من

سلام . خسته نباشید. حدود 4 ماه با نامزدم بصورت سنتی آشنا شدم و الان حدود 2 ماهه که عقد کردیم . خانواده...

سلام . خسته نباشید. حدود 4 ماه با نامزدم بصورت سنتی آشنا شدم و الان حدود 2 ماهه که عقد کردیم . خانواده ی نامزدم خیلی خوب و مذهبی هستند. رابطه ی خوبی با هم داریم.ولی متاسفانه حدود 2 هفته پیش وقتی بصورت اتفاقی دستم به جیب لباسش خورد متوجه شدم که یک سیگار در آن هست.ابتدا انکار کرد که چیزی نیست و نزاشت برش دارم و در اخر گفت برای همکارم هست.منم پیگیر نشدم.دو روزبعد بدون اینکه متوجه بشه جیب کتشو گشتم و سه نخ سیگار پیدا کردم. همون روز بدون اینکه بگم جیبشو گشتم خیلی محترمانه بهش گفتم که حس ششم من میگه شما سیگار میکشید و با من صادق نبودید(آخه قبلا فقط گفته بود دوران دانشجویی یکی دو بار امتحان کرده و خوشش نیومده و دیگه نکشیده)خلاصه با شرمندگی زیاد اعتراف به این کار کرد و گفت چون خیلی به ندرت این کارو می کرده قول داد که دیگه سیگار نکشه.من باز روزای دیگه یواشکی جیبشو گشتم ولی دیگه خبری از سیگار نبود اما متاسفانه بهش شک پیدا کردم چون اولش به من نگفت ووقتی فهمیدم انکار کرد.دو مشکل برام ایجاد شده: 1- نکنه در خلوت به این کارادامه بده. 2- نکنه در مواردی دیگر نیز روراست نباشه،دروغ بگه. در ضمن به خانواده ام گفتم و اونا ازم خواستن که صبور باشم و دورادور کنترلش کنم. دلم می خواد به همسرم اعتماد داشته باشم!!!
دوشنبه، 6 دی 1389
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

من

سلام . خسته نباشید. حدود 4 ماه با نامزدم بصورت سنتی آشنا شدم و الان حدود 2 ماهه که عقد کردیم . خانواده...

من ( تحصیلات : لیسانس ، 23 ساله )

سلام . خسته نباشید. حدود 4 ماه با نامزدم بصورت سنتی آشنا شدم و الان حدود 2 ماهه که عقد کردیم . خانواده ی نامزدم خیلی خوب و مذهبی هستند. رابطه ی خوبی با هم داریم.ولی متاسفانه حدود 2 هفته پیش وقتی بصورت اتفاقی دستم به جیب لباسش خورد متوجه شدم که یک سیگار در آن هست.ابتدا انکار کرد که چیزی نیست و نزاشت برش دارم و در اخر گفت برای همکارم هست.منم پیگیر نشدم.دو روزبعد بدون اینکه متوجه بشه جیب کتشو گشتم و سه نخ سیگار پیدا کردم. همون روز بدون اینکه بگم جیبشو گشتم خیلی محترمانه بهش گفتم که حس ششم من میگه شما سیگار میکشید و با من صادق نبودید(آخه قبلا فقط گفته بود دوران دانشجویی یکی دو بار امتحان کرده و خوشش نیومده و دیگه نکشیده)خلاصه با شرمندگی زیاد اعتراف به این کار کرد و گفت چون خیلی به ندرت این کارو می کرده قول داد که دیگه سیگار نکشه.من باز روزای دیگه یواشکی جیبشو گشتم ولی دیگه خبری از سیگار نبود اما متاسفانه بهش شک پیدا کردم چون اولش به من نگفت ووقتی فهمیدم انکار کرد.دو مشکل برام ایجاد شده: 1- نکنه در خلوت به این کارادامه بده.
2- نکنه در مواردی دیگر نیز روراست نباشه،دروغ بگه.
در ضمن به خانواده ام گفتم و اونا ازم خواستن که صبور باشم و دورادور کنترلش کنم.
دلم می خواد به همسرم اعتماد داشته باشم!!!


مشاور: hassan najafi

دوست گرامی همه ی ما آدم ها موجوداتی غیر کامل و ناقصی هستیم بنابر این اگر لغزش های دیگری را به دل بگیریم فقط بر ناراحتی های خود افزوده ایم. قبل از ازدواج باید چشم ها را خوب باز کرد و بعد از آن باید گاهی آنها را روی هم گذاشت. در مورد مشکلی هم که برای شما پیش آمده پی گیری کردن و یاد آوری بیش از حد آن فقط اعتماد شما را بیشتر زایل می کند مضافاً به اینکه سبب می شود شما این پنهان کاری را به تمام وجوه زندگیتان نسبت بدهید و همین طور خودخوری کرده و اوقات خود و همسرتان را تلخ نمائید و از دوران عقد خود آن لذت لازم را نبرید. شما تازه با هم آشنا شده اید و وقت می برد تا عادات گذشته را ترک کرده و به زندگی مشترک و قواعد آن خو کنید. پس این فکر هایی که در ذهنتان می چرخد را رها کنید و همسرتان را ببخشید و این را به خاطر داشته باشید که بعد از اطلاع شما از سیگار کشیدن او احتمالا دیگر آن رفتاررا تکرار نکرده و این بدان معناست که به قولش پایبند بوده است. شما باید بخواهید، تا دوباره به او اعتماد کنید. به شک و شبهه ها اجازه ندهید که در دلتان ریشه بدوانند. زیرا کم کم زندگی شما را با مشکل مواجه می کند و روابطتان را تیره خواهد کرد. رفتار صبورانه در برابر اشتباهات طرف مقابل از زیبا ترین منش ها و نشانه محبت است. چه بسیار تیرگی ها و مسائلی که در پرتو نادیده گرفتن و صبر کردن از میان رفته و جای خود را به صفا و صمیمیت و شادی و شادابی داده است. این سوال توسط فرهنگسرای پرسش پاسخ داده شده است .



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.