با سلام و عرض ادب برای تربیت فرزند یک سال قبل از بارداری چه دستوراتی در دین وجود دارد ؟ البته چنین...

با سلام و عرض ادب برای تربیت فرزند یک سال قبل از بارداری چه دستوراتی در دین وجود دارد ؟ البته چنین سوالی در تمامی مقاطع سنی فرزند وجود دارد و لذا در خواست دارم تا اگر امکان معرفی منبع مطالعاتی را دارید دریغ نفرمایید . با تشکر
چهارشنبه، 11 شهريور 1388
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

با سلام و عرض ادب برای تربیت فرزند یک سال قبل از بارداری چه دستوراتی در دین وجود دارد ؟ البته چنین...

( تحصیلات : فوق لیسانس ، 29 ساله )

با سلام و عرض ادب
برای تربیت فرزند یک سال قبل از بارداری چه دستوراتی در دین وجود دارد ؟
البته چنین سوالی در تمامی مقاطع سنی فرزند وجود دارد و لذا در خواست دارم تا اگر امکان معرفی منبع مطالعاتی را دارید دریغ نفرمایید .
با تشکر


مشاور: سيداميرحسين کامراني راد

باسمه تعالی باتشکر از این که راسخون را برای مشاوره انتخاب نمودید. اما پاسخ سوال شما: برخلاف عقيده بسياري از افراد كه تربيت را از سن خاصي آغاز مي‌كنند، اسلام چنين نظري ندارد. كما اين كه حديث بسيار ارزشمند نبي مكرم اسلام(ص) مبني بر اين كه «براي نطفه‌هاي خويش بهترين را انتخاب كنيد؛ زيرا اخلاق فرزندان ريشه در اخلاق گذشتگان دارد.» نشان مي‌دهد كه اسلام در مورد تربيت كودك، دوران قبل از ازدواج و ويژگي‌ زوجين را مد نظر قرار مي‌دهد. «شخصي به امام صادق عرض كرد: مي‌خواهم ازدواج كنم فرمود: بنگر كه خود را كجا قرار مي‌دهي و چه كسي را در مال خود شريك و بر دين و رازت مطلع مي‌سازي؟ اگر تصميم به ازدواج داري، با دوشيزه‌اي ازدواج كن كه منسوب به خير و حسن خلق باشد.» و نيز پيامبر(ص) مي‌فرمايد: «براي نطفه‌هاي خود همسران شايسته انتخاب كنيد...» چنين حديثي همه نشان از اهميت تربيت نسل صالح و شايسته مي‌باشد. و «اگر پدر و مادر بخواهند فرزندي سالم در ابعاد جسمي و رواني پرورش دهند، در درجه اول خود بايد افرادي سالم به‌ويژه‌ از جنبه‌هاي اخلاقي و رواني باشند.» بنابراين، تربيت كودك نه از دوران بارداري بلكه حتي قبل از ازدواج مهم است. ولي در عين حال نبايد نقش محيط پيرامون را ناديده انگاشت. در اين جا به ذكر مثالي مبني بر اين كه علاوه بر وارثت، محيط نيز در فرد، به‌خصوص تربيت وي مؤثر است، مي‌پردازيم. «سال‌هاي سال از حادثه مصيبت‌بار جنگ جهاني دوم گذشته بود. زني فرانسوي به جراحي مغز احتياج پيدا كرد و با اين كه زن، آلماني نمي‌دانست، اما وقتي چاقوي جراحي به رگي از مغز وي اصابت كرد، زن در حال بي‌هوشي شروع به خواندن سرودي به زبان ‌آلماني نمود. چاقو را از رگ برداشتند، خواندن سرود نيز قطع شد. تكرار اين عمل تعجب پزشكان را در پي داشت. پس از تحقيقات فراوان، پرده از اين راز برداشته شد: هنگام هجوم آلمان به فرانسه، اين زن كه در آن