مریم
با سلام کمتر از یک ماهه که با پسرخاله ام ازدواج کردم و عقد هستیم،بسیار ایشون رو دوست دارم و عاشقشون...
با سلام
کمتر از یک ماهه که با پسرخاله ام ازدواج کردم و عقد هستیم،بسیار ایشون رو دوست دارم و عاشقشون هستم و البته متقابلا ایشون هم همینطور،خداوند رو هزاران بار شاکرم چراکه از ازدواجم بسیار راضی هستم با اینکه میدونم لیاقت اینهمه خوبیهای همسرم رو ندارم اما خداوند این لطف رو در حق این حقیر داشتن،از شما میخوام که به من بگید چطور میتونم بیش از اینها شکرگزار این لطف بزرگ خداوند باشم،خیلی دوست دارم یکی از سوره ای قرانی رو به من معرفی کنید که هر روز بخونم و همچنین ذکر یا دعایی که باعث بشه این نعمت برای همیشه باقی بمونه و خدایی نکرده خطای من باعث کم شدنش نشه!ممنون
مشاور: sayed mojtaba navab
با عرض سلام و با آرزوی سعادت و سلامت برای خواهر گرامی! ان شاء الله زیر عنایات حضرت عقل کل عالم حضرت رحمه للعالمین محمد صلی الله علیه وآله در ایام بعثت آن حضرت ، خود و خانواده محترم محفوظ باشید. خواهر گرامی ! ابتدا به طور لی باید بگویم: شکر نعمت نعمتت افزون کند----کفر،نعمت از کفت بیرون کند: اما شکر نیز دارای مراتبی است که بالاترین آن همانا استفاده بهینه از نعمت و قدردانی از آن – عمل به وظیفه – هم شکر عملی و هم زبانی. به مقالات زیر از اساتید بزرگ الهی توجه فرمایید: شکر چیست و شاکر کیست «بسم الله الرحمن الرحیم» امام صادق (علیهالسلام) فرمود: خدای عزوجل به موسی (علیه السلام) وحی فرمود: ای موسی، شکر مرا، آنچنان که شایسته است، به جای آور. موسی (علیهالسلام) پاسخ داد: پروردگارا؛ چگونه شکر تو را چنانچه شایسته است، به جای آورم، در حالیکه شکر گزاردن من، نعمتیست که تو به من بخشیدهای؟ خدای تعالی فرمود: اکنون شکر مرا به جای آوردی که دانستی آن نعمت از جانب من است. بله! شکر نعمت، نعمت دیگهایه که شکرش بر بندگان واجبه؛ پس منتها شکر نعمت خدا، اقرار به عجز و ناتوانی از ادای شکر اوست. امّا انسان برای ادای شکر، باید اول نعمات خداوند رو بشناسه و اهمیت و ارزش اونها رو بدونه. یکی از بزرگترین نعمتهایی که خداوند به انسانها عطا کرده، نعمت وجود امام و ولایته. وظیفۀ ما هم، در وهلۀ اول، نسبت به مسألۀ امامت، همین شناخته. پس باید سعی کنیم نسبت به وجود نازنین امام زمان (عجلاللهتعالیفرجهالشریف) شناخت پیدا کنیم و اهمیت و جایگاه امام رو بشناسیم. بعد میتونیم شکر نعمت رو به جای بیاریم و الّا اگه نعمت مجهول بمونه، انسان توفیق شکر اونو پیدا نمیکنه. بعد از شناخت، نوبت به شکر میرسه و شکر نعمت امامت، فرمان بردن از امر و نهى امام (علیهالسلام) و عشق به اوست. شکر نعمت عمر، به این است که این گوهر گرانبها خرج طاعت حق گردد و شکر بدن، عبادت حق و خدمت به خلق، و شکر مال ، از حلال بهدست آوردن و در حلال و خیر خرج کردن، و شکر نعمت امامت، فرمان بردن از امر و نهى امام (علیه السلام) و عشق به اوست. ابى حمزه گوید: از امام باقر (علیه السلام) پرسیدم: امام چه حقّى بر مردم دارد؟ فرمود: حق وى این است که از او بشنوند و فرمان برند. (اصول کافى-ترجمه کمرهاى، ج3، ص: 141) إنشاءالله خداوند همۀ ما رو قدردان نعمات خودش قرار بده و توفیق شکرش رو بهمون عنایت کنه. آمین یا رب العالمین طوباي محبت /شکر يعني ايمان نويسنده: حاج محمد اسماعيل دولابي(ره) آيا مي دانيد شکر چيست؟ شکر، به ايمان پهلو مي زند. يعني هر کس که شاکر شد ، مومن است. مومنين براي اين مومن شدند که شکر کردند. شکر يعني گرفتن . شکر علي(ع) را که به جا بياوري يعني او را بغل گرفته اي و به او ايمان داري.وقتي نعمتي را شکر مي کني يعني به آن نعمت چسبيده اي. اگر هم ديدي که اين رامنعم داده و شکر منعم را کردي به او مي چسبي. خلاصه آنکه ايمان، همان شکر است. حالانشانه آن چيست؟ “ومن شکر فانما يشکر لنفسه و من کفر فان ربي غني کريم.” چرا کفر را در مقابل شکر آورده است؟ چون هر کس شکر کند، مومن به خداست. کتاب طوباي محبت - جلد 4 خداوند متعال در سوره نحل، آیه 114 میفرماید:«واشکروا نعمه الله ان کنتم ایا تعبدون» (شکرگزار نعمت های الهی باشید، اگر او را پرستش می کنید.) و نیز در سوره ابراهیم آیه 7 میفرماید:« و اذ تاذن ربکم لئن شکرتم لازیدنکم و لئن کفرتم ان عذابی لشدید» (و به یادآور آن زمان را که خداوند اعلان کرد که اگر شکر کنید نعمتم را بر شما زیاد کنم و اگر کفران کنید عذاب من شدید است.) در آیات قرآن و روایات، دستورات فراوانی به شکر داده شده است و لذا باید دید که مقصود از شکر چیست و خصوصیات آن کدام است. محقق طوسی قدس سره می فرماید:«شکر برترین اعمال است و سه پایه و رکن دارد: اول، شناخت نعمتدهنده حقیقی که خداوند است دوم، حالت خضوع در مقابل ولینعمت