سیما
به نام خدا سلام من قرار شد برای بعد از عروسی با همسرم به شهردور برویم و بخاطر موقعیت کاری همسرم اونجا...
به نام خدا
سلام من قرار شد برای بعد از عروسی با همسرم به شهردور برویم و بخاطر موقعیت کاری همسرم اونجا زندگی کنیم وشوهرم بی نهایت پسر خوبیه و من ازش راضیم اما مشکلی که دارم اینه که همش و به طور مداوم خواهرم به من گوشزد می کنه که الان شوهرت خودش رو نشون نمی ده بعد از ازدواج دور از خانواده هستی اون موقع بهت بدرفتاری می کنه بهت شکاکی می کنه و اگه بهش علاقه نشون بدی خودشو کنار می زنه و مدام با گوشه کنایه بهم می گه با این حقوق چطور می خواهید زندگی کنین تو بعدا چطور می خواهی با شوهرت زندگی کنی اون اخلاقش بعدا عوض می شه گفتم که مگه تا حالا کاری کرده که ناراحت شده باشی می گه نه همه مردها اینجورین اونقدر از اینجور حرفا می زنه که حالا دچار استرس و نگرانی شدم حس می کنم برم خونه بخت بدبخت می شم و شوهرم با من بدترین رفتارها رو می کنه توروخدا بگین چیکار کنم؟ به شوهرم می گم اگه بعدها زندگیمون رو شروع کنیم که اذیتم نمی کنی می گه آخه من و تو با هم مشکلی نداریم که از طرف دیگه نمی زارم مشکلات تو روابط عاطفیمون تاثیر منفی بگذاره تا از هم دلخور بشیم ازطرف دیگه کسی که همسرشو دوست داره هیچوقت اذیتش نمی کنه ناراحتش نمی کنه من می خوام طوری با هم زندگی کنیم که یک الگو باشیم نه اینکه بخواهیم آبروریزی کنیم. ولی چیکار کنم که حرفای خواهرم دلهره من رو روزبروز بیشتر می کنه با ایمان اعتماد و توکل به خدا به همسرم جواب مثبت دادم الان که مدت 6 ماه هست همسرش هستم خدا رو شکر کوچکترین بدی ازش ندیدم جز اینکه بعضی وقتها ساعات زیاد کاریش باعث می شه که کمتر از همیشه احوالم رو جویا بشه که بعدش جبران می کنه و من خوب می دونم که دلیل اینکار بخاطر خستگی و کار زیاد هست و درکش می کنم و برای همینم ازدستش ناراحت نمی شم . اما چرا خواهرم انتظار داره بدبخت شدنم رو ببینه آیا این اتفاق برای من میفته من که می دونم اگه همسرم همیشه همین رفتارو با من داشته باشه خوشبخترین زن دنیا خواهم بود راهنماییم کنین
مشاور: hassan najafi
خواهر گرامي يقينا اين موضعگيري ايشان از دو دليل شرچشمه مي گيرد : - يا ايشان دچار بدبيني و حساسيت زياد شده اند و اين مي تواند ناشي از اطرافيان و محيط بيروني باشد . - و يا مشكلي با شما دارند . مثلا دوري شما را نمي توانند تحمل كنند در نتيجه بهانه تراشي مي كنند . شما سعي كنيد اين موضوع را در ايشان ريشه يابي كنيد و به او بيشتر محبت كنيد تا دلگرم به اين موضوع گردد . به هر حال مواضع ايشان درست نمي باشد و كلا يك نوع بدبيني به امر مقدس ازوداج است . سعي كنيد اگر رفتار شما بر اساس برنامه ريزي و احترام و توافق متقابل باشد هيچ گاه از ازوداج خود پشيمان نخواهيد شد . فقط همديگر را دلگرم به زندگي كنيد . موفق باشيد .