مائده
خواهش ميكنم فوري بهم جواب بديد خيلي حياتيه:چرا همه جا درباره ي ظهور امام عصرمون اينجوري عنوان ميشه كه...
خواهش ميكنم فوري بهم جواب بديد خيلي حياتيه:چرا همه جا درباره ي ظهور امام عصرمون اينجوري عنوان ميشه كه ايشون با اسب و شمشير و چه وچه... ظهور ميكنن و به جنگ با كفر و بي ديني و... ميرن اونم تو دوره اي كه لحظه به لحظه همه چيز رو به پيشرفته؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ ايا شمشير و اسب تو اين فضا كار سازه؟؟؟!!!!!!!!!! واينكه چرا جنگ؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟ مگه اسلام دين صلح و اعتدال و امنيت نيست؟؟؟؟؟؟ لطفا جوابتون منتطقي باشه تا بتونم از دين شريفمون در برابر غير مسلمون به درستي دفاع كنم.
مشاور: sayed mojtaba navab
قبل از پاسخ کامل مناسب دیدم به وظایف منتظران آقا کمی اشاره نمایم و بعد هم به مطلب خودمان : ميتوان برخي وظايف منتظر امام زمان(ع) را چنين ذكر كرد: 1. اولين شرط انتظار؛ معرفت است تا انسان ميهمان خود را نشناسد و از خصوصيات خوب او مطلع نباشد منتظر او نخواهد شد. تنها هنگامي انسان در انتظار كسي مينشيند كه او را خوب بشناسد اما اگر انسان كسي را نشناسد و بداند كه آن شخص خواهد آمد برايش اهميتي نخواهد داشت و منتظر او نخواهد ماند. در مورد انتظار امام زمان هم چنين است. كساني كه آن حضرت را نميشناسند مانند كفار و يا اهل اديان ديگر، هرگز انتظار او را نميكشند اما كساني كه او را ميشناسند و ارزش او را ميشناسند و مقام او راميدانند منتظر او ميمانند. كساني كه امام زمان را نميشناسند اگر چه به ظاهر مسلمان باشند چنانچه در اين حال بميرند در حال جاهليت از دنيا رفتهاند. چنانكه پيامبر اكرم(ص) فرمود: «من مات و لم يعرف امام زمانه مات ميته الجاهليه؛ هر كس بميرد و امام زمانش را نشناسد به مردن جاهليت از دنيا رفته است» (بحارالانوار، ج 32، ص 331). بنابراين اولين شرط انتظار، ايجاد معرفت در مورد امام زمان است و طبيعي است كه هر مقدار معرفت انسان نسبت به امام زمان بيشتر باشد انسان ارزش او را بيشتر درك خواهد كرد و به عظمت او بيشتر پي خواهد برد و بيشتر تشنه وجود آن حضرت خواهد شد. در حالي كه افراد جاهل و ناآگاه به ارزش آن حضرت هرگز احساس تشنگي و عطش نسبت به وجود مقدس آن حضرت نخواهند داشت و بدين جهت از زمره منتظران بيرون هستند. آري وصل خورشيد به شب بره اعمي نرسد كه در اين آينه صاحبنظران حيرانند البته شناخت امام زمان دو گونه است. گونه اول شناخت تاريخي وجود آن حضرت است مانند اينكه امام دوازدهم است و تاريخ ولادتش در چه سالي است و مانند آن. اما گونه ديگر شناخت امام زمان(ع)، شناخت مقام نورانيت آن حضرت است كه اين شناخت كار هر كسينيست و ظرفيت و لياقت زيادي ميخواهد. و در حقيقت اصحاب خاص امام زمان(ع) كساني هستند كه آن حضرت را به مقام نورانيت شناختهاند براي آگاهي از مقام عظيم امامت رجوع به زيارت جامعه كبيره و تأمل در معاني عميق و عجيب آن توصيه ميشود. همچنين خواندن كتب معتبري كه در مورد امام زمان(ع) نوشته شده است ميتواند انسان را تا حدي به مقام و عظمت امام زمان(ع) آشنا سازد. 2. محبت به امام زمان(ع)؛ وظيفه ديگري است كه منتظران آن حضرت بايد در خود ايجاد كنند و آن را افزايش دهند. بديهي است كه تا انسان از ميهمان خويش خوشش نيايد و نسبت به او محبت نداشته باشد هر چند هم كه او رابشناسد نميتواند واقعا منتظر آمدن او باشد اگر انسان از ميهمان خود بدش بيايد چگونه ميتواند منتظر قدم او باشد و خود را براي پذيرايي از او آماده كند. پس تا محبت به امام زمان در وجود انسان شكل نگرفته و شعلهور نشده باشد نميتواند به وظايف منتظران واقعي عمل نمايد.