مائده

خواهش ميكنم فوري بهم جواب بديد خيلي حياتيه:چرا همه جا درباره ي ظهور امام عصرمون اينجوري عنوان ميشه كه...

خواهش ميكنم فوري بهم جواب بديد خيلي حياتيه:چرا همه جا درباره ي ظهور امام عصرمون اينجوري عنوان ميشه كه ايشون با اسب و شمشير و چه وچه... ظهور ميكنن و به جنگ با كفر و بي ديني و... ميرن اونم تو دوره اي كه لحظه به لحظه همه چيز رو به پيشرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ايا شمشير و اسب تو اين فضا كار سازه؟؟؟!!!!!!!!!! واينكه چرا جنگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه اسلام دين صلح و اعتدال و امنيت نيست؟؟؟؟؟؟ لطفا جوابتون منتطقي باشه تا بتونم از دين شريفمون در برابر غير مسلمون به درستي دفاع كنم.
جمعه، 18 شهريور 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

مائده

خواهش ميكنم فوري بهم جواب بديد خيلي حياتيه:چرا همه جا درباره ي ظهور امام عصرمون اينجوري عنوان ميشه كه...

مائده ( تحصیلات : لیسانس ، 25 ساله )

خواهش ميكنم فوري بهم جواب بديد خيلي حياتيه:چرا همه جا درباره ي ظهور امام عصرمون اينجوري عنوان ميشه كه ايشون با اسب و شمشير و چه وچه... ظهور ميكنن و به جنگ با كفر و بي ديني و... ميرن اونم تو دوره اي كه لحظه به لحظه همه چيز رو به پيشرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ايا شمشير و اسب تو اين فضا كار سازه؟؟؟!!!!!!!!!! واينكه چرا جنگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه اسلام دين صلح و اعتدال و امنيت نيست؟؟؟؟؟؟ لطفا جوابتون منتطقي باشه تا بتونم از دين شريفمون در برابر غير مسلمون به درستي دفاع كنم.


مشاور: sayed mojtaba navab

قبل از پاسخ کامل مناسب دیدم به وظایف منتظران آقا کمی اشاره نمایم و بعد هم به مطلب خودمان : مي‏توان برخي وظايف منتظر امام زمان(ع) را چنين ذكر كرد: 1. اولين شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان ميهمان خود را نشناسد و از خصوصيات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامي انسان در انتظار كسي مي‏نشيند كه او را خوب بشناسد اما اگر انسان كسي را نشناسد و بداند كه آن شخص خواهد آمد برايش اهميتي نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنين است. كساني كه آن حضرت را نمي‏شناسند مانند كفار و يا اهل اديان ديگر، هرگز انتظار او را نمي‏كشند اما كساني كه او را مي‏شناسند و ارزش او را مي‏شناسند و مقام او رامي‏دانند منتظر او مي‏مانند. كساني كه امام زمان را نمي‏شناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در اين حال بميرند در حال جاهليت از دنيا رفته‏اند. چنانكه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته الجاهليه؛ هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهليت از دنيا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331). بنابراين اولين شرط انتظار، ايجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبيعي است كه هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بيشتر باشد انسان ارزش او را بيشتر درك خواهد كرد و به عظمت او بيشتر پي خواهد برد و بيشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالي كه افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگي و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدين جهت از زمره منتظران بيرون هستند. آري وصل خورشيد به شب بره اعمي نرسد كه در اين آينه صاحب‏نظران حيرانند البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاريخي وجود آن حضرت است مانند اينكه امام دوازدهم است و تاريخ ولادتش در چه سالي است و مانند آن. اما گونه ديگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانيت آن حضرت است كه اين شناخت كار هر كسينيست