سلام ببخشيد مي خواستم بدانم غرور چيست و آدم مغرور کيست و از کجا مي توانم خودم را امتحان کنم که آيا مغروذم؟
سلام
ببخشيد مي خواستم بدانم غرور چيست و آدم مغرور کيست و از کجا مي توانم خودم را امتحان کنم که آيا مغروذم؟
مشاور: sayed mojtaba navab
با عرض سلام و آرزوی توفیق درک باقیمانده ماه قرآن خدمت برادر گرامی! غرور به معناي فريفته شدن است. محرك غرور، اين ذهنيت اشتباه است كه آدمي به خودش بسيار خوش گمان، بلكه مطمئن باشد. براساس آيات قرآن شيطان عامل دوم اين فريب است. شهوات و اميال، نفساني نيز مطالب باطل را به را به خاطر توجيه خويش حقيقت نشان ميدهند. حتي گاهي عبادتها و دانش دانشمند آدمي را در دامن غرور مياندازند. تمامي اين موارد ميتواند به دليل اين غفلت باشد كه انسان ذاتاً فقير و نيازمند است و هر چه دارد از خداست و هيچ نيرويي جز به ياري و توفيق او نيست. از اين گذشته انسان اميدوار ياري رساندن به بسياري از همنوعان است و هر كسي به اندازه توانايي خويش مسؤول است، نه آنكه به توانمندياش مغرور گردد. يكي از آفات بزرگ متدينين، عجب و غرور و رضايت از خويش است كه بواسطه آن انسان اعمال كوچك خود را بزرگ شمارد بلكه گاه اعمال زشت و قبيح خود در نظرش نيكو جلوه ميكند، حضرت امام خميني ( در كتاب اربعين حديث براي درمان اين بيماري مهلك انسان را وادار به تفكر در اعمال نيك خود مينمايد و ميفرمايند اگر نبي اكرم ( به انسان خبر دهند كه اگر در تمام عمر اطاعت و بندگي خدا كنيد و يا در تمام عمر انواع گناه را انجام دهيد در درجات آخرت شما فرقي نميكند و در هر صورت به بهشت ميرويد و از عذاب ايمن هستيد و البته رضاي خدا در اطاعت است، آيا چنين انساني باز اطاعت و بندگي خدا ميكرد؟ واقعاً عباداتي كه براي رسيدن به نعمتهاي بهشت و دوري از عذاب جهنم باشد در نزد عرفاي الهي براي خدا نيست پس چه معني دارد عجب و رضايت از خويش، بنابراين براي درمان بيماري عجب، و از خويش خوش آمدن بايد نكاتي را تأمل نمود: اولاً. همانطور كه حضرت امام ( فرمودند در خود اعمال اگر اندكي دقت شود ميبينيم اكثر اعمال ما با اعمال مقبول درگاه الهي فاصله دارد و ملاكهاي اخلاص در او موجود نيست و تنها اميد به رحمت حقتعالي است. ثانياً. در اعمال خير انسان بايد خود را مقايسه با اولياي الهي نمايد مثلاً نمازي كه خواندهايم و باعث شده عجب و غرور به سراغ ما بيايد و از خودمان خوشمان آمده، آن نماز را با نماز امير مؤمنان كه گفتهاند در حين نماز تير از پاي مبارك او بيرون كشيدند و متوجه نشد، مقايسه نمايد، چگونه مبتلا به غرور و عجب ميشود؟ ثالثاً. در اعمالي كه انجام ميدهد دقت كند با چه وسيلهاي آنها را انجام داد، مثلاً نماز را بدن خود و اعضاء و جوارح آن انجام داده به كمك عقل خود ولي اين اعضاء و جوارح مگر غير از لطف و نعمتهاي خدا است، مگر از خود چيزي داشته كه حالا خوشش آمده، همة عبادات و اطاعات انسان،توفيقي استكهخدايمتعالبهاو دادهو اين سبب شكر بايد باشد نه عجب غرور كه امام صادق ( فرمودند: "ان الله علم ان الذنب خير للمؤمن من العجب و لولا ذلك ماابتلي مؤمنا بذنب ابداً" (كافي جلد1، باب عجبح1) يكي از عوامل غرور، جهل و ناداني است; جهل به خويش و جهل به ناپايداري نعمتهاي دنيا; از اين رو، بهترين راه براي مبارزه با غرور، شناخت خويش و توجّه به دوران ضعف و ناتواني است. اگر انسان، گذشته خود را در نظر آورد كه در ابتدا نطفه گنديدهاي بود، سپس به صورت نوزادي ضعيف، از مادر متولد شد و به هيچ كاري قدرت نداشت، خداوند به او قدرت و نيرو داد، او را بزرگ كرد، به او علم و دانش آموخت، و مال و ثروت بخشيد، و سرانجام نيز قدرت و نيرو، در اثر پيري از او گرفته ميشود و با فرا رسيدن مرگ، همه نعمتهاي مادي از او سلب ميشود. عليميفرمايد: "تعجب ميكنم از انسان متكبّر و مغروري كه ديروز، نطفه گنديده بود و در فردا نيز، مرداري گنديده خواهد بود."