محبت به امام زمان وظيفهاي است كه پيامبر اكرم(ص) نيز به دستور خدا از ما خواسته است. آنجا كه در قرآن كريم ميفرمايد: «قل لا اسئلكم عليه اجرا الا الموده في القربي» (شوري، آيه23). 3. ايجاد سنخيت با امام زمان(ع)؛ منتظران واقعي وضعيت روحي و فكري و عملي خود با به گونهاي سامان ميدهند كه سنخيت كاملي با امام زمان(ع) داشته باشند. آيا ميتوان منتظر قدوم كسي بود و با او مشابهت و سنخيت نداشت؟ آيا ميتوان محبت كسي را داشت اما با او هيچ سنخيت و مشابهتي نداشت؟ ايجاد سنخيت با امام زمان از طريق تقويت ايمان و تقوا و فضايل اخلاقي و درجات معنوي حاصل ميشود. و تنها در اين صورت است كه ميتوان ادعاي محبت به امام زمان را داشت. در صورتي كه انسان رفتارش مطابق ميل امام زمان باشد شعله محبت او در دلش زبانه خواهد كشيد و عشق آن حضرت او را به فرياد خواهد آورد و دورياش را بر او سخت و ناگوار خواهد ساخت. طبيعي است كه هر چقدر سنخيت با امام زمان بيشتر باشد محبت آن حضرت به انسان بيشتر خواهد شد و محبت انسان نيز به آن حضرت افزونتر خواهد گشت. 4. ارتباط با منتظران ديگر؛ منتظر امام زمان ميداند كه برنامه آن حضرت يك برنامه جهاني است و بايد ياوران زيادي داشته باشد تا حركتش پيروز شود. بنابراين به فكر گسترش ياران و منتظران آن حضرت خواهد افتاد و باارتباط با آنها به تقويت روحيات ايماني خود و ديگران خواهد پرداخت تا بر اساس تعاونوا علي البرّ و التقوي به كمك مؤمنان منتظر ديگر خود را آماده ظهور حضرت بنمايد. 5. دعا براي تسريع در ظهور امام زمان(ع)؛ منتظر واقعي هر لحظه انتظار محبوب را ميكشد و از خدا ميخواهد كه هر چه زودتر او را برساند بنابراين دعاي فراوان براي فرج آن حضرت از وظايف هميشگي منتظران حضرتش ميباشد. دعا براي تسريع در فرج امام زمان مورد توصيه آن حضرت نيز ميباشد. 6. ارتباط با امام زمان(ع) به شكلهاي مختلف؛ اگر انسان منتظر، محبوب خويش را نيابد، سعي ميكند عدم ورود محبوب خويش را از طرق ديگر مانند تلفن و نامه جبران نمايد تا اگر به ملاقات او موفق نشده است لا اقل ارتباط ضعيفي با او داشته باشد. همچنين منتظر امام زمان وقتي موفق به زيارت آن حضرت نميشود از طريق خواندن دعاي ندبه، زيارت آل ياسين، دعاي عهد كه از طرف بزرگان بسيار توصيه شده است، و نيز از طريق رفتن به مسجد جمكران ارتباط خود را با آن حضرت حفظ ميكند. 7. ياد فراوان حضرت؛ ياد كردن از محبوب عادت ديرينه منتظران عاشق است كه چندي منتظر محبوب خويش هستند اما نتوانستهاند پس از مدتها انتظار او را ببينند و حال خود را لا اقل با ياد او و نام او آرام ميكنند. به ياد آوردن امام عصر و عنايت او به شيعيان با ذكر احاديث، كرامات، مقام امام و عنايت امام به شيعيان وظيفه ديگري است كه منتظران واقعي احساس ميكنند و بدين طريق همواره نام و ياد آن حضرت را زنده نگه ميدارند. 8. دادن صدقه براي سلامتي آن عزيز و يا حواله نمودن ثوابهايي براي آن حضرت 9. رفع شبهه و مبارزه با شبههافكنان درباره وجود، طول عمر و آثار وجودي آن حضرت در بين منتظران. 