" گفتنِ کوچک کاملا مرد را مطیع می کند، شما چشم می گویید اما در عمل کار شما خواستید را انجام می دهد. مطمئنا در ذهن خودش تحلیل می کند که این خانم با این که از من بزرگتر است اما به من احترام می گذارد.
مساله بعدی اینکه شما مطرح کردید کودکی سختی داشته، پس او تشنه محبت شماست، باید او را از محبت سیراب کنید، سعی کنید با هم زیاد صحبت کنید، به درد و دل های او گوش کنید، خاطرات خوب زندگیتان را مرور کنید. از انتقاد کردن هم بپرهیزید، با لحن بد صحبت نکنید، دنبال ایراد گیری از هم نباشید، هنگام صحبت نقاط مثبت همسرتان را به او یاداوری کنید، رفتار هایی را که شما را آزار می دهد را برایش بنویسید، ترتیب یک مسافرت یا یک گردش را بدهید که بیشتر در کنار هم باشید، محبت فیزیکی اثرش بیشتر از محبت کلامی است.
وقتی بتوانید دل مرد را به دست آورید و به او اطمینان دهید که او را دوست دارید و برای بهتر شدن زندگی تلاش می کنید، مطمئنا به مرور این رفتارها کم رنگ تر می شود، سعی نکنید که هیچ گاه خسته شوید، یا اینکه احساس کنید او به شما دروغ می گوید. همه این ها را به چشم یک امتحان الهی ببینید، در احادیث مختلف درباره صبر زن بر اخلاق بد مرد گفته اند و اجرهای فراوانی که نصیب زن می شود.
فکر نکنید که اگه الان من کوتاه بیایم پس کوچک شدم، نه برای محکم شدن زندگی باید یکی از دو طرف گذشت کنند، در غیر این صورت زندگی رو به تباهی می رود. اگر به اطراف نگاه کنید خیلی از خانواده ها از این مساله را دارند اما هر زنی برزگترین ابزاری که در دستش دارد، سیاست زنانه اوست، که اگر خوب بلد باشد می تواند بدترین و بداخلاق ترین مرد را به بهترین مرد تبدیل کند. پس سعی کنید اطلاعات خودتان را در این باب بیشتر کنید. کتاب های روانشناسی را تهیه کنید هم خودتان و هم همسرتان مطالعه کنید، به مرور خواهید دید که مشکلات زندگی شما کم و کمتر می شود و نتیجه صبر در زنگی خود را خواهید دید. باید یاد آوری کنم این که، هیچ گاه یاد خدا را فراموش نکنید که آرامش دهنده دل هر انسانی است.