سوم، شکر عملی مناسب با دل یا زبان یا اندامها شکر با دل همان قصد و نیت است؛ شکر به زبان تسبیح و شکرگزاری است، اما شکر با اندام و جوارح - که شکر اصلی است - به کار بردن آن نعمت است در طاعت و عبادت خداوند و اجتناب از محارم الهی. پس شکر از پایههای اصلی کمال است و چون توفیق به شکر، خود نعمتی است بزرگ و این نعمت شکر دیگری را میطلبد، بنابراین هر نعمتی شکری دارد و هر شکری نعمتی است و شکری دارد. لذا باید اعتراف کرد که از شکر حقیقی عاجزیم و لذا میگویند آخرین درجه شکر، اعتراف به عجز از شکر است. در این مورد حضرت امام جعفر صادق علیه السلام میفرماید:«خداوند به حضرت موسی علیه السلام وحی کرد که ای موسی حق شکر مرا به جا آور.» حضرت موسی عرض کرد:«خداوندا چگونه حق شکر تو را به جا آورم در حالی که همین شکر من، نعمتی است از جانب تو که خودش شکر دیگری می خواهد.» خداوند فرمود:«ای موسی حالا که این مطلب را فهمیدی - و عاجز شدی از شکر حقیقی - شکر مرا به جای آوردی.» مطلب دیگری که در مورد شکر مورد توجه است این است که حتی در بلا و مصیبت هم باید شکر کرد زیرا انسان باید مصیبت را هم از جانب خداوند ببیند و بداند که هر چه خداوند نسبت به بندهاش انجام میدهد صلاح و مصلحتی در آن است. میگویند در هر بلایی پنج شکر است: ـ اول اینکه ممکن است این بلا بزرگتر و شدیدتری را دفع کرده باشد مثل اینکه قرار بود فرزند انسان بمیرد خداوند آن را دفع کرده و مالی از انسان از دست میرود. ـ دوم اینکه ممکن است این بلا کفاره گناهان یا ترفیع درجه باشد ـ سوم اینکه ممکن است این بلا، رفع کننده یک بلای دینی و عقیدتی باشد مثلا شخصی کور می شود و در نتیجه به گناهان مختلف نمی افتد و بهشتی میگردد. ـ چهارم اینکه ممکن است این بلا قرار بوده همیشگی باشد، اما میگذرد و باید شکر کرد. ـ پنجم اینکه ممکن است این بلا موجب ثواب بیحسابی در روز قیامت باشد. رسول خدا در هر موقعیت خوشایندی میفرمود: خدا را برای این نعمت شکر میکنم. و در هر موقعیت غمانگیزی میفرمود: در هر حالی خداوند را شکر میکنم. - امام صادق علیه السلام میفرماید:«وقتی کسی را دیدی که به بلایی مبتلاست (مثلا کور است و تو بینایی) بگو خداوندا من نه او را مسخره میکنم و نه فخر میفروشم بلکه تو را شکر میکنم بر نعمت بزرگت که به من عطا فرمودهای.» - حضرت امیرالمؤمنین علی علیه السلام میفرمود:« شکر هر نعمتی تقوا و اجتناب از محرمات الهی است.» - رسول خدا و ائمه اطهار علیهم السلام همیشه شکرگزار خدا بودند. روزی عمر بن خطاب رسول خدا را دید که گویی تب کرده و صورتش برافروخته است. گفت:«یا رسول الله آیا بیمارید؟» رسول خدا می فرماید:«دیشب سی سوره از قرآن خوانده ام که هفت تای آن از سورههای طولانی قرآن بود - سوره های بقره- آل عمران- نساء- مائده- انعام- اعراف- انفال و توبه.» عمر گفت:«خداوند که گناهان شما را بخشیده است. دیگر این همه زحمت برای چیست؟!» رسول خدا میفرمایند:«آیا من نباید بندهای شاکر باشم!؟» امیرالمومنین علیه السلام میفرمود:«خداوند برای هر نعمتی حقی دارد. هر کس آن حق را ادا کند و شکرش را به جا آورد خداوند آن نعمت را زیاد میگرداند و هر کس شکرش را به جا نیاورد، آن نعمت را از دست خواهد داد.» منابع: بحار الانوار 71، باب 61، از ص 18 تا 56. ز مسائلی که فرهنگ اسلامی بر آن تأکید کرده و در قرآن و روایات به عنوان خصلتی ارزنده و نیک برای انسانها بیان شده شکرگزاری و سپاس از بابت نعمتهای الهی است. اسلام می خواهد افراد به درجه ای از یقین برسند که در هر حالی اعم از آرامش و یا روی آوردن مصائب شکر خدا را بجای آورند. بنظر می رسد که انسانها پس از دریافت نعمت، شکر بجای آورند امّا عارفان و اهل معرفت معتقدند که حتی بلایی که انسان بدان گرفتار می شود جای سپاس دارد و شخصی که به ناراحتی مبتلا شده خداوند را حمد گوید که از میان بلاهای گوناگون به یکی از آنها گرفتار آمده است. علماء درجه شکر را از صبر برتر دانسته و گفته اند شکر از رضا برخیزد و ریشه صبر در ناپسندی نهفته است. شکر در قرآن و منابع اسلامی شکرگزاری بدرگاه الهی از مهمترین خصوصیات انسان است. گرچه نعمتها و فضل پروردگار بسیار زیاد می باشد و قابل احصاء نیست امّا همین معرفت و شناخت که بشر بداند از شکر الهی عاجز است مقدمه ای بر رویش این فرهنگ در وجود او خواهد بود. به قول شاعر: فضل خدای را که تواند شمار کرد یا کیست آنکه شکر یکی در هزار کرد بنده همان به که زتقصیر خویش عذر به درگاه خدای آورد ورنه سزاوار خداوندیش کس نتواند که به جای آورد ثناگویی در برابر نعمت و بخشش را شکر گویند. چنانچه قرآن درباره حضرت ابراهیم می فرماید: «شاکراً لانعمه و هداه الی صراط مستقیم(1)؛چون حضرت ابراهیم نسبت به نعمت های الهی شکرگزار بود و در این راه ایستادگی کرد و از مشرکان اعراض نمود، خداوند وی را به عنوان رسول خویش برگزید و به راه راست هدایت کرد.» هم چنین وقتی که حضرت ابراهیم هاجر و اسماعیل را در سرزمین بی آب و علف مکه قرار داد با خداوند راز و نیاز کرد که ای پروردگار ما: برخی از فرزندانم را به وادی بی آب و علف نزدیک خانه گرامی تو جای دادم تا نماز بگذارند پس ای خداوند متعال دلهای مردمان را چنان کن که بسوی آنها میل کنند و از هر ثمره ای روزیشان ده باشند که سپاس گذارند.