مصطفی
من مربی یک کانون فرهنگی بنام شهید رمضان پور هستم در این کانون بچه هایی از سن نوجوانی با این کانون ارتباط...
من مربی یک کانون فرهنگی بنام شهید رمضان پور هستم در این کانون بچه هایی از سن نوجوانی با این کانون ارتباط دارند سوال بنده این است که من در برخی مواقع مشاهده میکنم که یکی از نوجوان ها با یکی دیگر شوخی های فیزیکی میکند من نمدانم چیکار کنم که آبروی فرد نریزد و نتیجه مثبت بدهد
مشاور: sayed mojtaba navab
با عرض سلام و آرزوی احساس سبک بالی پس از ماه نور وقرآن و شهرالله خدمت کاربر گرامی! لطفا ابتدا به احادیث نورانی زیر دقت فرمایید: قال العسکری علیه السلام : من وعظ اخاه سّرا فقد زانَه و من وعظه علایّة فقد شانه امام حسن عسکری علیه السلام : کسی که برادر خود را در پنهانی موعظه کند او را زیبائی بخشیده و کسی که آشکار را او را پند دهد وی را به زشتی در آورده است . تحف العقول --------- 6- قال علی علیه السلام : سُرورُ المُومِنِ بِطاعَةِ رَبِّهِ وَ حُزنُهُ عَلی ذَنبِهِ حضرت علی علیه السلام : شادی مومن ، به طاعت پروردگارش می باشد وحزنش برگناه وعصیان است میزان الحکمه ج 4 ص 437 7- قال علی علیه السلام: السُّروُر ، یَبسُطُ النَّفسَ وَ یُثیرُ النّشاط حضرت علیعلیه السلام:شادمانی ، موجب انبساط روح ومایه وجدونشاط می شود میزان الحکمه ج 4 ص 436 8- قال علی علیه السلام: اَلمُومِنُ بُشرُهُ فی وَجهِه و حُزنهُ فی قَلبِه حضرت علی علیه السلام: شخص مومن ، شادیش در رخسارش نمایانو حزن و اندوهش در قلبش می باشد 9- قال رسول الله صلی الله علیه و آله : حُسنُ البِشرَ یَذهَبُ بِالسَخیمَةِ رسول اکرم صلی الله علیه و آله فرمود :گشاده روئی کینه را از دل می زداید کافی ج 3 ص 162 10- قال علی علیه السلام: وَالبَشاشَةُ حِبالَةُ المَوَدَّةُ حضرت علی علیه السلام :خوشروئی ، وسیله دوستیابی است نهجالبلاغه ، قصار 10 11- قال الصادق علیه السلام: تَبَسُّمُ الرَّجُلِ فی وَجهِ اَخیهِ حَسَنَةٌ امام صادقعلیه السلامفرمود :لبخند مرد در برابر برادر دینی اش ، حسنهو ثواب است وسائل الشیعه ج 11 ص 569 12- قال علی علیه السلام: اَکثر سُرورَکَ عَلی ما قَدَّمتَ مِنَ الخَیرِ وَحُزنَکَ عَلی ما فاتَ مِنهُ حضرت علیعلیه السلام:سرورت را زیاد کن بر آنچه از کارهای خیربرای آخرتت انجام داده ای و حزنت را به آنچه از کارهای خیر،محروم گشته ای میزان الحکمه ج 4 ص 437 قال الصادق علیه السلام: لاتَسخَطُوا اللهَ بِرضی اَحَدٍ مِن خَلقِهِوَلاتَتَقَرَّبُوا اِلیَ النّاسِ بِتَباعُدٍ مِنَ الله امام صادق علیه السلام فرمود:خداوند را به غضب در نیاورید بخاطر رضایت و خشنودی احدی از مردم و نزدیک نشوید به مردم بوسیله دوری از خدا وسائل الشیعه ج 11 ص 422 33-قال علي علیه السلام: من كثر كلامه كثر خطاوه و من كثر خطائهقلّ حياوه و من قلّ حياوه قلّورعُه و من قلّ ورعه مات قلبه ومن مات قلبه دخل النّار حضرت علیعلیه السلام: هر کس سخنش فزونی یابد ، لغزشهایش زیاد شود