(غررالحكم، ج 1، ص 494، حرف عين.) براي مبارزه با غرور، بهتر است انسان ابتدا، عامل و منشأ غرور را بشناسد و سپس به مبارزه با آن بپردازد; اگر عامل غرور او، مال و ثروت است، بايد بداند كه مال در معرض نابودي است، و ممكن است با اندك حادثهاي از بين برود، و چه بسا همين مال، سبب بدبختي و هلاكت انسان شود. اگر عامل روشنگری در برابر غرور، علم و دانش است، بايد توجه داشت كه علم و دانشي ارزشمند است كه به تواضع و فروتني انسان بيفزايد; دانشي كه سبب غرور شود، علم نيست، بلكه جهل است كه انسان را تباه كرده به هلاكت ميافكند، افزون به اين كه علم نيز در معرض زوال و فنا است و چه بسا انسان با كوچكترين ضربة مغزي، تمام معلومات خويش را از دست بدهد. پيامبران و اولياي خدا، در اوج قدرت، همة نعمتها را از جانب او ميدانستند و شكر نعمت او را به جا ميآوردند. هنگامي كه وزير سليمان، تخت بلقيس را به يك چشم به هم زدن حاضر نمودو آن حضرت تخت را در جلو خود حاضر ديد، گفت: "هَـَذَا مِن فَضْلِ رَبِّي لِيَبْلُوَنِيَّ ءَأَشْكُرُ أَمْ أَكْفُرُ وَ مَن شَكَرَ فَإِنَّمَا يَشْكُرُ لِنَفْسِهِي وَ مَن كَفَرَ فَإِنَّ رَبِّي غَنِيُّ كَرِيمٌ ;(نمل،40) اين توانايي از فضل و لطف خداي من است تا مرا بيازمايد كه نعمتش را شكر ميگويم يا كفران ميكنم و هر كه شكر نعمت حق كند، شكر به نفع خويش كرده، همانا خداوند كريم و مهربان است." بيماري غرور ريشه در غفلت و عدم آگاهي دارد و هر چه غفلت و جهالت گستردهتر و پر دامنهتر گردد، غرور نيز گسترش پيدا نموده و بسترساز بيماري خطرناك خود برتربيني و تكبر ميگردد. توجه مداوم به نكات زير ميتواند درمانگر قطعي اين بيماري به خواست خدا باشد. توجه به اينكه پديدهاي بيش نيستم و توسط خداي مهربان لباس هستي پوشيدم و پس از آفرينش لحظه به لحظه تحت تربيت اولين، بزرگتري و مهربانترين مربي نظام هستي يعني رب العالمين قرار گرفته و تجلي ربوبيتش پيوسته استعدادهايم را شكوفا ميسازد و توجه به كرامت و بزرگواري حضرت حق تعالي كه پيوسته مرا بر سر خوان نعمتش نشانده و از تمام مواهب مادي و معنوي برخوردارم ساخته، بيآنكه پاداش و عوض طلب نمايد و بيآنكه من طلبي داشته باشم و توجه به لطف و محبت بيپايان الهي كه گناهسوز است و حجاب افكن نه فقط خطاي آنكه به سويش ميرود و توبه مينمايد ناديده ميانگارد كه او را مورد عفو و بخشش نيز قرار ميدهد و توجه به حضور در محضر حضرت حق تعالي بطور مستمر و مهمتر از همه موارد ذكر شده توجه به نقش انسان در توفيقات و توانمنديها در آيه شريفه "ما اصابَك من حَسنة" ميتواند جايگاه حقيقي انسان را به او نشان دهد. توجه به اينكه: من به سرچشمه خورشيد نه خودم بردم راه ذرهاي بودم و مهر تو مرا بالا برد من خسِ بي سر و پايم كه به سيل افتادم او كه ميرفت مرا هم به دل دريا برد جام صهبا ز كجا بود و مگر دست كه بود كه در اين بزم بگريد و دل شيدا برد خم ابروي تو بود و كف مينوي تو بود كه به يك جلوه ز من نام و نشان يك جا بود خودت آموختيام مهر و خودت سوختيام با برافروخته رويي كه قرار از ما برد علامه طباطبايي بنابراين در پرتو جهلزدايي و خروج از خيالات و موهومات و انگارههاي توخالي و توجه به عزت حق تعالي و ذلت بندگان با امداد از حضرات معصومين ان شاء الله ميتوان گامهاي بلندي در درمان بيماري غرور برداشت. براي اطلاع بيشتر به تفسير سوره انفطار آيه "يا ايها الانسان ما غَرَّك بِرَبِّكَ الكريم" در تفسير نمونه و الميزان مراجعه فرماييد. ان شاء الله خوشبخت و سعادتمند شوید. از کمک به همنوعان خود مخصوصا مردم مظلوم سومالی و دعا برای حق خواهان عالم مخصوصا مردم بحرین غفلت نورزید. موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید!