سلام. من خواستگاری داشتم که در دانشگاه 2 سال عاشق من بود و پس از 2 سال اجازه دادم به خواستگاری من بیاد...
سلام.
من خواستگاری داشتم که در دانشگاه 2 سال عاشق من بود و پس از 2 سال اجازه دادم به خواستگاری من بیاد چون دیگه فکر کردم آمادگی برای ازدواج دارم.حالا که اومد و مامان و بابام قبولش کردند و منم خیلی عادی قبولش کردم.اما خانواده ام گفتند تا دوتا خواهر بزرگترت ازدواج نکنند نمی تونید ازدواج کنید و به آقا پسره گفتند دخترمون مال شما.یکساله!! که باهم رابطه پیامی داریم گاهی وقتام میریم باهم بیرون(بیرون رفتن رو بدون اجازه میریم)اما هیچ تماس فیزیکی باهم نداریم.ولی من دیگه کم آوردم.خیلی نیاز دارم به ازدواج و محرم شدن.اما خانواده ام فقط عرف رو در نظر می گیرند.اجازه نمیدند تا خواهرام ازدواج نکردند ما محرم بشیم.من دارم به گناه میفتم اما چطوری بهشون بفهمونم دیگه؟!! واقعا دارم دیوونه میشم تا کی باید خودمو کنترل کنم؟ آخه دین اینو نگفته ولی عرف...
خواهش می کنم منو راهنمایی کنید :(
مشاور: hassan najafi
خواهر گرامي بهتر است شما كمي صبوري و شكيبايي كنيد . ما شما را درك مي كنيم اما بايد عرض كنيم كه اين ارتباط فعلا براي شما در اين سطح مناسب نيست شما مي توانيد با تلفن با هم ارتباط داشته باشيد و اين ديدار ها منجر به بيتابي هر دو طرف ميگردد و از طرفي شما نيز هنوز نامحرم هستيد . پس مراقب خود باشيد . اين زمان زود مي گذرد مثلا يكسال بزودي مي گذرد . شما سعي كنيد در اين مدت كه وقت داريد مهارتهاي زندگي و همسرداري و ... را بياموزيد تا در آينده همسر و مادر موفق براي خانواده باشيد. مگر براي ضرورت ارتباط رودررو نداشته باشيد. اينگونه به صلاح هر دوي شماست و احتمال مفسده ندارد . موفق باشيد .