(2) در این آیه که ترجمه آن گذشت حضرت ابراهیم در دعای خویش بر شکر و سپاسگزاری بر نعمتهای الهی تأکید می ورزد. همانگونه که یادآوری نعمت و اظهار آن را شکر گویند. فراموش نمودن نعمت و غفلت از آن و تفکر نکردن درخصوص منعم، خود کتمان حقیقتی است که معادل کفر محسوب می شود. شکر مراتب و درجاتی دارد، تشکر به قلب و اعماق روح و روان و تذکر به آنچه اعطاء شده است، جاری ساختن بر زبان و ثناگویی منعم، بروز شکر بر جوارح و اعضاء به نحوی که انسان در حد توان بتواند از قوای خود در جهت مصالح و اموری که رضایت الهی در آن نهفته است اقدام نماید. در منابع اسلامی شکر را اینگونه معرفی کرده اند: ثناگویی و سپاسگزاری بر زبان آوردن الفاظ نیست که بر سبیل تکرار و به منظور ساقط شدن بار تکلیف ادا گردد. بلکه شکر گویی مرحله ای بالاتر و رتبه ای ژرف تر دارد. انسان شاکر در فیض هستی و سرچشمه رحمت و نعمت الهی تفکر می کند و از رهگذر این اندیشه به باوری می رسد که رشته هستی او را به طور عملی و عینی به بارگاه پروردگار ربط می دهد چنین تفکر و باوری موجب می شود که انسان حتی لحظه ای از عمر خود را تباه نسازد و اوقات گرانبهای خویش را به عبث نگزارند و از تلاش در جهت تزکیه و سبقت در تحصیل خیرات و کمالات دست بر ندارد و برای نیل به مکارم و فضایل اهتمام ورزد. روایت شده که خداوند به حضرت موسی وحی فرستاد که ای موسی حق شکر مرا به جای آر، عرض کرد پروردگارا چگونه شکر کنم تو را که حق شکر تو باشد در حالی که هیچ شکری نیست که به آن ترا شکر کنم، مگر آنکه همان شکر هم نعمتی است که تو به من ارزانی داشتی، فرمود: ای موسی اکنون حق شکر مرا ادا کردی که دانستی آن هم از من است.(3) علامه طباطبائی در توضیح آیه...سیجزی اللّه الشاکرین می فرماید: و حقیقت شکر اظهار نعمت است. چنانکه حقیقت کفری که مقابل آن است اخفاء نعمت می باشد و اظهار نعمت عبارت از استعمال آن در محلی است پس شکر خدا به این است که انسان نعمت را در محل خودش بکار برده و در موقع استفاده از آن نیز متذکر خدا بوده باشد.(4) قرآن کریم تشکر از خدا را قرین با ذکر پروردگار می داند و می فرماید: «فاذکرونی اذکرکم و اشکرولی ولاتکفرون»(5) در اینجا یاد کردن و شکر الهی تنها یک ذکر زبانی صرف نیست بلکه منظور از یاد، پاک ساختن روح و جان از رذایل و آماده شدن آن برای پذیرش رحمت پروردگار است و منظور از شکر استفاده کردن هر نعمتی به جای خود و در راه همان است که برای آن آفریده شده. معنای دیگر شکر که از آیه: «اعملوا آل داود شکراً»(6) مستفاد می شود این است که شکر بیشتر عمل انسان را در بر می گیرد گرچه یکی از اقسام شکر عمل به جوارح است. امّا باید تلاش گردد با بهره گیری صحیح از نعمت های داده شده شکر آن را در عمل بجا آوریم که اقل مراتب شکر است. به عبارتی دیگر می توان بیان داشت که شکر آن است که انسان همیشه و در همه حال بدون فراموشی به یاد خدا باشد و بدون انجام گناه به دستورات الهی گردن نهد. شکر از دیدگاه معصومین(ع) وظیفه شکرگزاری نعمتی است که بزرگان دین در کسبش کوشیده اند و خویش را بدان آراسته اند. از امام صادق(ع) روایت شده که رسول خدا(ص) در شبی که نزد عایشه بود در پیشگاه الهی سر تواضع فرود آورده و به عبادت و دعا مشغول شد، عایشه که این حالت را از پیامبر خدا دید به او گفت: یا رسول اللّه چرا خود را به زحمت می اندازی با اینکه خداوند تو را آمرزیده است نسبت به گذشته و آنچه آینده خواهی داشت. آن حضرت فرمود: ای عایشه نباید بنده شاکری باشم؟(7) توفیقی که انسان به گاه شکر و عبادت به درگاه حق بدست می آورد نعمتی است ارزنده که خداوند او را بدان مفتخر نموده و لازم است به پاس این شکرگزاری به شکری دیگر پردازد چنانچه امام سجاد(ع) در مناجات شاکرین می فرماید: چگونه می توانم حق شکر تو را به جای آورم در حالی که همین شکر من نیاز به شکر جدیدی دارد و هر زمانی که می گویم الحمدللّه. بر من فرض است که بخاطر همین توفیق شکرگزاری بگویم: الحمدللّه. حضرت علی(ع) در موارد متعددی به اهمیت شکر و فضیلت آن اشاره کرد و می فرماید: حمد و سپاس سزای خداوندی است که حمد را به نعمتها و نعمتها را به شکر پیوند زده و به ازاء نعمتها حمد را واجب کرده و شکر را سبب فراوانی آنها قرار داده، بر نعمت هایش او را حمد می کنیم چنانکه بر بلایش سپاسگزاریم.