و ظرفيت و لياقت زيادي مي‏خواهد. و در حقيقت اصحاب خاص امام زمان(ع) كساني هستند كه آن حضرت را به مقام نورانيت شناخته‏اند براي آگاهي از مقام عظيم امامت رجوع به زيارت جامعه كبيره و تأمل در معاني عميق و عجيب آن توصيه مي‏شود. همچنين خواندن كتب معتبري كه در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است مي‏تواند انسان را تا حدي به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد. 2. محبت به امام زمان(ع)؛ وظيفه ديگري است كه منتظران آن حضرت بايد در خود ايجاد كنند و آن را افزايش دهند. بديهي است كه تا انسان از ميهمان خويش خوشش نيايد و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم كه او رابشناسد نمي‏تواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از ميهمان خود بدش بيايد چگونه مي‏تواند منتظر قدم او باشد و خود را براي پذيرايي از او آماده كند. پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شكل نگرفته و شعله‏ور نشده باشد نمي‏تواند به وظايف منتظران واقعي عمل نمايد.محبت به امام زمان وظيفه‏اي است كه پيامبر اكرم(ص) نيز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا كه در قرآن كريم مي‏فرمايد: «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا الموده في القربي» (شوري، آيه23). 3. ايجاد سنخيت با امام زمان(ع)؛ منتظران واقعي وضعيت روحي و فكري و عملي خود با به گونه‏اي سامان مي‏دهند كه سنخيت كاملي با امام زمان(ع) داشته باشند. آيا مي‏توان منتظر قدوم كسي بود و با او مشابهت و سنخيت نداشت؟ آيا مي‏توان محبت كسي را داشت اما با او هيچ سنخيت و مشابهتي نداشت؟ ايجاد سنخيت با امام زمان از طريق تقويت ايمان و تقوا و فضايل اخلاقي و درجات معنوي حاصل مي‏شود. و تنها در اين صورت است كه مي‏توان ادعاي محبت به امام زمان را داشت. در صورتي كه انسان رفتارش مطابق ميل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد كشيد و عشق آن حضرت او را به فرياد خواهد آورد و دوري‏اش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت. طبيعي است كه هر چقدر سنخيت با امام زمان بيشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بيشتر خواهد شد و محبت انسان نيز به آن حضرت افزون‏تر خواهد گشت. 4. ارتباط با منتظران ديگر؛ منتظر امام زمان مي‏داند كه برنامه آن حضرت يك برنامه جهاني است و بايد ياوران زيادي داشته باشد تا حركتش پيروز شود. بنابراين به فكر گسترش ياران و منتظران آن حضرت خواهد افتاد و باارتباط با آنها به تقويت روحيات ايماني خود و ديگران خواهد پرداخت تا بر اساس تعاونوا علي البرّ و التقوي به كمك مؤمنان منتظر ديگر خود را آماده ظهور حضرت بنمايد. 5. دعا براي تسريع در ظهور امام زمان(ع)؛ منتظر واقعي هر لحظه انتظار محبوب را مي‏كشد و از خدا مي‏خواهد كه هر چه زودتر او را برساند بنابراين دعاي فراوان براي فرج آن حضرت از وظايف هميشگي منتظران حضرتش مي‏باشد. دعا براي تسريع در فرج امام زمان مورد توصيه آن حضرت نيز مي‏باشد. 6. ارتباط با امام زمان(ع) به شكل‏هاي مختلف؛ اگر انسان منتظر، محبوب خويش را نيابد، سعي مي‏كند عدم ورود محبوب خويش را از طرق ديگر مانند تلفن و نامه جبران نمايد تا اگر به ملاقات او موفق نشده است لا اقل ارتباط ضعيفي با او داشته باشد. همچنين منتظر امام زمان وقتي موفق به زيارت آن حضرت نمي‏شود از طريق خواندن دعاي ندبه، زيارت آل ياسين، دعاي عهد كه از طرف بزرگان بسيار توصيه شده است، و نيز از طريق رفتن به مسجد جمكران ارتباط خود را با آن حضرت حفظ مي‏كند. 7. ياد فراوان حضرت؛ ياد كردن از محبوب عادت ديرينه منتظران عاشق است كه چندي منتظر محبوب خويش هستند اما نتوانسته‏اند پس از مدتها انتظار او را ببينند و حال خود را لا اقل با ياد او و نام او آرام مي‏كنند. به ياد آوردن امام عصر و عنايت او به شيعيان با ذكر احاديث، كرامات، مقام امام و عنايت امام به شيعيان وظيفه ديگري است كه منتظران واقعي احساس مي‏كنند و بدين طريق همواره نام و ياد آن حضرت را زنده نگه مي‏دارند. 