و هر که خطاهایش زیاد شود حیاء و شرمش کم شود و هر که شرم او کم شود ، پرهیزکاری او کم باشد و هر که پرهیزکاریش کم باشد ، دلش مرده است و هر که قلبش بمیرد ، وارد آتش شود. نهج البلاغه 34- قال علی علیه السلام: کَثرةُ المِزاحِ یَذهَبُ البهاءَ حضرت علی علیه السلام :شوخی زیاد، شخصیت انسان را از بین می برد بحارالانوار ج 69 ص 394 به احادیث این سایت در صورت علاقه مارجعه فذمایید: http://nasimebafran.blogfa.com/post-403.aspx اینکه به نکات زیر که در دو دوره سنی تقسیم شده است توجه فرمایید : يكي از ويژگيهاي مهّم دورة نوجواني، شكلگيري شخصيت انسانها در اين دوران است، به همين جهت، نكاتي كه به طور مطلق دربارة شخصيت مطرح ميشود، در مورد نوجوانان، اهميت بيشتري پيدا ميكند. سركوب شخصيت كودكان و نوجوانان، ممكن است به گونههاي مختلفي انجام شود، مثل تحقير، تمسخر، عدم محبت و پذيرش آنان، توهين، زيادهروي در تنبيه، تنبيه بدني، عدم رعايت عدالت در محبت و توجّه، زيادهروي در ملامت، به رخ كشيدن شكستها و كمبودها و...; كه هر يك از اين امور، ممكن است اثري مخصوص به خود، در شخصيت نوجوان داشته باشد ـ مثل دروغگويي در اثر تنبيه ـ اما برخي آثار نيز، مشترك و در واقع، پيامد يك شخصيت حقير و سركوب شده است. (با قطع نظر از چگونگي پيدايش آن) امام هاديميفرمايند: "از شر كسي كه دچار شخصيت پست و بيمقدار گرديده است، ايمن مباشيد."(علي بن الشعبء الحراني، ص 358، مكتبة الصدوق، تهران (من هانت عليه نفسه فلا تأمن شره).) هم چنين اميرالمؤمنينميفرمايند: "به خير كسي كه شخصيتش نزد خودش، خوار شده است، اميد مبند."(علي بن محمد الليثي الواسطي، عيون الحكم والمواعظ، ص 465، دارالحديث، 1376 (من هانت عليه نفسه فلا تَرجَ خيره)) چنين رواياتي، اين هشدار را ميدهند كه شخصيت متزلزل و غير خودباور، در مسيري است كه امكان انجام هر امر ناپسندي كه تصور شود، از وي انتظار ميرود، زيرا انساني كه دچار احساس حقارت است و گوهر عزت و كرامت نفس از او سلب شده است، ديگر چيزي براي از دست دادن ندارد كه نگران آن باشد و به خاطر آن خطا نكند، (مگر اين كه ايماني پولادين داشته باشد.) در مقابل، داشتن تصوير مثبت و با ارزش از خويشتن، مانع انجام امور ناپسند ميشود. حضرت عليميفرمايند: "كسي كه خود را بزرگ و با عزت ميبيند، شهوات و تمايلات نفساني در نظرش پست و كوچك است."(نهجالبلاغه، حكمت 449. (من كرمت عليه نفسه هانت عليه شهواته)) از اين رو، به ما دستور دادهاند: "اكرموا اولادكم واحسنوا آدابهم; كه كودكان خو را انسانهايي با شخصيت پرورش دهيم و آنها را تكريم كنيم."