(8) نعمتهای الهی افزون بر شکر و حمد انسانهاست و یادآوری این مطلب که بشر از سپاسگزاری الطاف بی حد الهی عاجز است نزول نعمت از جانب پروردگار را بیشتر نموده و زمینه این امر را تحقق می بخشد. با این حال اگر انسان از دید خویش پنداشت کمتر از نعمتها بهره مند شده و به بلایا و سختی ها گرفتار آمده وظیفه دارد به سپاسگزاری آفریدگار جهان بپردازد. و این نکته ای است که حضرت علی(ع) بدان اشاره فرموده است: ای مردم زهد، دل نبستن به دنیا، کم کردن آرزوها و شکرگزاری نعمتهای ـ خداوندی ـ و دوری از حرامهاست. پس اگر به این سه چیز دست نیافتید حرام بر شکیبایی و صبر شما غالب نشود و شکرگزاری از نعمتها را فراموش نکنید.(9) شکر به هنگام برخورداری از نعمت ها و یادآوری عظمت و ارزش آنها اعم از مادی و معنوی موجبات تقرب به درگاه الهی و قرار گرفتن در بستر پرستش حق است که نهایت هدف جهان خلقت می باشد. انجام اعمال صالح و بروز رفتار صحیح و پسندیده از جلوه های شکرگزاری و بیانگر تواضع، معرفت و شناخت بندگان با ایمان است و مسلماً باید خداوند را به عمل شکر گفت، امّا بزرگان و پیشوایان دین حمد و سپاس از طریق زبان را نیز نوعی شکرگزاری دانسته اند. صفوان جمال می گوید: امام صادق(ع) به من فرمودند: خدا هر نعمتی که به بنده ای دهد کوچک یا بزرگ و او بگوید الحمدللّه شکرش رابجا آورده و باز فرمود: خدا هر نعمتی به بنده اش دهد که آن را از دل بفهمد شکرش را ادا کرده است.(10) از آموزه های دینی درمی یابیم که ایمان دو قسم است یکی صبر و دیگری شکر، چنانچه در احوالات پیامبر اسلام(ص) آورده اند که هرگاه امری پیش می آمد که آن حضرت را شاد می کرد. می فرمود: حمد خدا را بر این نعمت و چون امر غم آوری برایش رخ می داد، می فرمود: حمد خدا را به هر حال. تشکر از واسطه های نعمت از نشانه های ایمان در وهله اول سپاسگزاری و شکر نسبت به خداوند است که مظهر لطف و بخشش بوده و با نعمتهای فراوان مخلوقاتش را به بندگی و اطاعت از خویش فرمان داده است. در مرتبه دوم تشکر از کسانی که راه رسیدن به نعمات الهی را هموار نموده و واسطه این فیض شده اند وظیفه ای است که مورد سفارش خدا و اولیاء دین می باشد. در روایت است که: «من لم یشکر المخلوق لم یشکر الخالق» هر کس در مقابل احسان و نیکی بندگان خداوند شکرگزاری نکند خدا را شکر نگفته است. بنابراین اگر در جامعه روحیه تشکر و قدردانی از انسانهای خیّر، مبتکر و خلّاق از بین برود، گرایش به فعالیت های مثبت و سازنده کمرنگ شده و دلسردی و خمودگی جای آن را خواهد گرفت. از آنجایی که تشکر و تشویق به انگیزش افراد در ارائه خدمات بهتر و مطلوبتر کمک می کند و روح و روان آنها را شاد و بانشاط می گرداند، این امر همیشه مورد تأکید اسلام و پیشوایان دینی بوده است. در روایت است که خداوند به یکی از بندگانش در روز قیامت فرمان می دهد به آتش، آن بنده گوید پروردگارا مرا امر می کنی که به آتش بروم در حالی که من قرآن تلاوت نمودم، خطاب می رسد، آری قرآن خواندی ولی نعمت مرا که به تو داده بودم شکر نکردی. بنده می گوید: خدایا هر نعمتی که دادی من شکر آن را بجا آوردم. آنگاه نعمتها را بر می شمارد و بیان می کند که شکر آنها را انجام دادم. خطاب می رسد. بنده من راست می گویی ولیکن تو شکر کسی که نعمت مرا به تو رسانید انجام ندادی و من تعهد کردم برخودم که نپذیرم شکر بندگان خودم را در مقابل نعمت هایی که به او دادم مگر آنکه شکر کند بنده ای را که به او نعمت مرا رسانیده است.(11) علامه جعفری می گوید: شکر و سپاس، یکی از عالی ترین عوامل سازنده روح انسانی است. آغاز چنین معرفت و عمل، آغاز تکامل انسانی و برقراری یک ارتباط معقول میان او و جهان هستی و همنوعان خویش می باشد. در راه وصول به چنین مقام والا، نخستین معرفتی که نصیب انسان می گردد، این است که اولاً می فهمد که به هیچ وجه از خلاق هستی و فیض بخش کائنات، طلبکار نیست که در نتیجه آن چه را که در این زندگانی به دست می آورد، یک ضرورتی باشد که خداوند مجبور است آن را به مخلوقات خود بدهد؟ تنها چنین معرفت است که فیض بودن هستی را برای انسان قابل درک می سازد. یک نتیجه بسیار با اهمیت که از این درک حاصل می شود طراوت و انبساط و سرور درونی است که با غوطه ورشدن در مصائب و ناگواری های حیات طبیعی هرگز مختل نمی گردد... هر نعمتی شایسته شکری است که برای برآمدن از عهده حق آن نعمت بایستی آن را به جای آورد و خود این توجه و آگاهی تدریجاً می تواند اراده شکرگزاری را تحریک نموده و این کمال را نصیب انسان سازد.