سلام علیکم. مراتب حیات چیست ؟ و اینکه حیات الهی چگونه است و متعلق به چه کسانی هست . در ضمن منظور از...

سلام علیکم. مراتب حیات چیست ؟ و اینکه حیات الهی چگونه است و متعلق به چه کسانی هست . در ضمن منظور از « هو بالافق الاعلی » چیست .
سه‌شنبه، 2 شهريور 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

سلام علیکم. مراتب حیات چیست ؟ و اینکه حیات الهی چگونه است و متعلق به چه کسانی هست . در ضمن منظور از...

( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

سلام علیکم.
مراتب حیات چیست ؟ و اینکه حیات الهی چگونه است و متعلق به چه کسانی هست . در ضمن منظور از « هو بالافق الاعلی » چیست .


با عرض سلام: 1- از جمادى مردم و نامى شدم وز نما مردم به حيوان سر زدم مردم از حيوانى و آدم شدم پس چه ترسم كى ز مردن كم شدم حمله ديگر بميرم از بشر تا بر آرم از ملايك بال و پر وز ملك هم بايدم جستن ز جو كل شئى هالك الا وجهه بار ديگر از ملك قربان شوم آنچه اندر وهم نايد آن شوم پس عدم گردم عدم چون ارغنون گويدم كانا اليه راجعون مراتب حیات انسان طبق نظرقرآن و عرفای بالله از جمادی شروع می شود و پساز گذر از مرحله گیاهی و حیوانی به مرتبه آدمی در عالم خاکی و در صورت کسب کمالات بیشتر به مرتبه ملائکه و حتی مرتبه بالاتر از ملائکه را پشت سر می گزارد تا عدم گردد که عدم همان فنای فی الله و بقای بالله است.به این مقاله دقت کنید: علمای اخلاق برای نفس سه مرحله قائل اند، و از طرفی اینجانب از شهید چمران شنیدم:نفس انسان دارای هفت مرحله است:نفس اماره، نفس لوامه، نفس عاقله، نفس ملهمه، نفس مطمئنه، نفس راضیه و نفس مرضیه. با توضیحات ارایه شده نظر علما صحیح است یا حرف شهید چمران؟در این خصوص توضیح دهید. نفس یکی بیش نیست. تحول و تطوراتی که در آن است موجب پیدایش حالات و مراتب مختلف نفس می گردد. از سویی علمای اخلاق بر حسب شیوه و سلیقه، کیفیت سلوک یا نوع بینش و افق دیدگاه خویش، بیاناتی کوتاه یا طولانی در مورد نفس دارند و از منظر های متفاوت به این موضوع نظر می کنند. برخی به کیفی پیدایش و شکل گیری نفس بر اساس حرکت جوهری توجه دارند و مراحل آن را بیان می کنند. برخی به مراحل تحول و حالات روحی و معنوی توجه دارند و شیوة آنان در بحث از نفس، ذکر همة‌ مراتب و حالات جزئی و کلی آن است. بعضی ها به عکس، به بیان مراحل و مراتب کلی بسنده کرده اند. آیت الله جوادی آملی می فرماید:انسان در سیر کمالی،‌ مراحلی چون جمادی و گیاهی و حیوانی را پشت سر می گذارد تا به مرتبة انسانی نایل گردد. این تحول و قطور از جماد تا انسان بر اساس حرکت جوهری بیرون از رحم یا درون از حم به این شکل است که غذای انسان کم کم به نطفه تبدیل می شود و پس از رشد نباتی به مرحلة جنینی و آمادگی دریافت روح حیوانی می رسد. این روح حیوانی، از او حیوانی بالفعل و انسانی بالقوه می سازد.