ناشناس

برای رهایی ترس از تاریکی و توهم موجودات ماوراء طبیعی چه کار کنم؟

پشت در هیچ چیزی وجود نداشت ولی من حس کردم الانه که در کنده بشه واقعا خیلی بد کشیده شد با ترس از در ورودی فرار کردم توی حیاط الان یک سال میگذره ولی من هنوز میترسم اون روز قرار شد دایی بزرگم برام دعا بنویسه، دعانویسی بلد بود گفت دعای قوی ای نوشته که محاله دورم بیان از اون روز نه حاله ای دیدم نه خودشونو خیلی صداشونو میشنوم ولی هنوز حرکات غیر طبیعی اجسامو میبینم. وقتی تنهام بخدا من چند وقت پیش توی امتحانات ترم من شب ها درس میخوندم یه شب توی حال خونه خودمون تنها بودم سرویس بهداشتی و حموممون هم جایی بود ک نشستم تقریبا روبه روش لیوان های داخل کنسول چند تاشون لرزید بعد میزی که پاهامو روش دراز کرده بودم لرز کوچیکی کرد. لرزش زمین رو خیلی خوب حس میکنم گفتم لابد زلزله اس خیلی ریز بود بعد از داخل سرویس صدا اومد انگار یکی شلنگ آبو برمیداشت میکوبید توجاش یکم دقت کردم دیدم نه، پنجره حمومه که بخاطر باد باز و بسته میشه بعد صدای نامفهوم زنه به گوشم رسید مگه کسی که توهم میزنه قدرت شناخت یه صدا رو داره؟ بخدا زمانی که روستا بودم هم میتونستم تشخیص بدم که چی توهمه و اشتباه شنیدم چی نه یعنی واقعا توهم میزنم؟! پس چرا دایی هام هم همینجوری شده بودن ی زمانی (اینو بگم من بعد از دیدنشون وقتی گوش وایساده بودم شنیدم مامانم اینا میگفتن اوناهم اینجوری میدیدن) من عاشق تنهایی و تاریکی بودم ولی الان واقعا عذاب میکشم میخوان ببرنم روانپزشک یعنی حرفام رو باور میکنه یا تو علم روانپزشکی ماوراء وجود نداره؟ میترسم برچسب دیوانه بچسبونن بهم من خیلی شخصیت مغروری دارم و اینکه به نظر شما راجب یک مطلب دیگه ازشون کمک بخوام و بگم به خانواده ام نگن با دلیل که طرد میشم رازمو نگه میدارن؟!
روز گذشته، ساعت 19:53
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: سیدامیرحسین موسوی‌‌ تبار
موارد بیشتر برای شما

ناشناس

برای رهایی ترس از تاریکی و توهم موجودات ماوراء طبیعی چه کار کنم؟

ناشناس ( تحصیلات : دبیرستان ، 18 ساله )

پشت در هیچ چیزی وجود نداشت ولی من حس کردم الانه که در کنده بشه واقعا خیلی بد کشیده شد با ترس از در ورودی فرار کردم توی حیاط الان یک سال میگذره ولی من هنوز میترسم اون روز قرار شد دایی بزرگم برام دعا بنویسه، دعانویسی بلد بود گفت دعای قوی ای نوشته که محاله دورم بیان از اون روز نه حاله ای دیدم نه خودشونو خیلی صداشونو میشنوم ولی هنوز حرکات غیر طبیعی اجسامو میبینم.
وقتی تنهام بخدا من چند وقت پیش توی امتحانات ترم من شب ها درس میخوندم یه شب توی حال خونه خودمون تنها بودم سرویس بهداشتی و حموممون هم جایی بود ک نشستم تقریبا روبه روش لیوان های داخل کنسول چند تاشون لرزید بعد میزی که پاهامو روش دراز کرده بودم لرز کوچیکی کرد.
لرزش زمین رو خیلی خوب حس میکنم گفتم لابد زلزله اس خیلی ریز بود بعد از داخل سرویس صدا اومد انگار یکی شلنگ آبو برمیداشت میکوبید توجاش یکم دقت کردم دیدم نه، پنجره حمومه که بخاطر باد باز و بسته میشه بعد صدای نامفهوم زنه به گوشم رسید مگه کسی که توهم میزنه قدرت شناخت یه صدا رو داره؟
بخدا زمانی که روستا بودم هم میتونستم تشخیص بدم که چی توهمه و اشتباه شنیدم چی نه یعنی واقعا توهم میزنم؟!
پس چرا دایی هام هم همینجوری شده بودن ی زمانی (اینو بگم من بعد از دیدنشون وقتی گوش وایساده بودم شنیدم مامانم اینا میگفتن اوناهم اینجوری میدیدن)
من عاشق تنهایی و تاریکی بودم ولی الان واقعا عذاب میکشم میخوان ببرنم روانپزشک یعنی حرفام رو باور میکنه یا تو علم روانپزشکی ماوراء وجود نداره؟
میترسم برچسب دیوانه بچسبونن بهم من خیلی شخصیت مغروری دارم و اینکه به نظر شما راجب یک مطلب دیگه ازشون کمک بخوام و بگم به خانواده ام نگن با دلیل که طرد میشم رازمو نگه میدارن؟!