10. اميدواري بر قيام و انقلاب آن يوسف زهرا(س) و اميد دادن به ديگران 11. ايجاد آمادگي دائم رزمي براي ظهور حضرت چنانكه در روايت آمده است: «ليعدن احدكم لخروج القائم و لو سهما؛ هر يك از شما براي قيام قائم(عج)بايد آماده گردد هر چند با تهيه يك تير باشد» (بحارالانوار، ج 52، ص 366، ح 146). از اينرو شركت در بسيج يكي از وظايف منتظران ميباشد. ترسيم تفصيلي عصر ظهور امكانپذير نيست اما به صورت فشرده به سيماي كلي آن اشاره ميكنيم: روايات حاكي از اين است كه انقلاب و حركت ظهور حضرت مهدي(عج) بعد از فراهم شدن مقدمات و آمادگيهاي منطقهاي و جهاني از مكه آغاز ميگردد. آنگاه در سطح جهان نبردي سخت ميان غربيها و تركان و يا هواداران آنها به وجود ميآيد تا جايي كه منجر به جنگ جهاني ميگردد. اما در سطح منطقه دو حكومت هوادار حضرت مهدي(عج) در ايران و يمن تشكيل خواهد شد... كه ياران ايراني آن حضرت مدتي قبل از ظهور، حكومت خويش را تأسيس نموده و درگير جنگي طولاني ميشوند كه سرانجام در آن پيروز ميگردند. اندك زماني پيش از ظهور آن بزرگوار شعيب بن صالح در يمن قيام مي كند و سيد خراساني در ايران و هر دو زمينه سازي براي ظهور امام زمان مي كنند و در برخي روايات خروج شعيب بن صالح از سمرقند بيان شده است (بحارالانوار، ج 52، ص 213). اما ياران يمني وي، قيام و انقلاب آنان چند ماه پيش از ظهور حضرت بوده و ظاهرا ايشان در سامان بخشيدن به خلاء سياسي كه در حجاز به وجود ميآيد همكاري مينمايد. از جمله نشانههاي ظهور حادثهاي است كه ميان دو حرم مكه و مدينه رخ ميدهد. در اين هنگام نشانههاي ظهور حضرت مهدي(عج) آشكار شده و شايد بزرگترين نشانه آن، نداي آسماني است كه به نام او در 23 ماه رمضان شنيده ميشود پس از اين نداي آسماني حضرت مهدي(عج) به طور سري با برخي از ياران خود ارتباط برقرار مينمايد. درباره آن بزرگوار در سراسر گيتي سخن بسيار به ميان آمده و نام وي زبانزد همگان گشته و محبتش در دلها جاي ميگيرد. دشمنان از حضور آن حضرت بيمناك شده و ميكوشند تا وي را يافته و از ميان بردارند ازاينرو سپاهي وارد مدينه گشته و به هر مرد هاشمي كه دست يابند او را دستگير و يا مي كشند و يا به زندان مياندازند آن حضرت با برخي از ياران خود در مكه تماس گرفته تا اين كه قيام خويش را در شب دهم محرم بعد از نماز مغرب و عشاء از حرم شريف مكي آغاز ميكند و پس از درگيري بر مكه تسلط مييابد. در صبح روز دهم محرم حضرت مهدي(عج) پيام خود را به زبانهاي مختلف به تمام جهان ابلاغ ميكند و ملل دنيا را به ياري خويش دعوت كرده، اعلام ميدارد كه در مكه باقي خواهد ماند تا معجزهاي كه جد گرامياش حضرت رسول(ص) وعده فرموده محقق شود و آن فرو رفتن لشكريان سفياني به زمين است كه براي درهم شكستن حركت آن حضرت راهي مكه ميشوند. آن حضرت پس از اين معجزه با سپاه خود كه متشكل از ده و اندي هزار تن است از مكه رهسپار مدينه ميشود و پس از نبردي با نيروهاي دشمن مستقر در آنجا، مدينه را آزاد ساخته آنگاه با آزادسازي دو حرم مكه و مدينه فتح حجاز و تسلط بر منطقه خاتمه مييابد. وي پس از پيروزي بر حجاز راهي جنوب ايران ميشود و در آنجا با سپاه ايران و تودههاي مردم آن سامان به رهبري خراساني برميخورد. آنان با او بيعت كرده و با همرزمي يكديگر با قواي دشمن در بصره به پيكار ميپردازند كه سرانجام به پيروزي بزرگ و آشكاري دست مييابند. سپس امام(عج) وارد عراق گرديده واوضاع داخلي آنجا را پاكسازي ميكند و با درگيري با بقاياي نيروهاي سفياني و گروههاي متعدد شورش آنها را شكست داده و به قتل ميرساند. آنگاه عراق را مركز حكومت و كوفه را پايتخت خود قرار