[10] این روح تا رسیدن به حیات انسانی بالفعل و حقیقتی فاصله زیادی دارد. مولوی می گوید: از جمادی مُردم و نامی شدم مردم از حیوانی و آدم شدم حملة دیگر بمیرم از بشر بار دیگر از ملک قربان شوم وزنما مردم به حیوان برزدم پس چه ترسم کی زمردن کم شدم تا بر آرم از ملایک بال و پَر آن چه اندر وهم ناید آن شوم[11] عده ای از منظر دیگری به نفس نگریسته و آن را در سه حالت اماره، لوّامه و مطمئنه دیده اند. برخی چون شهید دستغیب (رحمه الله علیه) ضمن این که نفس را یکی می داند به تفسیر چهار مرحله و حالات مختلف نفس پرداخته است و می فرماید:‌ نفس اولش (یعنی پس از آن که به مرحلة حیوانیت بالفعل رسید) اماره است. پس از آن که در سیر و حرکت کمال افتاد،‌ لوامه می شود، بعد به مرحله الهام می رسد. نفس را در این مرحله به مقتضای آیه "فألهمها فجورها و تقوایها" ملهمه می گویند. بعد به همین راه و روش که پیش می رود به مرحله اطمینان نفس می رسد که آن هم مراتب دارد. راضیه و مرضیه آخرین مراتب کمال است که با دو بال علم و عمل به ملکوت اعلی می رود. سپس می فرماید:اماره و ملهمه و لوامه ومطمئنه نه این که چهار موجود باشد بلکه به اعتبار حالات نفس است. نفس هر فردی از افراد به اعتبار سیرش، کمالات و حالاتش چهار قسم می گردد که هر کدام (از این چهار قسم) هم مراتب دارد.[12] مراحل و حالات مختلف نفس را صحنه های مختلف آزمون های الهی است که انسان آن را پشت سر می گذارد و به مدارج بالاتر می رسد. آیاتی که دربارة نظام داخلی انسان از قبیل نفس ملمهمه و نفس مسوّله[13] و امّاره و لوامه و مطمئنه و راضیه و مرضیه و مانند آن سخن به میان آورده است، تحولات گوناگونِ آزمون الهی را گوشزد می نماید و اهمیت عنایت به مراتب امتحان را یادآور می شود.[14] خواجه عبدالله انصاری برای سالکان و رهروان راه کمال، صد صحنة آزمون، ترسیم نموده است؛ یعنی نفس پس از خروج از آمادگی مطلق و ورود به نفس عاقله تا رسیدن به مراتب کمالی نفس مطمئنه یکصد تحول و تطور دارد و یکصد آزمون را پشت سر می گذارد.[15] ابوبکر کتانی مراحل و مراتب مختلف نفس را به مقام های نور و ظلمت است.[16] شیخ الرئیس ابوعلی سینا گویا به همین مقام ها اشاره دارد: اندر دل من هزار خورشید تبافت آخر به کمال ذره ای راه نیافت بنابراین هم سخن شهید چمران، آن عارف وارسته و واصل به رضوان الله الاکبر درست است و هم سخن سایر علمای اخلاق. خداوندا!ما را از پیروان آنان قرار ده و آن چه را به آنان چشانده ای، بر ما بچشان. [10] صورت و سیرت انسان در قرآن، ص 76. [11] مثنوی، دفتر سوم، بیت 3907. [12] نفس مطمئنه، ص 15. [13] قال بل سوّلت لکم انفسکم امراً (یوسف ( ) آیة 18) وکذلک سوّلت لی نفسی (طه( )آیة 96). [14] جوادی آملی، صورت وسیرت انسان در قرآن، ص 95. [15] منازل السایرین، ص 24. [16] همان. 2-همه مخلوقات عالم از خدایند چه خوب و چه بد چه پاک و چه ناپاک و همگی به سوی او در حرکتند و به او رجوع و بازگشت می کنند(انا لله و ان الیه راجعون) فیاض علی الاطلاق لحظه به لحظه حیات می دمد و میمیراند(کل یوم هو فی شأن).اگر نازی کند در هم فروریزند قالبها. 3- •و او به کناره بلند آسمان بود •ترجمه فولادوند در حالى كه او در افق اعلى بود •ترجمه مجتبوی و او در افق برين- يا به كناره بلند آسمان- بود. •ترجمه مشکینی در حالى كه او در كرانه‏اى برتر (از زمين) بود •ترجمه بهرام پور در حالى كه او (جبرئيل) در افق برتر قرار داشت وَهُوَ بِالْأُفُقِ الْأَعْلَى امیدوارم به بخشی از سوالخود رسیده باشید.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.