هنگام كودك خردسالي بيش نبوده، در خيابان شاهد سرودهايي بوده كه سربازان اشغالگر، آلماني مي‌خواندند. اين سرودها از آن هنگام در ضمير ناخودآگاه وي محفوظ مانده بوده است.» شخصيت شخصيت نيز به مثابه تربيت، مقوله‌اي است بس وسيع و گسترده كه نمي‌توان براي آن تعبير و تفسير يكساني كه مورد قبول همه باشد، در نظر گرفت. «شخصيت از واژه‌ي لاتين پرسونا گرفته شده است و معني آن نقابي است كه هنرپيشه‌ها در نمايش به صورت خود مي‌زدند. پي بردن به اين كه چگونه پرسونا به ظاهر بيروني اشاره مي‌كند يعني، چهره‌ي علني كه به اطرافيان نشان مي‌دهيم، آسان است. بنابراين، براساس ريشه‌ي اين كلمه، ممكن است نتيجه بگيريم كه شخصيت ويژگي‌هاي بيروني و قابل مشاهده‌ي ما است و جنبه‌هايي كه ديگران مي‌توانند آنها را ببينند.» گرچه اين تعريف ممكن است با بعضي از تعريف‌هاي ديگر هم‌خواني و مطابقت داشته باشد، ولي نمي‌توان آن را به‌عنوان تعريف كاملي پذيرفت. چرا كه شخصيت در معناي ذكر شده به يك جنبه يا بعد توجه داشته است. «واژه شخصيت، واژه‌اي است كه بيش از اصطلاحات ديگر دستخوش تغيير شده است.» به‌گونه‌اي كه دكتر منصور در ذيل عنوان شخصيت، تعاريفي را از روان‌شناسان مختلف مطرح مي‌نمايد كه به ذكر آنها مي‌پردازيم. «شخصيت اساساً معرف مفهوم تام و تمام يك انسان با مجموعه ويژگي‌هاي افتراقي دائم (هوش، خلق، مزاج، سرنوشت) و كيفيت خاص رفتار اوست.» يا تعريفي كه «شلدن (Sheldon)» با الهام از ديگران اين‌گونه مطرح مي‌كند «شخصيت يك سازمان پوياي جنبه‌هاي شناختي، انفعالي، انگيزشي، فيزيولوژيكي و شكل شناختي فرد است.» و يا «مايلي» مي‌گويد: «شخصيت، يك كليت رواني است كه فرد معيني را مشخص مي‌كند.» البته تنها با چند تعريف نمي‌توان منظور خود را از شخصيت به‌طور كامل مطرح نموده انسان موجودي دو بعدي است كه از جسم و روح تشكيل شده. اما با توجه به آنچه در متون مختلف مطرح شده، مي‌توان بيان نموده كه «شخصيت انسان مربوط به روان اوست.» اين كه در بسياري از آيات قرآن، انسان مورد خطاب قرار گرفته و مسئول دانسته شده و به او وعده داده، همه مربوط به روان او مي‌شود كما اين است كه در «آموزش پيشوايان اسلام نيز به روان‌ انسان ارج داده شده و شرافت روان به حدي است كه مورد توجه خداوند قرار مي‌گيرد و بدن بدون روح را چون مرداري توصيف نموده‌اند.» البته ناگفته نماند كه از نظر قرآن، بعد جسم نيز مطرح مي‌باشد ولي روان يا روح، بسيار مهم‌تر است به‌گونه‌اي كه در آيه 14-13 سوره مؤمنون كه از مراحل خلقت انسان صحبت به ميان مي‌آورد، زماني كه از دميدن روح صحبت مي‌كند آن را به‌عنوان خلقتي ديگر به شمار مي‌آورد كه خود دال بر اهميت اين مسئله است. سعدي عليه الرحمه مي‌فرمايد: «تن آدمي شريف است به جان آدميت نه همين لباس زيباست نشان آدميت»



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
مشاوره مرتبط