مشاور: سیدامیرحسین موسوی‌‌ تبار

سلام. با تشکر از مراجعه شما به سایت راسخون و عذرخواهی بابت تاخیر در پاسخگویی به دلیل وجود مشکلات فنی؛

کاربر گرامی، واقعاً متأسفم که چنین حالتی را تجربه کرده‌اید. ترس و اضطراب ناشی از تجربه‌های غیرمعمول می‌تواند بسیار آزاردهنده باشد و از نظر روحی فشار زیادی به فرد وارد کند. از آنجایی که شما به دنبال کمک و راهکار هستید، اجازه دهید که موضوع را با دقت بیشتری بررسی کنیم و چند راهکار مفید به شما ارائه دهم.


1. فهم اضطراب و ترس

شما به تجربه‌های ترسناک و عجیب اشاره کرده‌اید که باعث ایجاد احساس عدم امنیت و اضطراب در شما شده است. این واکنش‌های روحی به دلایل مختلفی ممکن است به وجود آمده باشد:


- تجربیات تروماتیک: یک واقعه عاطفی یا تجربه ترسناک، مانند آنچه که در پشت در تجربه کردید، می‌تواند تأثیر زیادی بر روان شما بگذارد و باعث ایجاد ترس‌های جدید شود.


- استرس شدید: فشارها و استرس‌های روزمره به ویژه در دوران امتحانات ممکن است باعث ایجاد حالت‌های روحی غیرعادی شوند.
 

- احساس تنها بودن: احساس تنهایی و عدم حمایت عاطفی می‌تواند ترس‌ها را تشدید کند.


 

۲. رویکرد به درمان

از آنجا که شما به دلایل مختلف احساس نگرانی می‌کنید، مهم است که به آرامی و با دقت به راه‌حل‌های موجود بیندیشید:
 

الف. مشاوره با روانشناس

اگرچه ممکن است نگران برچسب «دیوانه» بودن باشید، اما مشاوره حضوری با یک روانشناس می‌تواند به شما کمک کند تا احساسات و تجربیات خود را بهتر درک کنید. روانپزشکان و روانشناسان در بررسی احساسات و شرایط روحی بسیار متخصص هستند و از حیطه‌های مختلف روانشناسی برای کمک به افراد استفاده می‌کنند:


- حرفه‌ای بودن: آنها آموزش‌های لازم را در این زمینه دیده‌اند و هدف‌شان کمک به شماست، نه قضاوت.


- ایجاد فضایی امن: معمولاً مشاوران در جلسات حضوری، فضایی را ایجاد می‌کنند که شما می‌توانید آزادانه احساسات خود را بیان کنید.


ب. عدم نیاز به نگرانی از برچسب‌ها

پیرو گفته‌ شما، متوجه نگرانی‌تان از برچسب‌های منفی هستم. اما باید بدانید که بسیاری از افراد از مشکلات روانی رنج می‌برند و تنها شما نیستید. مهم این است که به دنبال کمک و درمان بروید.


 

۳. قابلیت‌های شما در تشخیص واقعیت

شما بر این اعتقاد هستید که توانایی تشخیص واقعیت را دارید و از این بابت نگران هستید. باید به یاد داشته باشید که در شرایط استرس یا فشار عصبی، ممکن است افراد احساسات یا تجربیات غیرمعمولی را تجربه کنند که ممکن است به نظر آنها واقعی بیاید. این به معنای از دست دادن عقل نیست، بلکه واکنشی به شرایط روحی یا استرسی است که ممکن است در آن زمان تجربه می‌کنید.


 

۴. راهنمایی برای ارتباط با خانواده

در مورد نگرانی شما از بیان تجربه‌های خود به خانواده، می‌توانید به این نکات توجه کنید:


- انتخاب زمان مناسب: زمانی را انتخاب کنید که احساس آرامش بیشتری دارید و آن‌ها هم آمادگی شنیدن دارند.
 

- حقیقت را بیان کنید: می‌توانید بگویید که به کمک نیاز دارید، اما نیازی نیست که جزئیات کامل را بیان کنید. شاید می‌توانید بگویید که نیاز به مشاوره حضوری دارید بدون اینکه به جزییات اشاره کنید.


- فشار به خودتان نگذارید: اگر احساس نمی‌کنید که می‌توانید این موضوع را با خانواده در میان بگذارید، نیازی نیست. اولویت شما باید بهبودی و دنبال کردن کمک باشد.


نتیجه‌گیری

ممکن است لحظه‌های تاریک و استرس‌زا باعث ایجاد ترس و اضطراب در شما شوند، اما به یاد داشته باشید که این وضعیت قابل درمان است. به دنبال یک مشاور روانی باشید که بتوانید راحت با او ارتباط برقرار کنید و می‌توانید به مرور زمان روی بهبودی خود کار کنید.

آگاه باشید که شروع این مسیر، قدم اول در بهبود حال شماست. اگر احساس می‌کنید که اوضاع شما به شدت نگران کننده است، در اسرع وقت به صورت حضوری به یک مشاور یا روانپزشک مراجعه کنید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.