(12) ثمرات شکرگزاری خداوند در قرآن آورده است «لئن شکرتم لازیدنّکم ولئن کفرتم انّ عذابی لشدید» از اثرات قابل توجه شکر فزونی نعمت است و از اثرات کفر نعمت، عذاب پروردگار می باشد. با دقت در آیه فوق درمی یابیم که خداوند در برابر نعمت هایش نیازی به شکر ما ندارد گرچه دستور به شکرگزاری داده و اینکار موجب نعمت دیگری بر ما می شود، مهم این است که ببینیم حقیقت شکر چیست و بخشنده نعمت کیست؟ که این توجه و آگاهی قدم اول شکر و ثنا با زبان مرحله بعدی و از هر دو بالاتر اقدام و شکر عملی است. افزایش نعمتهای خداوند که به شکرگزاران وعده داده شده تنها به نعمتهای مادی تازه منحصر نمی باشد. بلکه نفس شکرگزاری توأم با توجه خاص به خداوند و عشق به ساحت مقدس ربوبی است خود نعمتی بزرگ می باشد که موجب تربیت نفس و هدایت به مسیر حق می گردد. در روایت است که حضرت رضا(ع) فرمود: بپرهیزید خدا را و بر شما باد تواضع و شکر و حمد خدا، به درستی که در بنی اسرائیل مردی بود که شبی در خواب دید کسی که گفت نصف عمرت در وسعت رزق و روزی هستی، انتخاب کن نصف اول عمر باشد یا نصف آخر، مرد گفت صبر کن تا با شریک زندگیم ـ همسرم ـ مشورت کنم و بعد پاسخ گویم. صبح که از خواب بیدار شد به همسرش گفت: دیشب مردی به من خبر داد که نصف عمرت در رفاه خواهی بود و مخیری انتخاب کنی که نصف اول باشد یا نصف آخر و من مهلت خواستم تا با تو مشورت کنم. حال تو انتخاب کن. همسرش گفت: نصف اول را انتخاب می کنیم. مرد پذیرفت و آنگاه دنیا به او روی آورد و هرچه نعمت بر او بیشتر می رسید همسرش می گفت به فلان همسایه و فلان فامیل که محتاجند کمک کن و این روش آنها بود هر وقت نعمتی خداوند به آنها می داد صدقه می دادند، شکر می کردند و بخش می نمودند تا اینکه شبی در خواب دید که به او گفتند نصف عمرت که باید در رفاه باشی تمام شد. مرد گفت صبر کن با همسرم مشورت کنم صبح به همسرش گفت: دیشب مرا خبر دادند که نصف عمرت که باید در رفاه باشی تمام شده است. همسرش گفت: خداوند به ما نعمت داد و ما شکر کردیم و خدا وعده داد، که اگر شکر نعمت کنید، نعمت شما زیاد می شود و او اولی به وفاء است پس شب به مرد خبر دادند که گفته همسرت درست است و نصف دیگر عمرت را نیز در رفاه خواهی بود. زیرا که شکر نعمت کردی.(13) ثمره شکر متوجه خود انسان است خداوند می فرماید: «ان اشکرلله و من یشکر فانما یشکر لنفسه و من کفر فان اللّه غنی حمید»(14) هر کس سپاس گذارد جز این نیست که برای خود سپاس گزارد، زیرا خداوند بی نیاز و حمید است. نتیجه شکر و یا کفر نعمت به سود و یا ضرر خود انسان است. زیرا که خداوند از همگان بی نیاز است و اگر همه عالم شکر گویند و یا کفران کنند به ساحت الهی گردی نمی نشیند بلکه سود شکرگزاری که دوام نعمت و پاداش اخروی است عائد خود انسان می شود همانگونه که زیان کفران نعمت فقط دامان خودش را می گیرد. حضرت علی(ع): محققاً خدایتعالی را در هر نعمتی حق سپاس است، پس هر که بجا آورد خداوند از آن نعمت بر او فراوان دهد و هرکه در بجاآوردن آن حق کوتاهی کند خدا آن نعمت را در خطر نابودی و دور شدن اندازد.(15) سجده شکر خداوند در قرآن می فرماید: «یا ایها الذین آمنوا ارکعوا و اسجدوا و اعبدوا ربکم»(16) ای کسانی که ایمان آوردید رکوع کنید و سجده کنید و پروردگار خود را عبادت کنید. یکی از مشخصه های ایمان آورندگان سجده به درگاه الهی جهت عرض حال، تقصیر و شکر می باشد که بارزترین نمونه آن را در فعل و رفتار پیامبر(ص) و ائمه معصومین (ع) مشاهده می نمائیم. از امام صادق(ع) روایت است: هر مؤمن که برای خدا سجده کند از جهت نعمتی در غیر نماز، حقتعالی ده حسنه برایش بنویسد و ده گناه او را محو کرده و ده درجه در بهشت او را بلند گرداند و در حدیثی دیگر فرمود: سجده شکر واجب است بر هر مسلمانی بدرستی که هرگاه بنده نماز بگذارد و بعد آن سجده شکر کند، پروردگار عالمیان حجاب را از میان بنده و ملائکه بردارد و بگوید ای ملائکه من، نظر کنید بسوی بنده من که ادا کرد فرض مرا و تمام کرد عهد مرا و سجده کرد نزد من برای شکر آنچه من بر او انعام کرده ام. ای ملائکه من او را چه باید داد؟ گویند پروردگارا رحمت تو، پس فرماید: دیگر چه؟ گویند پروردگارا بهشت تو و باز فرماید، دیگر چه؟ و ملائکه گویند کفایت مهمات او و بر آوردن حاجاتش، پس حق تعالی مکرر سؤال کند و ملائکه جواب گویند: تا آنکه ملائکه گویند پروردگارا دیگر چیزی نمی دانیم. آنگاه خداوند کریم فرماید: که من او را شکر کنم چنانچه او مرا شکر کرد و اقبال کنم بسوی او به فضل و رحمت عظیم خود در روز قیامت.(17) ظاهراً لفظ شکر بعد از نماز بر زبان جاری می گردد. امّا این عمل جلوه شکر قلب و رضایت انسان است به آنچه پروردگار به او بخشیده، چنین بنده ای به مقام تسلیم پروردگار نائل شده و در پیشگاه او به مقامی بلند دست می یابد. امام صادق(ع) فرمود: رسول خدا(ص) در سفری بر پشت شتری سوار بود که ناگهان پیاده شد و پنج بار سجده کرد، سپس سوار شد همراهان از علت این کار پرسیدند؟ فرمود: جبرئیل نزد من آمد و از طرف خداوند به من مژده داد و من بخاطر هر یک سجده ای بجا آوردم. و در ادامه فرمود: هرگاه یکی از شماها نعمت خدا را به یاد آوردید، باید گونه بر خاک نهاده و به شکرانه آن سجده کنید. اگر سواره باشد پیاده گردد و گونه بر خاک گذارد و اگر از بیم شهرت نتوانست پیاده گردد همانجا سجده کند. و خدا را بدانچه بر او نعمت بخشیده سپاس گوید.(18) شکر در دعا شکر در قبال نعمات مادی و معنوی که خداوند به ما ارزانی داشته تنها به زبان خلاصه نمی گردد. رسیدن به مقام شاکرین و قرار گرفتن در این جایگاه از آن افرادی است که دائماً در محضر الهی خویش را سنجیده و به عجز و ناتوانی در مقابل اینهمه نعمت اعتراف کرده اند. امام سجاد(ع) که به عالیترین مراتب شکر و سپاسگزاری نائل گشته در مناجات الشاکرین می فرماید: ای خدا نعمتهای پی درپی تو مرا از انجام وظیفه شکرگزاری غافل کرد و...عجز و ناتوانی مقام کسی است که به نعمت های فراوان تو اعتراف کرده و به تقصیر در ادای شکر آنها روبروست. شکر در مقابل نعمتهای پروردگار نصیب افرادی می گردد که به قرب پروردگار رسیده و در انجام فرامین او کوشیده اند. و در پی رضایت او بوده اند. حضرت علی(ع) در دعای کمیل می فرماید: اسئلک بجودک ان تدنینی من قربک و ان توزعنی شکرک. از تو می خواهم به بخشش و جودت که مرا به مقام قربت نزدیک کنی و سپاسگزاری و شکر به درگاهت را نصیبم گردانی. پی نوشت ها: ـــــــــــــــــــــــ 1. سوره نحل، آیه 121. 2. سوره ابراهیم، آیه 37. 3. اصول کافی، ج 4، ص 301. 4. تفسیر المیزان، ج 7، ص 65. 5. سوره بقره، آیه 152. 6. سوره سباء، آیه 12. 7. اصول کافی، ج 4، ص 289. 8. نهج البلاغه، خطبه 113. 9. همان خطبه 80. 10. اصول کافی، ج 4، ص 293. 11. همان، ص 303. 12. ترجمه و تفسیر نهج البلاغه، علامه جعفری، ج12، ص 13ـ10. 13. مشکاة الانوار،ص 45. 14. سوره لقمان، آیه 14. 15. نهج البلاغه، حکمت 236. 16. سوره حج، آیه 77. 17. مفاتیح الجنان، سجده شکر. 18. اصول کافی، ج 4، ص 301. - راز شکرگزاری : « وَ اِذ تَأذَّنَ رَبُّکُم لَئِن شَکَرتُم لَأزِیَدنَّکُم » آیه 7 سوره ابراهیم قرآن کریم : « و چنین بود که پروردگارتان اعلام داشت که اگر شکرگزاری کنید بر نعمت شما می افزایم . » منت خدای را – عزّوجّل- که طاعتش موجب قربتست و به شکراندرش مزید نعمت . هر نفسی که فرو می رود مُمِّدِ حیاتست و چون برمی آید مُفَرَّح ذات ؛ پس در هر نفسی دو نعمت موجودست و بر هر نعمتی شکری واجب . از دست و زبان که برآید کز عهده شکرش بدر آید شکرگزاری یکی از قدرتمندترین احساساتی است که ما می توانیم با به کار بردن آن ، تمام نعمت ها را با وفور محض وارد زندگیمان کنیم . ما هر جا که باشیم و شکرگزاری به هر شکلی که باشد ، می تواند تمام منفی گرایی ها را در زندگیمان از بین ببرد . انیشتین ثابت کرده است که هر چیزی در کائنات از انرژی است . ما هم انرژی هستیم و هر کدام از ما مردم ، در فرکانسی در حال ارتعاش هستیم . افکار ، احساسات و باورهای ماست که ارتعاش و فرکانس انرژیمان را تعیین می کند . زمانی که حواس خود را متوجه شکرگزاری کنیم ، درباره شکرگزاری فکر می کنیم ، آن را به زبان بیاوریم و احساسش کنیم ، در واقع فرکانس انرژی خود را به یکی از قوی ترین و بالاترین فرکانس های موجود تبدیل می کنیم . شکرگزاری انرژی مشابه شکرگزاری را جذب می کند . بنابراین وقتی ما شاکر در درگاه خداوند باشیم ، یعنی مقتدرانه انرژی هایی مشابه را که بابت دیگر موارد شکرگزاری احساس کرده ایم ، به سوی خود جذب می کنیم . به عبارت دیگر ، ما انرژی مردم ، شرایط و وقایعی را که موجب آوردن همه موارد خوب به زندگیمان می شود ، تحت نفوذ خود در می آوریم . اگر بابت نعمت هایی که داریم بنده ای ناشکر باشیم ، امکان ندارد چیزهای خوب بیشتری را وارد زندگیمان کنیم چرا ؟ چون در بحبوحه احساس ناشکری ، افکار و احساساتی را از خودمان ساطع می کنیم که آنها هم به نوبه خود زندگی سرشار از موارد بیشتری را که از بابت آنها ناسپاس هستیم ، جذب می کنند . خواه احساس حسادت ، غبطه ، عدم رضایت یا احساس کافی نبودن باشد ، این احساسات نمی توانند آنچه را می خواهیم به ما بدهند . آنها مانع ورود خیر و برکت به زندگیمان می شوند . اگر تو اتومبیلی جدید بخواهی اما در مورد اتومبیلی که داری شکرگزار نباشی ، در واقع فرکانسی غالب به بیرون می فرستی و نمی توانی چیزی بهتر را جذب کنی . از طرفی اگر بابت اتومبیلی که داری خدا را شاکر باشی ، حتی اتومبیلی به مراتب بهتر از آن را به سوی خودت فرا می خوانی . تمام موارد منفی موجود در زندگی ما صرفاً