ناشناس
مادرم همیشه تحقیرم می کند، چه کنم؟
سلام من ۱۸ سالمه و از بچگی تا الان مادرم همش تحقیرم میکنه هی سرم داد میزنه اونم همش بخاطر چیزایی که زیاد مهم نیستن مثلا کارای خونه رو شاید زیاد انجام ندم و به پای اون نرسم ولی سعی خودمو کردم اما او هیچوقت کارایی که واسش میکنم نمیبینه و همش میگه تو هیچی نمیشی تو حتی اگه ازدواجم کنی هیچ کاری نمیکنی حالا این به کنار شاید بگین بخاطر صلاح خودم داره اینارو بهم میگه ولی همش منو با دخترای دیگه مقایسه میکنه همش میگه دختر فلان کس اینجوریه و توام هیچی نیستی خیلی ناراحت میشم میرم تنهایی گریه میکنم اون نمیفهمه که چقدر منو با حرفاش اذیت میکنه شایدم میفهمه و عمدا میخواد ناراحت شم و برعکس با برادرم خیلی خوب رفتار میکنه برادرم بعضی وقتا حرفای زشتی میزنه ولی مادرم همش قربون صدقش میره و تا حالا یه بارم به من محبت نشون نداده واقعا خیلی اذیت میشم خیلی وقتا خواستم دست به خودکشی بزنم ولی پشیمون شدم اول بخاطر اینکه خودکشی گناهه بعدشم میترسیدم وگرنه حتی یه درصدم دلخوشی برام نمونده لطفاً منو راهنمایی کنید پیشنهاد بدید که چه کاریو انجام بدم
مشاور: فاطمه ترکاشوند
سلام دوست هدفمند من!. خیلی متأسفم که با چنین احساسات و تجربههای دردناکی مواجه هستی. اینکه در سن نوجوانی و جوانی مورد تحقیر و مقایسههای ناعادلانه قرار بگیری، واقعاً سخت و تأثیرگذار است. حرفهای مادر و رفتاری که با تو دارد، میتواند عزتنفس و احساس ارزشمندیات را تحت تأثیر قرار دهد، اما چند نکته مهم است که باید به آنها توجه کنی:
1. احساساتت را بشناس و بپذیر: اینکه از رفتار مادرت ناراحت میشوی و احساس بیارزشی میکنی، کاملاً طبیعی است. اجازه بده که این احساسات وجود داشته باشند و سعی کن آنها را بفهمی و به خودت حق بدهی که اینگونه احساس کنی.
2. تشخیص مشکل و دوری از خودسرزنشگری: مشکل از تو نیست. گاهی والدین به دلیل مسائل و مشکلات شخصی خودشان، نتوانستهاند مهارتهای لازم برای تربیت و ارتباط سالم با فرزندانشان را به دست بیاورند. این رفتارها نشاندهنده کاستیهای آنهاست و به هیچ وجه نباید آن را بازتابی از ارزشمندی یا تواناییهای خودت بدانی.
3. حفظ عزتنفس: تلاش کن که خودت را از طریق دیدگاه دیگران ارزیابی نکنی. روی نقاط قوت و موفقیتهای خودت تمرکز کن. لیستی از کارهایی که به خوبی انجام دادهای و ویژگیهای مثبتی که داری، تهیه کن. این میتواند بهت کمک کنه تا از این شرایط به صورت مثبتتری عبور کنی.
4. گفتوگو با فرد قابل اعتماد: اگر امکانش هست، با یک فرد بزرگتر، مثلاً یکی از بستگان، مشاور مدرسه، یا حتی یک دوست مورد اعتماد، درباره احساساتت صحبت کن. گاهی صحبت کردن و شنیدن حمایت از دیگران میتواند کمک بزرگی باشد.
5. مهارتهای مقابلهای سالم: وقتی احساس ناراحتی میکنی، به دنبال راههایی باش که بتوانی خودت را آرام کنی. فعالیتهایی مثل نوشتن احساسات در دفترچه، نقاشی، ورزش کردن، گوش دادن به موسیقی یا حتی قدم زدن در طبیعت، میتوانند بهت کمک کنند.
6. دوری از افکار خودکشی: احساس ناامیدی و فکر کردن به خودکشی یک نشانه از این است که نیاز به حمایت داری. خودکشی راه حل نیست و فقط درد و رنج بیشتری به همراه خواهد داشت. در صورتی که این افکار ادامه دارند، حتماً با یک مشاور یا روانشناس صحبت کن. آنها میتوانند بهت کمک کنند تا راههای بهتری برای مقابله با این احساسات پیدا کنی.
7.تلاش برای تغییر ارتباط: شاید سخت باشد، ولی اگر ممکن است سعی کن با مادرت درباره احساساتت صحبت کنی. ممکن است او از تأثیر رفتارهایش بر تو آگاه نباشد. بیان احساساتت و صحبت کردن از جایگاه آرامش و احترام میتواند به بهبود ارتباطتان کمک کند.
یادت باشه که تو ارزشمندی و مستحق محبتی. حتی اگر در حال حاضر این محبت را از جانب مادر دریافت نمیکنی، تلاش کن که این محبت را به خودت و از منابع دیگر دریافت کنی. تو قویتر از چیزی هستی که فکر میکنی، و این دوران سخت میتواند تو را به یک فرد مقاومتر و آگاهتر تبدیل کند.