ناشناس
مشکل کمردرد همسر و سختی تهیه غذا برای خانواده؛ چه باید کرد؟
سلام علیکم با عرض ادب احتراما در یک موضوع خاص یک راهنمایی میخواستم حدود15سال است زندگی مشترک داریم کم زیاد زندگی خوبی داریم مسئله خاص موردی این بود خانم به لحاظ جسمی کمر درد دارند و سخت است برایشان روی پای خود ایستاده باشند (طبعتا برایشان سخت است غذا تهیه کنند )در موردی غذای آماده شده بود نوجوان 15ساله ای در خانه بنام محمد داریم ایشان تا نوع غذا را فهمیدند اعتراض کردند که این اشغال ها چه است شما درست میکنید مادرشان هم ناراحت شده گفتند اشغال خودتی و ناراحتی دنبال شد (محمد تقریبا نابینا است بریل درس می خوانند جزئی بینای دارند پیتزا خوب است...)حقیر با ایما و اشاره گفتم این کلمه را دیگر تکرار نفرمایید تقاضای حقیر فایده نداشت و باز این کلمه تکرار شد که اشغال هستی بعد این حقیر به خانم گفتم حد خود را بشناسید و پای خود را به اندازه گلیم خود دراز بفرمایید ایشان ناراحت شده و ناراحتی ادامه پیدا کرد با من که قهر کردند حقیر معمولا از محمد میخواهم قانع باش و هرچه هست استفاده بفرمایید سعی هم میکنم اگر در یک روز مثلاهیچ وعده پختنی نبود یک الویه بگیرم که محمد هم ارضا شود روزها با شوخی به ایشان میگویم به تیپ تو نمیخورد بد اخلاق باشی تو مهربانی، این بد اخلاقی ها فیلم شماست... سوال به خصوص من اینست دیشب مقداری برنج آماده شد و یک کنسرو ماهی داغ شد تا با آن مصرف کنند محمد خوشحال شد وگفت چقدر خوب و چقدر خوشمزه. حقیر تعدادی سیب زمینی گذاشتم در آب تا بپزد و بخورم ایشان فرمودند من در قیامت تورا حلال نمیکنم (بعضا در کارهای زندگی این جمله را میفرمایند که تورا حلال نمیکنم)حقیر در پیش خود میگویم ایشان اگر فردا گفت بابت زحماتی که برای تو کشیدم تورا حلا ل نمیکنم چه کنم ؟بابت غذای که خوردم و ایشان پخته بودند یا هر زحمتی چکنم. حقیر از بابت اینکه از ایشان در خواست نداشته باشم در اطاق دیگری استراحت میکنم. انشا اله این از روی بد ذاتی نیست روی لج و لجبازی نیست، بلکه بابت اینکه غذا در نوبت بیشتری بماند و کمتر به غذای پخته نیاز باشد.مثلا مقدار کمی از آن غذا را هم می خورم حقیر عمدتا یک وعده غذا سیر می خورم که توان کار داشته باشم و ان شب است اگر آن وعده را هم سیر نخورم حقیت میگویم قوت و توان کار ندارم؟ حال آیا این از جنبه اخلاقی درست است میگوید من قیامت تورا مواخذه میکنم؟ چکنم؟سیر بشینم غذای پختخ شده ایشان را استفاده کنم؟ممنون میشوم یکی از مشاورین محترم پاسخ بفرمایند با تشکر
مشاور: زینب علی پور
با سلام،
همراه گرامی راسخون؛ از این مبحث آنچه که می شود، برداشت کرد، این است که خانواده مورد نظر خانواده مذهبی و خدا ترس می باشند، مخصوصا از ناحیه پدر خانواده است و اینکه دغدغه دارند که نباید الفاظ زشت در منزل به کار رود یا مشخص است که پدر به دنبال درک همسر به خاطر مشکل کمردرد است. این ها همه یک امتیاز عالی در زندگی است اما نکته ای که باید به آن توجه داشت و در این زندگی به نظر کمرنگ است، نبود گفت و گوی کلامی است که باعث برخی از سوء تفاهم ها در زندگی شده است.
اگر خانم مشکل کمر درد دارد دنبال راه چاره اش باشند، با درمان مطمئنا مشکل تا حدی رفع می شود، یا دنبال راه حل های دیگری باشند؛ مثل اینکه در جایی از آشپزخانه از گاز کوچک استفاده کرد که خانم نشسته آشپزی کند یا از غذا هایی استفاده شود که لازم به سر پا زیاد بودن وی نباشد. راه های زیادی برای حل این مساله است که اینجا مجال برای بحث نداریم.
نکته دیگر وقتی غذا آماده شد، حالا با هر دردسری آماده شد و آقا غذایی دیگر آماده کند، برای خانم سوء تفاهم ایجاد می شود که غذای او چه ایرادی داشت که همسر حاضر شد سیب زمینی بپزد و بخورد. ببینید جای گفت و گو خالیه است و این آقا باید کاملا منظور خود را به همسرش برساند و دلیل این کارش را برایش توضیح بدهد.
همچنین می توانستید بنشیند با همسرتان صحبت کنید و با هم در مورد موضوع تصمیم بگیرید که اگر قرار باشد غذا برنج باشد همه میل کنید و اگر قرار است غذا ساده بخورید باز هم همه باهم، مصرف کنید. مساله فرزند شما هم اگر با او درست رفتار بشود با توجه به اینکه در دوران سخت نوجوانی قرار دارد، و مسائل و مشکلاتتان را با او در میان بگذارید، کمتر خواهد شد.
مساله بعدی جدا کردن رختخواب اشتباه بزرگی است، زن و مرد در هر لحظه ای به محبت یکدیگر نیاز دارند، در حدیثی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) که فرمود: وقتی مرد به زن خود با محبت می نگرد و زنش نیز به او با مهر نگرد، خداوند به دیده ی رحمت به آن ها نگاه می کند. از این حدیث بر می آید که حتی نگاه محبت آمیز چقدر پر فایده است.
بهترین راه حل این است که یک خانواده جای خاصی از خانه را انتخاب کنند و دور هم در مورد مسائل صحبت کنند البته در این گفت و گو ها باید توجه داشت که از سرزنش کردن و متهم کردن طرف مقابل زیاده روی نشود و اگر قرار است رفتار بد فرد را به او گوش زد شود با کمال احترام و بدون کوچکترین توهینی باشد،
در پایان هیچ گاه حضور خداوند و نگاه او را زندگی فراموش نکنیم و همیشه با دعا و تمسک به خداوند، از او بخواهیم ما را در پستی و بلندی های زندگی یاری رساند.