8. دادن صدقه براي سلامتي آن عزيز و يا حواله نمودن ثواب‏هايي براي آن حضرت 9. رفع شبهه و مبارزه با شبهه‏افكنان درباره وجود، طول عمر و آثار وجودي آن حضرت در بين منتظران. 10. اميدواري بر قيام و انقلاب آن يوسف زهرا(س) و اميد دادن به ديگران 11. ايجاد آمادگي دائم رزمي براي ظهور حضرت چنانكه در روايت آمده است: «ليعدن احدكم لخروج القائم و لو سهما؛ هر يك از شما براي قيام قائم(عج)بايد آماده گردد هر چند با تهيه يك تير باشد» (بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 146). از اينرو شركت در بسيج يكي از وظايف منتظران مي‏باشد. ترسيم تفصيلي عصر ظهور امكان‏پذير نيست اما به صورت فشرده به سيماي كلي آن اشاره مي‏كنيم: روايات حاكي از اين است كه انقلاب و حركت ظهور حضرت مهدي(عج) بعد از فراهم شدن مقدمات و آمادگي‏هاي منطقه‏اي و جهاني از مكه آغاز مي‏گردد. آنگاه در سطح جهان نبردي سخت ميان غربي‏ها و تركان و يا هواداران آنها به وجود مي‏آيد تا جايي كه منجر به جنگ جهاني مي‏گردد. اما در سطح منطقه دو حكومت هوادار حضرت مهدي(عج) در ايران و يمن تشكيل خواهد شد... كه ياران ايراني آن حضرت مدتي قبل از ظهور، حكومت خويش را تأسيس نموده و درگير جنگي طولاني مي‏شوند كه سرانجام در آن پيروز مي‏گردند. اندك زماني پيش از ظهور آن بزرگوار شعيب بن صالح در يمن قيام مي كند و سيد خراساني در ايران و هر دو زمينه سازي براي ظهور امام زمان مي كنند و در برخي روايات خروج شعيب بن صالح از سمرقند بيان شده است (بحارالانوار، ج 52، ص 213). اما ياران يمني وي، قيام و انقلاب آنان چند ماه پيش از ظهور حضرت بوده و ظاهرا ايشان در سامان بخشيدن به خلاء سياسي كه در حجاز به وجود مي‏آيد همكاري مي‏نمايد. از جمله نشانه‏هاي ظهور حادثه‏اي است كه ميان دو حرم مكه و مدينه رخ مي‏دهد. در اين هنگام نشانه‏هاي ظهور حضرت مهدي(عج) آشكار شده و شايد بزرگترين نشانه آن، نداي آسماني است كه به نام او در 23 ماه رمضان شنيده مي‏شود پس از اين نداي آسماني حضرت مهدي(عج) به طور سري با برخي از ياران خود ارتباط برقرار مي‏نمايد. درباره آن بزرگوار در سراسر گيتي سخن بسيار به ميان آمده و نام وي زبانزد همگان گشته و محبتش در دل‏ها جاي مي‏گيرد. دشمنان از حضور آن حضرت بيمناك شده و مي‏كوشند تا وي را يافته و از ميان بردارند ازاين‏رو سپاهي وارد مدينه گشته و به هر مرد هاشمي كه دست يابند او را دستگير و يا مي كشند و يا به زندان مي‏اندازند آن حضرت با برخي از ياران خود در مكه تماس گرفته تا اين كه قيام خويش را در شب دهم محرم بعد از نماز مغرب و عشاء از حرم شريف مكي آغاز مي‏كند و پس از درگيري بر مكه تسلط مي‏يابد. در صبح روز دهم محرم حضرت مهدي(عج) پيام خود را به زبان‏هاي مختلف به تمام جهان ابلاغ مي‏كند و ملل دنيا را به ياري خويش دعوت كرده، اعلام مي‏دارد كه در مكه باقي خواهد ماند تا معجزه‏اي كه جد گرامي‏اش حضرت رسول(ص) وعده فرموده محقق شود و آن فرو رفتن لشكريان سفياني به زمين است كه براي درهم شكستن حركت آن حضرت راهي مكه مي‏شوند. آن حضرت پس از اين معجزه با سپاه خود كه متشكل از ده و اندي هزار تن است از مكه رهسپار مدينه مي‏شود و پس از نبردي با نيروهاي دشمن مستقر در آنجا، مدينه را آزاد ساخته آنگاه با آزادسازي دو حرم مكه و مدينه فتح حجاز و تسلط بر منطقه خاتمه مي‏يابد. وي پس از پيروزي بر حجاز راهي جنوب ايران مي‏شود و در آنجا با سپاه ايران و توده‏هاي مردم آن سامان به رهبري خراساني برمي‏خورد. آنان با او بيعت كرده و با همرزمي يكديگر با قواي دشمن در بصره به پيكار مي‏پردازند