سامیه
فوری فوری فوری خیلی استرس و اضطراب دارم. هم شاغلم هم سال آخر دانشگاه هستم. سر انتخاب همسر واقعا نمیتونم...
فوری فوری فوری
خیلی استرس و اضطراب دارم. هم شاغلم هم سال آخر دانشگاه هستم. سر انتخاب همسر واقعا نمیتونم مصمم باشم و تصمیم بگیرم. اگه کسی همین مشکل من رو داشته باشه توی دوست و فامیل و آشنا همه میان پیش من و ازم راهنمایی میخوان و واقعا هم کمکشون میکنم و کلی راهکار و روش پیش پاشون میذارم . اما واقعا برای خودم نمیتونم به هیچ کدوم از حرفایی که به دیگران با اطمینان میگم عمل کنم. همش نگرانم نکنه اشتباهم درست نباشه. نکنه شکست بخورم. و همش با دید منفی به قضیه نگاه میکنم. گاهی به خودم میگم سامیه از امروز بیا به همه چیز مثبت نکاه کن و فکرای مثبت بکن. اما واقعا بارها و بارها شده که وقتی راجع به چیزی مثبت فکر کردم اصلا و ابدا جور نشده، حتی اگه همه احتمالا این رو نشون میداده که اون کار شدنیه. اما برعکس بارها هم شده اگه به قضیه ای منفی نگاه کردم مثبتش پیش اومده. اینه که میترسم مثبت فکر کنم. مثبت نگاه کنم و این منو واقعا رنج میده. چه کنم؟:-(
مشاور: hassan najafi
دوست عزیز معمولاً توصیه کردن به دیگران ساده تر از عمل کردن برای خود شخص است. چرا که وقتی ما به دیگران توصیه می کنیم مسئولیت انجام عمل به آن توصیه بر عهده ی خود آن شخص است. اما وقتی قرار باشد همان توصیه ها را در مورد خودمان به انجام برسانیم، به دلیل حساسیت مسئله و به دلیل اینکه ما مجبور هستیم مسئولیت عواقب تصمیم هایمان را بپذیریم، این کار برایمان سخت تر می شود. به همین جهت همیشه توصیه کردن به دیگران ساده تر از وقتی است که قرار است همان توصیه ها را در مورد خودمان به کار ببندیم. عامل دیگر این مسئله، آن است که گاهی وقت ها آنچه ما می گوییم فقط در سطح یک عقیده یا یک ایده هست و هنوز به سطح باور نرسیده است. به همین جهت ما نمی توانیم به آن عمل کنیم. مگر اینکه این عقیده به یک باور قاطعی تبدیل شود. عامل دیگری که می توان ذکر کرد کمبود عزت نفس است. چرا که عزت نفس باعث می شود بر اساس تأثیر ذهنی که ما بر اساس توانایی هایمان داریم دست به عمل بزنیم. اما وقتی عزت نفسمان مخدوش باشد، خود را در سطحی نمی بینیم که دست به اقدام کردن بزنیم. از سوی دیگر نبود یا کمبود عزت نفس با داشتن اضطراب در ارتباط است. بنابراین باید متوجه شده باشید که تمامی این عوامل در کنار هم و در یک دور باطل باعث می شوند تا حالت های اضطراب و عدم تصمیم گیری در شخص به وجود بیاید. بنابراین قدم اول برای حل این مشکل، کنترل و مدیریت اضطراب شخص است. اقداماتی که می توانید برای مدیریت اضطراب تان انجام دهید به طور خلاصه این است: 1. مشخص کنید دقیقاً نگران چه چیز یا چه چیزهای هستید. 2. میزان احتمال وقوع عامل اضطرابتان چقدر است؟ 3. اگر احتمالاً آن اتفاقی که موجب نگرانی تان می شود اتفاق بیافتد، بدترین نتیجه اش چیست؟ با پاسخ دادن به این سوالات شما می توانید عامل اضطرابتان را تجزیه و تحلیل کنید و معمولاً پس از این تجزیه و تحلیل به این نتیجه می رسید که مسئله آنقدرها هم که تصور می کرده اید بزرگ و نگران کننده نیست. از طرف دیگر توصیه می شود که حوادث ناگواری که هنوز رخ نداده اند را به زندگی تان وارد نکنید. چون گاهی وقت ها تصور ذهنی یک مشکل واقعاً به شکل گیری آن مسئله در واقعیت منجر می شود. چرا که دائماً تمرکز فرد در آن مشکل است و طبیعی است که آنچه فرد بر آن تمرکز می کند به تدریج در واقعیت متجلی شود. برای تقویت دید مثبت لازم است بر خوبی ها و زیبای خود و افراد دیگر تمرکز کنید. و همچنین به جای توجه و کاستی ها و نقاط ضعف احتمالی تان به آنچه دارید بیشتر توجه کنید. نکته ی مهم بعدی تقویت عزت نفستان است. که این مورد هم مجدداً مستلزم این است که به آنچه دارید توجه کرده و در مورد آن فکر کنید و بر خطاها یا نقص ها و نقاط ضعف تان تمرکز نکنید. در ضمن آشنا شدن با افراد دارای اعتماد به نفس سالم و الگو گرفتن از سبک رفتاری آنها می تواند به تقویت عزت نفس شما کمک کند. در این رابطه پیشنهاد می کنم کتاب نترس، راهنمای غلبه بر اضطراب از وین فروگات و کتاب نقش اعتماد به نفس در کار و زندگی نوشته ی برایان تریسی را مطالعه فرمایید. این سوال توسط فرهنگسرای پرسش پاسخ داده شده است .