اول از همه لازم است که از برچسب زدن به خودتان، خودداری کنید. استفاده از کلماتی مثل شلخته، دست و پا چلفتی، کند و ... باعث می شود که خودتان هم باور کنید شلخته، بی نظم و دست و پا چلفتی هستید. در صورتی که مسائلی که مطرح کردید و گفته اید که مشکل عمده ی شما هستند، واقعاً مشکل نیستند، مسائل طبیعی هستند که خیلی از افراد آنها را دارند. مثلاً در مورد کند بودن باید بدانید که این خصوصیتی است که در طول زمان در شما شکل گرفته است و به شکل یک عادت در آمده است. پس می توانید به صورت آگاهانه و به تدریج این خصوصیت را به یک حالت مثبت تبدیل کنید البته به این شرط که خودتان باور داشته باشید که می توانید و این مسئله را به صورت آگاهانه در بیاورید. یعنی در مورد انجام کارها آگاهانه تلاش کنید که به روش بهتر و سریع تری آنها را انجام دهید. این کار هم از طریق یادگیری اتفاق می افتد. یعنی ببینید دیگرانی که به نظر شما سریع و چالاک هستند این کارها را چطور انجام می دهند و به این ترتیب شما از طریق یادگیری از دیگران و به شکل آگاهانه کردن این قضیه می توانید از آن حالت کند بودن بیرون بیایید. در مورد مسئله تمرکز در شب هم که گفته اید، این مسئله کاملاً طبیعی است. یعنی ریتم بیولوژیک بدن افراد با همدیگر فرق می کند و بعضی از افراد مثل شما در شب تمرکز بهتری دارند. پس این مسئله هم طبیعی است. در مورد اینکه روزی چند مرتبه به دیوار برخورد می کنید و حالت عدم تعادل دارید، اگر مسئله ی شما عدم تعادل و تمرکز باشد، به عملکرد مغز مربوط می شود و این نیاز به درمان دارد و می توانید به یک متخصص اعصاب و روان مراجعه کنید. و اگر مسئله ی شما، عدم تعادل نباشد باز هم راه حل برای آن وجود دارد. یعنی شاید به خاطر کم دقتی تان است و در این مورد هم توصیه می شود که دقیق تر و آگاهانه تر عمل کنید و سعی کنید تمرکزتان را بیشتر کنید. راه حل همه ی این مسائل چیزی نیست که بشود با یک نامه جواب کامل گرفت. برای اینکه بتوانید راهنمایی بهتری بگیرید، لازم است که وضعیت شما به صورت دقیق مورد مشاهده و معاینه قرار بگیرد تا راه حل دقیق تر و کامل تری به شما پیشنهاد کرد. در مورد مسئله ی ارتباط هم که فرمودید: شاید مشکل شما نداشتن مهارت های اجتماعی لازم باشد. این مسئله هم به تدریج از طریق یادگیری مهارت های ارتباطی کلامی و عملی برطرف می شود. مثلاً یک راه حل این است که شما به رفتار، کلام و روش برخورد افرادی که از نظر خودتان خوب ارتباط برقرار می کنند دقیق و حساس شوید. و از این افراد الگو بگیرید. آن وقت لازم است که به صورت ذهنی و عملی رفتارهایی را که از آنها الگو گرفته اید تکرار کنید. در واقع این روش یادگیری از جریان زندگی شما و ارتباط تان با انسان های اطراف تان حاصل می شود. علاوه بر این می توانید از طریق مطالعه ی کتاب هایی که در این زمینه مثل خودآموز نوشته می شوند استفاده کنید. کتاب کلید طلایی ارتباطات نوشته کریس کول و کتاب ارتباط مؤثر را مطالعه بفرمایید. این سوال توسط فرهنگسرای پرسش پاسخ داده شده است .