كه سرانجام به پيروزي بزرگ و آشكاري دست مي‏يابند. سپس امام(عج) وارد عراق گرديده واوضاع داخلي آنجا را پاكسازي مي‏كند و با درگيري با بقاياي نيروهاي سفياني و گروه‏هاي متعدد شورش آنها را شكست داده و به قتل مي‏رساند. آنگاه عراق را مركز حكومت و كوفه را پايتخت خود قرار مي‏دهد و بدين‏سان يمن، حجاز،ايران، عراق و كشورهاي خليج‏فارس يكپارچه تحت فرمانروايي آن حضرت درمي‏آيد. بعد از آن جنگ‏هايي با تركان و يهوديان صورت مي‏پذيرد كه در هر دو پيروزي از آن حضرت(عج) است. غربيان مسيحي از اين وقايع سخت نگران شده و با حضرت اعلان جنگ مي‏كنند ولي ناگاه حضرت عيسي مسيح(ع) از آسمان به قدس شريف فرود آمده و با سخنان خويش جهان و به ويژه مسيحيان را مورد خطاب قرار مي‏دهد. فرود آمدن حضرت عيسي(ع) براي جهان علامت و نشانه‏اي است كه موجب شادي مسلمانان و ملت‏هاي مسيحي خواهد گرديد. به نظر مي‏رسد كه حضرت مسيح(ع) ميان حضرت مهدي(ع) و غربي‏ها وساطت نموده و قرارداد صلحي به مدت هفت سال ميان دو طرف بسته مي‏شود. اما غربي‏ها بعد از دو سال پيمان صلح را مي‏شكنند، لذا روميان در يك هجوم ناگهاني با نزديك به يك ميليون سرباز به سرزمين شام و فلسطين يورش مي‏آورند. نيروهاي اسلام روياروي آنها قرار گرفته و حضرت مسيح(ع) موضع خود را هماهنگ با حضرت مهدي(عج) اعلام داشته و پشت سر وي در قدس نماز مي‏گذارد. دراين جنگ مسلمانان پيروز مي‏شوند. سپس غرب توسط امام فتح مي‏گردد. پس ازفتح و اسلام آوردن بيشتر مردم آن سامان، حضرت مسيح(ع) رحلت نموده و حضرت مهدي(عج) و مسلمانان بر پيكر او نماز مي‏گذارند. سپس پيكر پاك او را با پارچه‏اي كه دست‏بافت مادرش مريم صديقه(ع) است كفن نموده و در جوار مزار شريف مادرش در قدس به خاك مي‏سپارد. پس از اين فتوحات حضرت مهدي(عج) براي تحقق بخشيدن به اهداف الهي در ابعاد گوناگون و در ميان ملل جهان اقدام مي‏كند و براي تعالي بخشيدن و شكوفايي زندگي مادي و تحقق توانگري و رفاه همگان قيام نموده و جهت گسترش فرهنگ و دانش و بالا بردن سطح آگاهي ديني و دنيايي مردم مي‏كوشد. به نظر ميرسد كه جنبش دجال ملعون و فتنه و آشوب او يك حركت انحرافي بهره‏گيري از پيشرفت علوم و حالت رفاهي باشد كه در زمان امام(عج) جامعه بشري به آن دست مي‏يابد. دجال از روش‏هاي پيشرفته چشم‏بندي، براي فريب جوانان پسر و دختر و زنان كه بيشترپيروان او را تشكيل مي‏دهند استفاده مي‏كند. ازاين‏رو در جهان موجي از فتنه و آشوب به وجود مي‏آورد كه فريبكاري‏هاي او را باور مي‏كنند اما حضرت مهدي(عج) نيرنگ‏هاي وي را آشكار ساخته و به زندگي او و هوادارانش خاتمه مي‏بخشد. اين دورنمايي كلي از حركت و انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) بود، (براي آگاهي بيشتر ر.ك: عصر ظهور، علي كوراني، ترجمه عباس جلالي، انتشارات سازمان تبليغاتاسلامي). اما علائم و نشانه‏هاي ظهور كه هر يك نويدي از نزديك شدن ظهور آن حضرت(عج) است فراوان است كه به ذكر مهم‏ترين آنها اكتفا مي‏كنيم: 1- خروج سفياني: سفياني مردي از نسل ابوسفيان است كه پيش از ظهور حضرت خروج مي‏كند و پس از ظهور با امام مي‏جنگد. امام صادق(ع) فرمود: «ما و خاندان ابوسفيان دو خانداني هستيم كه بر سر دين خدا با هم دشمني داريم. ما سخن خداوند را تصديق كرديم و آنان تكذيب كردند. ابوسفيان با پيامبر(ص) مبارزه كرد و معاويه با علي(ع) و يزيد با حسين بن علي(ع) به مخالفت برخاستند و سفيانينيز با قائم(عج) خواهد جنگيد، (بحارالانوار، ج 52، ص 182). 2- خسف در بيداء: خسف ؛ يعني، فرو رفتن و بيداء سرزمين بين مكه و مدينه است و مراد از آن فرو رفتن لشكر سفياني در زمين است. علي(ع) فرمود: در آستانه ظهور قائم ما، مهدي(عج) سفياني خروج مي‏كند. سپاه وي به سوي مدينه حركت مي‏كند و چون به سرزمين بيداء مي‏رسند خداوند آنها را در كام زمين فرو مي‏برد، (ينابيع الموده، قندوزي، چاپ بصيرتي، ص427). 