حاصل پشت کردن به تمام نعمت هایی است که داریم . تصور کنیم که کائنات ( که خیر و برکت محض است ) مانند خورشید است . خورشید مدام می تابد و به صورت جریان بی پایان انرژی حیات را ساطع می کند . وقتی ما روی خود را به سمت خورشید می کنیم تأثیر آن را احساس می کنیم ، اما اگر روی خود را برگردانیم دیگر تأثیرات حیات بخشی آن را دریافت نمی کنیم . کائنات هم دقیقاً عین خورشید عمل می کند . همیشه هست ، در دسترس است و تمام نعمت هایش را به سوی ما می فرستد . وقتی ما بر افکار و احساسات شکرگزاری تمرکز کنیم در واقع رو به سمتی کرده ایم که تمام نعمت ها همیشه وجود دارند و به ما داده شده اند . اما وقتی ما شکایت ، سرزنش و انتقاد کنیم ، غبطه بخوریم ، حسادت کنیم یا هر نوع احساس منفی دیگری داشته باشیم ، در واقع به تمام نعمت های الهی پشت کرده ایم . راز شکرگزاری یکی از قدرتمندترین ابزاری است که ما برای تحول زندگیمان به سوی لذت و شادی محض ، از آن استفاده خواهیم کرد . ما باید شروع کنیم سپس قانون جذب این افکار شکرگزارانه را دریافت می کند و نعمت های مشابه بیشتری از آن را به ما می دهد . برای تحول زندگیمان ، ما باید اول راهی پیدا کنیم که بابت نعمات کنونی مان شکرگزار باشیم . اگر هر بار فقط دقیقه ای خالصانه بر شکرگزاری تمرکز کنیم فرکانس خود را به سوی یکی از قوی ترین فرکانس های موجود می فرستیم و سپس تمام نعمات الهی به سوی ما سرازیر می شود ! وقتی ما بابت هر آنچه دلمان می خواهد وارد زندگیمان شود و قبل از اینکه به راستی ظاهر شوند خدا را شاکر باشیم ( ارتباط عالی ، شغل رویایی ، سلامتی ، ثروت و ... ) در واقع فرکانسی را مبنی بر اینکه از قبل این چیزها را داشته ایم به کائنات می فرستیم . قانون جذب متوجه نمی شود که ما چیزی را صرفاً تصور می کنیم یا واقعی است . بنابراین همین حالا با شکرگزاری از صمیم قلب حتماً همان چیزها را به سمت خودمان جذب می کنیم . این قانونی تغییر ناپذیر است و اگر از طریق صحیح انجام شود ، رد خور ندارد . شکرگزاری نوری را بر زندگی مان می تاباند که در پرتو آن امکاناتی را می بینیم که قبلاً برای ما پنهان بوده و درهایی را به رویمان می گشایند که قبل از آن بسته بودند . هر چه بیشتر این امکانات را کشف کنیم شادمانی بیشتری خواهیم داشت . هنوز برکات زیادی از دید ما پنهان و منتظرند تا شناخته شوند . بیاییم با نگاهی عمیق و قلبی سپاسگزار به تمام زوایای زندگی مان نگاه کنیم ! آن گاه پاداش این شکرگزاری مبهوت مان خواهد کرد ! وقتی احساس می کنیم همه چیز علیه ماست ، اندکی صبر کنیم و بر روی جنبه های دیگر زندگیمان تمرکز کنیم که واقعاً می توانیم به خاطر آنها شاکر باشیم . ناگهان راه های جدیدی را خواهیم دید که می توانیم با آنها به راحتی موانع را پشت سر گذاشته و پیش رویم . شکرگزاری جزء لازم یک زندگی با معنا ، مفرح و غنی است . هر زمان که خدا را شکر می کنیم ، زندگیمان بهتر خواهد شد . پس همین حالا در هر شرایطی که هستیم خدا را شکر کنیم تا زندگی بهتری نصیبمان شود . چگونگی نوشتن لیست شکرگزاری : همیشه فهرست چیزهایی را که بابت آن خدا را شاکر هستی ، به زمان حال بنویس ، خواه حالا آنها را داشته باشی یا نداشته باشی . اگر تو آنچه را که در آینده می خواهی به زمان آینده بنویسی ، آنها همیشه در زمان آینده خواهند ماند . مثلاً اگر بنویسی « من از بابت تمام نعمت هایی که خواهم داشت خدا را شاکرم . » آن نعمت در آینده حاصل می شود و به آن نمی رسی چون « می آید » نه اینکه « از راه رسیده است ! » برای مهار کردن قدرت قانون جذب باید برای هر آنچه در آینده می خواهی همین حالا شکرگزاری کنی انگار که از قبل آنها را دریافت کرده ای . وقتی فهرست خود را می نویسی هر جمله را به این صورت شروع کن : « خدایا از صمیم قلب سپاسگزارم که ... » یا « هم اکنون خدا را شکر می کنم که ... » یا « خدایا ، از بابت ... شکر . » یا هر عبارت شکرگزاری مشابه را که دوست داری و به تو حال و هوای خوبی می دهد ، بنویس . وقتی در دل ، خدا را شکر می کنی ، مجسم کن که کلام تو بر خواسته از قلب است این کار قدرتی شگفت انگیز دارد . عادت کن هر روز قبل از اینکه روز خودت را شروع کنی ، احساس شکرگزاری را که گویی همه چیز بر وفق مراد پیش رفته است حس کنی . هنگام راه رفتن هم ذکر « خدایا شکر » را از صمیم قلب به زبان بیاور . به هر حال که تو موقع راه رفتن فکر می کنی ، پس چه بهتر که از این موقعیت استفاده کنی و با ادای « خدایا شکر » از کائنات بهره مند شوی . خدا دوست دارد که تمام خواسته هایت را به تو بدهد و برای تک تک اشخاص هم چنین موهبتی در لحظه به لحظه زندگی وجود دارد . هر چه هر روز از بابت نعمات خداوند شاکر باشی نعمت های بیشتری به زندگی ات سرازیر می شود . شکر روزانه باعث می شود که در هر زمینه ای از زندگی تو تحولی ایجاد شود . نعمات خداوندی حد و حصر ندارد و تو می توانی آنها را به سوی خود بیاوری . با دعای شکرگزاری روزانه تو در واقع قدرت مغناطیسی جذب تمام خواسته هایت را به زندگی افزایش می دهی و به حداکثر می رسانی و وقتی رویاهای تو به حقیقت بپیوندد معجزه شکرگزاری را در خواهی یافت . لیست شکرگزاری : * سپاسگزاری کلی از خدا : امروز کدامیک از نعمت های پروردگارم را شکرگزاری می کنم ؟ • سلامتی ام ، • پدر و مادرم ، • خانواده و دوستان خوبم ، • نیروی جسمانی ام ، • قوه تفکر و خلاقیتم ، • احساس شادی و نشاطم ، • آرامش و امنیت درونی ام ، • توانایی کار کردنم ، • رزق و روزی ام ، • خیر و برکت زندگی ام ، • ثروت و دارایی هایم ، • امید و آرزوهایم ، • انرژی الهی درونم ، • هدایت الهی ام ، • استجابت دعاهایم ، • عشق و صمیمیت ام ، • زندگی و زنده بودنم ، • آزادی ام ، • خداوند مهربانم * سپاسگزاری جزء جزء نعمت هایی که همین حالا باید آنها را شکر کنی ( هر چیزی که به ذهنت می رسد بنویس و همین حالا شکرگزاری کن . ) 1- 2- 3- * سپاسگزاری از برآورده شدن اهداف و آرزوها ( تمام آنچه را که دلت می خواهد وارد زندگی ات شود ، بنویس . یادت باشد آنها را طوری بنویسی که انگار از قبل به خواسته هایت رسیده ای . ) 1- 2- 3- آيت الله مصباح يزدي: شكرگزاري باعث فزوني و پيوستگي نعمت هاي الهي مي شود رئيس موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) شكرگزاري نعمت هاي الهي از سوي انسان را باعث فزوني و پيوستگي آن ها عنوان كرد. به گزارش خبرنگار «شبكه خبر دانشجو» از قم، آيت الله مصباح يزدي شب گذشته در سلسله جلسات شرح خطبه فدكيه حضرت زهرا(س) در دفتر مقام معظم رهبري (قم)، با تاكيد بر اينكه شكر پروردگار نسبت به نعمت هايي كه فزون از شمارش است، باعث فزوني و پيوستگي نعمت ها مي شود، گفت: خداوند با عطا كردن نعمت هاي فراوان به بندگان خود خواسته است، انگيزه حمد و شكر را در وجود آن ها تقويت و به وسيله شكر نعمت ها، استحقاق افزايش نعمت ها را به انسان ها عنايت كند. وي همچنين با اشاره به اينكه مسئله شكرگزاري از نعمت هاي بي شمار خداوند، امري فطري است، افزود: خودخواهي و لذت گرايي باعث مي شود كه اين فطرت الهي در انسان تضعيف شده و يا از بين برود. مصباح يزدي يادآور شد: گاهي امور فطري در وجود انسان بر اثر عواملي چون اهمال كاري تضعيف مي شود، بنابراين نبايد به دست خود اين فطرت خدادادي را در وجودمان از بين ببريم. رئيس موسسه آموزشي و پژوهشي امام خميني (ره) در ادامه با اشاره به مراتب شكرگزاري از نعمت هاي خداوند و اينكه شكرگزاري اختصاص به انسان ندارد و در حيوانات نيز مشهود است، ابراز داشت: البته شكرگزاري در انسان بايد آگاهانه تر از حيوان باشد و انسان زماني به مقام شكر بر مي آيد كه بداند اين نعمت هاي دنيوي همه از آن خداست. وي با بيان اينكه انگيزه اوليه شكرگزاري نعمت هاي خداوند، نشات گرفته از وجدان انسان هاست، خاطرنشان كرد: خداوند رسما بندگان را دعوت كرده است كه شكر نعمت هايش را به جا آورند. مصباح يزدي تاكيد كرد: وقتي انسان بداند كه در برابر خالقش حقيقتا در رتبه صفر قرار دارد، بيشتر و بهتر طعم بندگي را مي چشد. -------- مردم، شكرگزار نعمت وجود امام عصر(ع) نبودند كه خداوند آخرين ذخيره خود را از ديدگانشان پنهان ساخت. براي اينكه در دادگاه عدل خداوندي شاهد بياوريم كه حجتش را دوست ميداشتيم بايد راه شكرگزاري را بياموزيم. مراتب شكرگزاري ما دو جنبه دارد: 1-شكرگزاري از خداوند متعال 2-شكرگزاري از امام عصر(ع) بعنوان بزرگترين نعمت الهي اولاً بايد خداوند متعال را شكر كرد؛ چون او بيمنّت، نعمات خود را به بندگان عرضه ميدارد. حال كه او بزرگترين نعمت خود را در اختيار ما گذاشته، شايسته است كه ما هم سر بر سجادهي شكر بگذاريم و او را سپاس گوييم. امام رضا (ع) در خطبهاي فرمودند: هيچ شكري نسبت به خداوند متعال برتر از ايمان به او نيست؛ و پس از آن اعتقاد و اعتراف به حقوقي كه پيامبر(ص) و اهلبيت(ع) بر همهي مخلوقات دارند. در حقيقت اين دو مرتبه، مصداق شكر و سپاسگزاري قلبي هستند كه البته در زبان و عمل آدمي هم ظاهر ميگردند. جالب است اين نكته را بدانيم كه شكر نعمتهاي خداوند متعال فقط با معرفت امام(ع) ادا ميشود. بنابراين تنها راه شكرگزاري نسبت به نعمتهاي الهي اين است كه از آنها در جهت معرفت بيشتر امام عصر(ع) استفاده كنيم. بزرگواران بايد حق نان و نمك را ادا كنيم و شكرگزار بزرگترين نعمت خداوند در زمان خود باشيم. دو راه مهم و حياتي شكزگزاري نسبت به وجود امام عصر(ع) معرفت و محبت نسبت به ايشان است. موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید!