نیوشا

نوجوانم و خانواده ام به من زیاد گیر می دهند، چه کنم؟

من‌۱۳‌سالمه مامانم‌۳۶ بابام۴۱ خب‌خیلی‌از‌نظر‌دوستام‌،‌تیپ‌،‌اخلاقم،بهم‌گیر‌میدن من‌تیپ‌و‌استایلی‌که‌دوست‌دارم‌و‌بهشون‌میگم‌اونا‌فقط‌مسخرم‌میکنن الان خواستن یک گردنبند چوکر عیبه؟ خواستن رنگ مو اونم موقت نه .. عیبه ؟ بیرون رفان با دوستای صمیمیم عیبه ؟ من خیلی به چیزهای دارک ، ترسناک دوست دارم و همچنین ارزوم شده تا استایلمو که دارک استایلم دوست دارم و داشته باشم ، همسن و سالای من‌تو این سن کُپ ارزوی منن، وقتی همسن و سالامو با استایل بهتر میبینم خیلی ناراحت میشم ،‌ اینکه‌هیچی حتی اجازه ندارم با دوستام به یه بازار برم ، واقعا دیگه دارم خسته میشم حوسله ادامه دادن زندگی و ندارم ، نشون نمیدم احساساتمو چون اخرش همونم نابود میکنن
يکشنبه، 20 فروردين 1402
تخمین زمان مطالعه:
پدیدآورنده: مهدیس حسینی
موارد بیشتر برای شما

نیوشا

نوجوانم و خانواده ام به من زیاد گیر می دهند، چه کنم؟

نیوشا ( تحصیلات : ابتدایی ، 13 ساله )

من‌۱۳‌سالمه
مامانم‌۳۶
بابام۴۱
خب‌خیلی‌از‌نظر‌دوستام‌،‌تیپ‌،‌اخلاقم،بهم‌گیر‌میدن
من‌تیپ‌و‌استایلی‌که‌دوست‌دارم‌و‌بهشون‌میگم‌اونا‌فقط‌مسخرم‌میکنن الان خواستن یک گردنبند چوکر عیبه؟ خواستن رنگ مو اونم موقت نه .. عیبه ؟ بیرون رفان با دوستای صمیمیم عیبه ؟ من خیلی به چیزهای دارک ، ترسناک دوست دارم و همچنین ارزوم شده تا استایلمو که دارک استایلم دوست دارم و داشته باشم ، همسن و سالای من‌تو این سن کُپ ارزوی منن، وقتی همسن و سالامو با استایل بهتر میبینم خیلی ناراحت میشم ،‌ اینکه‌هیچی حتی اجازه ندارم با دوستام به یه بازار برم ، واقعا دیگه دارم خسته میشم حوسله ادامه دادن زندگی و ندارم ، نشون نمیدم احساساتمو چون اخرش همونم نابود میکنن


مشاور: مهدیس حسینی

دوست گرامی سلام

دوره نوجوانی ،دوره ای حساس از زندگی هر فرد است، دورانی پر از نوسانات خلقی،احساسات درهم و گیج کننده همچنین تحولات جسمی،در این دوره شما دنیا را با فراز و نشیب های زیادی پشت سر می گذارید.زود عصبانی می شوید ،زود گریه می کنید،سعی می کنید صاحب نظر شوید،میل دارید با دوستانتان بیشتر وقت بگذرانید،اگر در خانه باشید بیشتر تمایل به تنها بودن دارید،همه ی تلاش تان این است تا در گروه های هواداری قرار بگیرید،از همه مهمتر تلاش می کنید تا به استقلال دست پیدا کنید.

همه ی این موارد طبیعی است در قدم نخست همیشه به نوجوان ها پیشنهاد می کنم برای ارتباط زیاد و وقت گذرانی بیشتر با دوستان تان بهتر است تا والدین تان را با والدین دوستانتان آشنا کنید،این موضوع باعث می شود تا آنها بیشتر اعتماد کنند همینطور می توانید برای شناخت بهتر از والدین تان بخواهید گاهی به مدرسه بیایند و دوستانتان را ببینند و کمی با آنها گپ بزنند.

تصور کنید شما مادری هستید که نگران فرزندتان هستید دختری دارید که تمام این رفتارها از او سر میزند آیا نگران او نمی شدید،برایتان اهمیت نداشت که با چه کسانی معاشرت می کند خوب پس باید به آنها هم حق داد. مطمئن باشید که اگر والدین تان با آنها آشنا شوند نگرانی هایشان کمتر خواهد شد.

اینکه تمایل دارید استایل خاص خودتان را داشته باشید از اکسسوری های خاص که مورد پسندتان است استفاده کنید و تیپ و ظاهر متفاوتی نسبت به بقیه داشته باشید موهایتان را رنگ کنید و بقول معروف بیشتر توی چشم باشید و جلب توجه کنید اقتضای دوران نوجوانی شماست با گذر زمان وقتی از نوجوانی به جوانی پا بگذارید این موارد در شما کم رنگ تر می شود و موضوعات دیگری برایتان اهمیت پیدا می کند و به پختگی میرسید .

با والدین تان صحبت کنید ،از احساسات تان حرف بزنید و از آنچه که در ذهن تان می گذرد به آنها بگویید نیازمند این هستید که آنها شما را درک کنند و بفهمند،از دوران نوجوانی شان سوال کنید و بپرسید که آنها در آن سن به چه چیزهایی فکر می کردند و چه رویاها و آرزوهایی در سر داشتند به این وسیله شاید بتوانید احساس یکدیگر را بهتر درک کنید.مطمئن باشید هیچ چیز به اندازه ی صحبت کردن و گفتگو و احساس نزدیکی داشتن به والدین نمی تواند باعث این شود که آنها بهتر شما را بفهمند و درک کنند.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.