3- خروج يماني: سرداري است از يمن كه قيام كرده و مردم را به حق و عدل دعوت مي‏كند. امام صادق(ع) فرمود: قيام خراساني و سفياني و يماني در يك سال و يك روز خواهد بود و در اين ميان هيچ پرچمي به اندازه پرچم يماني دعوت به حق و هدايت نمي‏كند، (كتاب‏الغيبه، نعماني، ص 252). ظاهرا خراساني نيز دعوت به حق مي‏كند. 4- قتل نفس زكيه: نفس زكيه؛ يعني، انسان پاك. امام باقر(ع) فرمود: «بين ظهور مهدي(عج) و كشته شدن نفس زكيه بيش از پانزده شبانه‏روز فاصله نيست»، (الارشاد، ج 2، ص 374). 5- صيحه آسماني: ظاهرا صدايي است كه در آستانه ظهور از آسمان شنيده مي‏شود. امام باقر(ع) فرمود: «ندا كننده‏اي از آسمان نام قائم را ندا مي‏كند پس هر كه در شرق و غرب است آن را مي‏شنود، (كتاب الغيبه، نعماني، ص 252). درباره تعداد ياران خاص آن حضرت كلياتي وارد شده است مانند اين كه: امام باقر(ع) فرمود: سوگند به خدا، سيصد و اندي نفر بدون وعده پيشين گرد مي‏آيند در ميان آنان پنجاه زن است، (بحارالانوار، ج 52، ص 223). درباره ويژگي‏هاي ياران حضرت نيز طبق برخي از روايات خداشناسي، عبادت و بندگي، شجاعت، فرمانبري، ايثار، زهد و ساده‏زيستي و نظم و انضباط از صفات آنان شمرده شده است. نشانه‏هاي ديگري نيز وجود دارد كه براي مطالعه در اين زمينه به كتابهاي زير مراجعه كنيد: 1- ظهور نور، علي سعادت‏پرور، نشر تشيع 2- علائم ظهور امام زمان(عج)، محمد حسين همداني، انتشارات صحفي 3- نشانه‏هاي ظهور، سادات مدني، نشر منير 4- از ولادت تا ظهور، كاظم قزويني، ترجمه: فريدوني، نشر آفاق 5- از ولادت تا ظهور، كربي، انتشارات الهادي 6- كتابنامه امام زمان محمدپور 7- يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان رجالي تهراني 8- ترجمه منتخب الاثر آيت اللّه‏ صافي 9- مهدي موعود ترجمه علي دواني 10- وابستگي جهان به امام زمان لطف اللّه‏ صافي 11- امام زمان در گفتار ديگران علي دواني 12- علائم ظهور محمد علي علمي ------------------------- اگر کافی نبود به این سوالات توجه فرمایید: مركز: واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامي پرسش: آيا امام زمان(عج) با اسب و شمشير ظهور خواهد كرد يا با پيشرفته‏ترين سلاح؟ پاسخ: مي‏گويند پس از انفجار اولين بمت اتمي در هيروشيما و ناكازاكي، انيشتين پيش بيني كرد كه جنگ جهاني سوم، جنگ اتمي خواهد بود و فاجعه انساني و غير انساني آن به قدري دهشتناك و هراس‏انگيز است كه نمي‏توان آن را تصور نمود. فقط مي‏دانيم كه انسان‏ها از لحاظ افمكانات زندگي به عصر "حجر" بر مي‏گردند. با اين پيش فرض و ذهنيت، جنگ با شمشير توجيه‏پذير مي‏گردد، ليكن نظام آفرينش و سير زندگي انسان بر اصل "تكامل" تداوم دارد. تكامل و پيشرفت همه جانبه، قانوني فراگير و جهان گستر است. علم و انديشه بشر پيوسته در مسير تكامل قرار گرفته و آثار آن نو به نو مي‏گردد و در ساخت ابزارهاي مختلف رفاهي و دفاعي، صنعي و علوم آزمايشگاهي و ابزاري كه كاربرد آن در زمين يا كيهان است، تجلي پيدا مي‏كند. سير علوم به سوي كمال، همانند آب رودخانه است كه هر چه به جلو مي‏رود، شيب آن بيشتر و سرعت آب افزون‏تر مي‏گردد، ولي انسان از آغاز آفرينش تا عصر ظهور با همه تلاش و به كارگيري هوش و نبوغ؛ علم و انديشه خويش فقط قادر مي‏گردد هفت و چهاردهم درصد علوم و واقعيات هستي را كشف كند؛ يعني دو قسمت از 27 (1) قسمت آن را و بقيه آن در عصر ظهور و شناخته خواهد شد. پس با فرا رسيدن زمان تجلي خورشيد حقيقت و سپري شدن آن تيزتر مي‏شود و با توزيع عادلانه امكانات و برقراري عدالت اجتماعي علاوه بر پيشرفت‏هاي پيشين، نود و شش و شش دهم درصد مجهولات باقي مانده بشر نيز معلوم مي‏گردد. به بان ديگر: حركت ماشينزه مدرن نه تنها متوقف نمي‏گردد، بلكه با سرعت تكامل مي‏يابد، تكاملي كه توأم با پيشگيري از جنبه منفي زندگي ماشيني و خطرات ناشي از آن خواهد بود و به تعبير ديگر ماشينزه هم تكامل مي‏يابد و هم تصفيه مي‏شود".(2) پس چگونه مي‏توان واپس گرايي و ارتجاع علمي و ابزاري را باور نمود و معتقد شدكه انسان عصر ظهور آن چنان گذشته گرا مي‏گردد كه همانند آبا و اجداد خويش با شمشير مي‏جنگد و دفاع مي‏كند؟ سلاح امام زمان(عج) مادي است؟ آيا سلاح حضرت از قبيل احساس يك نوع ترس و وحشت فوق العاده در قلوب دشمنان است كه مانع هر گونه تصميم‏گيري كفار در اين زمينه مي‏شود، يا يك نوع تأثير مرموزي رواني و از كار انداختن دستگاه‏هاي فكري آن‏ها از راه دور است كه قدرت استفاده از سلاح‏هاي مخرب را مختل مي‏سازد؟ يا با اعجاز و كمك فرشتگان موانع را از سر راه برمي دارد و زمين را از لوث وجود مفسدان و مستكبران پاك مي‏سازد؟ يا اين سلاح همانند يك اشعه مجهول و مرموز است كه كاربردش ماوراي همه سلاح‏هاي كنوني است و مي‏تواند همه را خنثي كند؟(3) هر يك از سلاح‏هاي ذكر شده ابزاري است كه در زمان حضرت براي برداشتن موانع و شكستن استحكامات اهريمني دشمن ممكن است به كار گرفته شود، ليكن اصل بر اين است كه زندگي مردم از مسير طبيعي و عادي خارج نگردد و از اعجاز و سلاح‏هاي غير عادي در مواقع ضرورت و جهت دلگرمي و آرامش روحي مؤمنان استفاده گردد. پس لازم است دو نكته را بيان كنيم: 1 - استفاده از سلاح غير مادي: امداد غيبي و حمايت الهي در پيروزي امام زمان (عج) نقش زيادي دارد. امام صدق(ع) در توضيح آيه "أتي امر اللَّه فلا تستعجلوه". (4) مي‏فرمايد: "منظور از حادثه‏اي كه حتماً تحقق پيدا مي‏كند و براي تحقق آن عجله نكنيد، امر ما اهل بيت(ع) و ظهور امام زمان(عج) و تشكيل حكومت جهاني و رجعت امامان(ع) است. وقتي حضرت ظهور كرد، خداوند او را به سه چيز تأييد خواهد نمود. 1 - فرشتگان، 2 - ايجاد رعب در دل دشمنان، 3 - به وسيله مؤمنان". در برخي روايات عدد فرشتگان به تناسب موقعيت‏هاي مورد نياز مختلف سه هزار، پنج هزار و چهل و شش هزار نفر ذكر شده است. (5) اين دسته روايات مي‏رساند كه فرشتگان همانند جن تحت فرمان حضرت هستند و در موقعيت‏هاي مختلف از وجود آن‏ها بهره مي‏برد. 2 - استفاده از سلاح مادي: اگر چه امدادهاي غيبي در پيروزي امام(عج) نقش به سزايي دارد، اما پيروزي به آساني دست نمي‏دهد، بلكه با رنج طاقت فرسا همراه است، چه اين كه مؤمنان و بلكه انسان‏ها عموماً پيوسته مورد آزمايش قرار مي‏گيرند. فرورفتن در شدايد و سختي‏ها يكي از ابزار آزمايش است. امام صادق(ع) مي‏فرمايد: "پيروزي به دست نمي‏آيد مگر در غرقاب خوب و عرق. (6) براي دوست شما مهدي آن وسيله سركش ذخيره شده است". راوي حديث مي‏گويد: پرسيدم منظور از وسيله سركشي چيست؟ امام(ع) فرمود: "ابري است كه در آن غرش رعد و شدت صاعقه يا برق است. او بر اين وسيله سوار مي‏شود. آگاه باشيد او به زودي بر ابرها سوار مي‏گردد و به آسمان‏هاي هفتگانه صعود مي‏كند و همه جاي زمين يا زمين‏هاي هفت گانه را در هم مي‏نوردد".(7) مسلماً منظور از ابر، ابر معمولي نيست، زيرا ابرهاي معموي وسيله‏اي نيستند كه بتوان با آن‏ها سفر فضايي كرد، چون در جو نزديك زمين در حركتند و با زمين فاصله ناچيزي دارند و نمي‏توانند از آن بالاتر بروند، بلكه اشاره به وسيله فوق العاده سريعي السيري است كه در آسمان به صورت توده‏اي فشرده از ابر به نظر مي‏رسد. غرشي همانند رعد و قدرت و شدتي هم چون صاعقه و برق دارد. از حديث ذكر شده مي‏توان دريافت موضوع عقب گرد صنعتي در كار نيست، بلكه به عكس سخن از پيشرفت خارق‏العاده‏اي است كه به موازات آن بايد تكامل در همه زمينه‏ها صورت گيرد.