(وسائل الشيعه، شيخ حرّ العاملي، ج 15، ص 195.) در اين صورت است كه آنان، مانعي دروني از انجام بديها خواهند داشت. ضمن ستودن احساس وظيفه و خيرانديشي پاك و بي شائبه شما، درباره موضوع مورد نظر توجه شما را به نكات زير جلب مي كنيم: آنچه بيان فرموديد گوشه اي است از ويژگي هاي روحي و خصائص شخصيتي يك جوان كه روشي خاص از برخورد و رفتار به آنها را مي طلبد از اين رو بايد براساس همين ويژگي ها با وي رفتار كرد، به هدف رسيد و الا هدف و جوان هر دو از دست مي روند لذا: 1. بهترين شيوه هدايت يك جوان نظارت بر رفتار اوست و اين نظارت نبايد از نزديك و با دستور انجام پذيرد بلكه اين هدايت، هدايت از راه دور و بر پايه انتقال ارزش ها و واقعيت ها است و از نظر عملياتي راه هدايت در دوستي با آنها نهفته است پس سعي كنيد خود با وي دوست باشيد و در فضاي دوستي و ارتباط هاي صميمانه بتوانيد اهداف خود را برآوريد. 2. اگر خود نمي توانيد دوست باشيد و يا در كنار روش اول شما در انتخاب دوست به وي كمك كنيد و با ياري دوست برگزيده ارزش ها و واقعيت ها را به او منتقل كنيد چون تعهد جوانان به قوانين گروه هاي هم سن و سال بيشتر است لذا از دوستان خود بيشتر حرف شنوي دارند و شما مي توانيد از اين ويژگي استفاده كرده و از طريق دوستان و يا انتخاب دوستان خوب و پسنديده اهداف خود را تعقيب نماييد. 3. از سرزنش كردن، دستورات آمرانه صادر نمودن، امر و نهي كردن در برابر ديگران سخت پرهيز كنيد كه اين نوع رفتارها (تا چه رسد به رفتارهاي زشت و نابجا) باعث بريده شدن ريسمان ارتباط مي گردد و وقتي ارتباط قطع شد ديگر راهي براي اصلاح و انتقال پيام نخواهد ماند. 4. از آنجا كه جوانان توصيه مستقيم را نمي پذيرند در اختيار نهادن كتب مورد نظر به شكل غيرمستقيم و يا نقل داستان عبرت آموز و... مي تواند راهي براي انتقال پيام شما باشد. مثلا درباره ارتباط با جنس مخالف و داشتن دوست پسر، كتابي به نام «دختران، دوستي ها و عبرت ها» را معرفي يا در اختيارش قرار دهيد تا مطالعه كند. 5. در حالي كه مبالغه گويي را كنار گذارده برخي پيامدهاي ارتباط هاي اجتماعي نابجا مانند دوست پسر داشتن، فريب دوستان خياباني را خوردن و... را براي او بازگو كنيد لذا خود با بينش از آنها پرهيز مي كند و اگر روزي شما نيز حضور نداشته باشيد او از درون از آنها انزجار پيدا مي كند و متنفر مي شود. 6. توانايي هاي او همانند احساسات پاك، تخيلات بي شائبه او را به مسير خوب هدايت كنيد مثلا اجازه بدهيد احساسات خود را در مسير موجود برتر عالم هستي حضرت بقيه الله (عج) بنويسد و يا در مورد يك گل، پدر و مادر و ... بيان كند نبايد اين احساسات و تخيلات را سركوب كرد همانگونه كه نبايد اجازه داده به انحراف كشيده شوند پس موضوع و فرصت را شما ايجاد كنيد تا او خود را به اين شكل رها سازد. 7. براي او سرگرمي مورد علاقه، پر كننده اوقات فراغت، برطرف كننده نيازهاي امروز و آينده زندگي او است فراهم آورد به خصوص از حرفه آموز و هنرآموزي در اين مورد غفلت نورزيد اگر جوانان نيروي جواني خود را در مسير سالم هدايت نكند غوغا به پا مي كند. امیدوارم با توکل به خدا راهگشا باشد. ان شاء الله خوشبخت و سعادتمند شوید. از کمک به همنوعان خود مخصوصا مردم مظلوم سومالی و دعا برای حق خواهان عالم مخصوصا مردم بحرین غفلت نورزید. موفق ، موید و پیروز و سربلند باشید!