(8) پس منظور از به كارگيري شمشير كنايه از جنگ است؛ يعني جنگ و خون ريزي جزء برنامه رسمي مهدي موود است. ايشان مأمور است دين اسلام را عالم‏گير كند، و جلوي بيدادگري را بگيرد، اگر چه با جنگ و توسل به شمشير باشد، بر خلاف سيره و رويه پدران بزرگوارش كه چنين مأموريت حادي نداشتند و به پند و اندرز اكتفا مي‏كردند.(9) بنابر اين منظور از قيام مهدي(عج) به سيف اتكا به قدرت نظامي است، همان گونه كه "قلم" كنايه از علم و فرهنگ است. ضرب المثل‏هاي زيادي در فرهنگ‏هاي مختلف در مورد شمشير كه سمبل قدرت است، وارد شده است.(10) پي نوشت‏ها: 1 - حسن بن محمد ولي اروميه‏اي، مهدي موعود، ج 2، ص 221. 2 - ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي (عج)، ص 274. 3 - همان، با تلخيص. 4 - نمل (16)آيه 1. 5 - محمد بن ابراهيم نعماني، كتاب الغيبه، ص 234 و 243. 6 - همان، باب 15، ص 283 - 285؛ بحار الانوار، ج 52، ص 9 - 357. 7 - حسن بن محمد ولي اروميه‏اي، مهدي موعود (ترجمه ج 13 بحار)، ص 323. 8 - ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي، ص 281، با تلخيص. 9 - ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 316، با تلخيص. 10 - حسن بن محمد ولي، اروميه‏اي، مهدي موعود، ج 2، ص 359. ---------------- مركز: واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامي پرسش: آيا امام زمان(عج) وقتي كه ظهور مي كند، با سلاح هاي امروزي قيام مي كند يا با سلاح هاي قديمي؟ اگر با سلاح هاي قديمي مانند شمشير باشد، چگونه مي تواند با سلاح هاي مدرن مبارزه كند؟ پاسخ: امام زمان(عج) بر حسب روايات با شمشير قيام مي كند. زره و پرچم پيامبر(ص) و ذوالفقار امام علي(ع) كه هر يك مبارك و داراي قداست هستند، نزد حضرت مي باشند. اين كه در روايات آمده است كه حضرت با شمشير قيام مي كند، شمشير دليل بر مأموريت و قيام ايشان به جهاد مسلحانه است. گرچه ظاهر روايان اين است كه حضرت در قتل دشمنان الله از آن استفاده خواهند نمود، اين منافات ندارد كه بگوييم: حضرت از سلاح هاي متعارف عصر ظهور بهره مي گيرد.1 مقصود از شمشير اين نيست كه سلاح هاي جنگي او منحصر به شمشير است و از استعمال هر گونه سلاح ديگري خودداري مي كند، بلكه ممكن است حضرت از سلاح هاي جنگي روز استفاده كند، و امكان دارد سلاح هاي ديگري را اختراع كند كه بر تمام وسايل جنگي آن روز غالب گردد.2 افزون بر اين حضرت از امدادهاي غيبي و ياري فرشتگان بهره مي گيرد و پيروز مي شود. در روايت آمده است كه حضرت منصور به رعب و مؤيد به نصر و تأييد شده خدا مي باشد.3 1 لطف الله صافي، معارف دين، ج 1، ص 148. 2 ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ‌ص 317. 3 مجلسي، بحارالأنوار، ج 51، ص 218. ------------ مركز: آستان قدس رضوي پرسش: 1- بعضي افراد متأسفانه فكر ميكنند كه امام زمان (عج) در هنگام ظهور شمشير به دست همه را از دم تيغ مي گذرانند اين موضوع آيا دليلي برمظلوميت امام زمان نيست. زيرا وجود مبارك امام زمان سر شار از لطف ومهر است اين اشتباه فكري را چگونه از ذهن مردم پاك كنيم ؟ پاسخ: ج1- اين فرمايش شما كاملا صحيح ودرست است متأسفانه درمعرفي امام زمان (عج) بعضي از جوانب آن حضرت فقط بيان شده آن هم گاهي ازاوقات به صورت غيركامل وبعضي از خصوصيات حضرتش كلا فراموش شده است. امام زمان (عج) درقدم اول اولين صفتش آن است كه« رحمه للعالمين» است. يعني: مايه مهر ولطف و رحمت براي تمام عالم همه سر سفره او نشسته اند وبه بركت او روزي مي خورند كه طفيل هستي عشقند آدميان, با كمال تأسف اين جهات كمتر بازگو شده وفقط انتقام حضرتش گفته مي شود تازه آن هم به صورت غير صحيح زيرا؛ حضرت ازدشمنانش انتقام مي گيرد كه در مقابلش بايستند يا به آباء واجدادش ظلم كرده باشند. نه اين كه دوست خود را بكشد ويا كسي كه امامت حضرتش را قبول دارد بخواهد او را ازبين ببرد. ----------------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: مي گويند كه در زمان ظهور امام زمان چيزهاي زيادي مي باشند كه تكامل مي يابند از جمله علم به حد اعلاي خودش مي رسد و بعضي ها مي گويند كه و همچنين در كتابها نوشته شده كه امام زمان با شمشير قيام مي كند، سؤال من اين است كه با وجود پيشرفت علم و با وجود سلاحهاي مدرن آيا جنگ امام زمان باز هم با سلاحهاي سرد خواهد بود؟ پاسخ: در اين راستا نكاتي است كه بايد در نظر گرفت: 1) كلمه «سيف» كه در روايات آمده، كنايه از مطلق سلاح مي باشد. چنان‏كه در بسياري موارد چنين كاربردي دارد. 2) آنچه مسلم است سلاح‏هاي موجود دنيا به گونه‏اي است كه نابود كننده هر كسي است كه در برد مؤثر آن باشد در حالي كه سلاح امام زمان «عج» و يارانش تنها انسان هاي تبهكار و فاسد و بي‏ايمان را از بين مي‏برد و خوبان از گزند آن در امانند. اما اين كه اين ويژگي چگونه به دست مي‏آيد بر ما پوشيده است مي‏توان احتمال داد كه آن حضرت به سلاح فوق مدرني دست مي يابند كه چنين كاربردي دارد و سلاح‏هاي ديگران در برابر آن ناتوان است و كارايي چنداني ندارد و نيز ممكن است سلاح جديدي توسط آن حضرت به كار گرفته نشود و با سلاح هايي ابتدايي به نبرد برخيزند و اراده الهي بر از كار افتادن ديگر سلاح‏ها تعلق گيرد. سؤالاتي كه درباره ابزار دفاعي آن حضرت قابل طرح است عبارتند از: 1- آيا ابزار دفاعي آن حضرت سلاح سردي چون شمشير خواهد بود يا نه ؟ 2- مفاد روايات اسلامي كدام نظريه را تأييد مي كند؟ 3- آيا تكامل صنعتي و ماشيني در آن روزگار از بين خواهد رفت يا نه ؟ مي گوييم براي يافتن پاسخ اين سؤالات هم از منابع حديث و هم از دلايل عقلي مي توان كمك گرفت اما به نظر عقل : هيچ دليلي وجود ندارد كه با جهش جامعه انساني به سوي حق و عدالت ترقي جامعه متوقف گردد. افزون بر آن يكي از پايه هاي استقرار حكومت واحد جهاني به هم پيوستگي دنيا از نظر وسايل ارتباطي است و اين موضوع بدون تكامل صنعتي ممكن نيست . پس بعيد نيست بگوييم همان گونه كه قلم كنايه از علم و فرهنگ است. شمشير هم كنايه از قدرت و نيروي نظامي مي باشد. از همين جا مي توانيم به اين سخن اعتراف كنيم كه نمي توانيم نوع اين سلاح را نه از نظر مادي يا رواني بودن و نه از جهات ديگر تعيين كنيم . همين اندازه اجمالا مي توانيم بگوييم يك سلاح برتر خواهد بود. هم چنان كه مي دانيم آن سلاح سلاحي نيست كه گناهكار و بي گناه را با هم نابود كند. و اما به نظر احاديث : احاديثي كه نقل شده , به نوبه خود هر كدام تكامل علوم را در ابعادي مختلف براي انسان گوشزد مي كنند. از باب نمونه در كتاب منتخب الاثر عناوين ذيل را مشاهده مي كنيم كه همگي بر پيشرفت و رشد علوم آن روزگار دلالت مي كنند: 1- باب سوم در اين كه زمين , كنوز و معادن خود را اظهار مي كند. در اين باره ده حديث است . از باب نمونه : موسي بن جعفر(ع ) فرمود: براي آن حضرت گنجينه هاي زمين ظاهر مي شود و هر امر دوري، براي ايشان نزديك مي گردد. 2- باب چهارم : در اين كه بركات سماوي و ارضي و غير اين دو ظاهر مي شوند و در آن 12 حديث است . از باب مثال : پيامبر(ص ) فرمود: در زمان آخر امتم مهدي خروج مي كند و حال آن كه باران او را سيراب و زمين نباتاتش را بر وي عرضه مي كند. 3- باب يازدهم در اين كه زمين در دولت وي عمران مي يابد. در اين زمينه 5 حديث وارد شده است . از آن جمله : حضرت فرمود: روي زمين خرابي باقي نمي ماند مگر اين كه مهدي آن را آباد مي كند. 4- باب دوازدهم در اين كه امور در عصر ايشان تسهيل پيدا كرده و عقول مردم هم تكامل پيدا مي كند و در آن 7 حديث نقل شده است . از باب نمونه امام صادق (ع ) فرمود: در زمان قائم آل محمد(ص ) مؤمني كه در مشرق است برادر خود را كه در مغرب است مي بيند. همين طور مؤمني كه در مغرب است برادر خود را كه در مشرق است , مشاهده مي كند.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.