ميدهد و بدينسان يمن، حجاز،ايران، عراق و كشورهاي خليجفارس يكپارچه تحت فرمانروايي آن حضرت درميآيد. بعد از آن جنگهايي با تركان و يهوديان صورت ميپذيرد كه در هر دو پيروزي از آن حضرت(عج) است. غربيان مسيحي از اين وقايع سخت نگران شده و با حضرت اعلان جنگ ميكنند ولي ناگاه حضرت عيسي مسيح(ع) از آسمان به قدس شريف فرود آمده و با سخنان خويش جهان و به ويژه مسيحيان را مورد خطاب قرار ميدهد. فرود آمدن حضرت عيسي(ع) براي جهان علامت و نشانهاي است كه موجب شادي مسلمانان و ملتهاي مسيحي خواهد گرديد. به نظر ميرسد كه حضرت مسيح(ع) ميان حضرت مهدي(ع) و غربيها وساطت نموده و قرارداد صلحي به مدت هفت سال ميان دو طرف بسته ميشود. اما غربيها بعد از دو سال پيمان صلح را ميشكنند، لذا روميان در يك هجوم ناگهاني با نزديك به يك ميليون سرباز به سرزمين شام و فلسطين يورش ميآورند. نيروهاي اسلام روياروي آنها قرار گرفته و حضرت مسيح(ع) موضع خود را هماهنگ با حضرت مهدي(عج) اعلام داشته و پشت سر وي در قدس نماز ميگذارد. دراين جنگ مسلمانان پيروز ميشوند. سپس غرب توسط امام فتح ميگردد. پس ازفتح و اسلام آوردن بيشتر مردم آن سامان، حضرت مسيح(ع) رحلت نموده و حضرت مهدي(عج) و مسلمانان بر پيكر او نماز ميگذارند. سپس پيكر پاك او را با پارچهاي كه دستبافت مادرش مريم صديقه(ع) است كفن نموده و در جوار مزار شريف مادرش در قدس به خاك ميسپارد. پس از اين فتوحات حضرت مهدي(عج) براي تحقق بخشيدن به اهداف الهي در ابعاد گوناگون و در ميان ملل جهان اقدام ميكند و براي تعالي بخشيدن و شكوفايي زندگي مادي و تحقق توانگري و رفاه همگان قيام نموده و جهت گسترش فرهنگ و دانش و بالا بردن سطح آگاهي ديني و دنيايي مردم ميكوشد. به نظر ميرسد كه جنبش دجال ملعون و فتنه و آشوب او يك حركت انحرافي بهرهگيري از پيشرفت علوم و حالت رفاهي باشد كه در زمان امام(عج) جامعه بشري به آن دست مييابد. دجال از روشهاي پيشرفته چشمبندي، براي فريب جوانان پسر و دختر و زنان كه بيشترپيروان او را تشكيل ميدهند استفاده ميكند. ازاينرو در جهان موجي از فتنه و آشوب به وجود ميآورد كه فريبكاريهاي او را باور ميكنند اما حضرت مهدي(عج) نيرنگهاي وي را آشكار ساخته و به زندگي او و هوادارانش خاتمه ميبخشد. اين دورنمايي كلي از حركت و انقلاب جهاني حضرت مهدي(عج) بود، (براي آگاهي بيشتر ر.ك: عصر ظهور، علي كوراني، ترجمه عباس جلالي، انتشارات سازمان تبليغاتاسلامي). اما علائم و نشانههاي ظهور كه هر يك نويدي از نزديك شدن ظهور آن حضرت(عج) است فراوان است كه به ذكر مهمترين آنها اكتفا ميكنيم: 1- خروج سفياني: سفياني مردي از نسل ابوسفيان است كه پيش از ظهور حضرت خروج ميكند و پس از ظهور با امام ميجنگد. امام صادق(ع) فرمود: «ما و خاندان ابوسفيان دو خانداني هستيم كه بر سر دين خدا با هم دشمني داريم. ما سخن خداوند را تصديق كرديم و آنان تكذيب كردند. ابوسفيان با پيامبر(ص) مبارزه كرد و معاويه با علي(ع) و يزيد با حسين بن علي(ع) به مخالفت برخاستند و سفيانينيز با قائم(عج) خواهد جنگيد، (بحارالانوار، ج 52، ص 182). 2- خسف در بيداء: خسف ؛ يعني، فرو رفتن و بيداء سرزمين بين مكه و مدينه است و مراد از آن فرو رفتن لشكر سفياني در زمين است. علي(ع) فرمود: در آستانه ظهور قائم ما، مهدي(عج) سفياني خروج ميكند. سپاه وي به سوي مدينه حركت ميكند و چون به سرزمين بيداء ميرسند خداوند آنها را در كام زمين فرو ميبرد، (ينابيع الموده، قندوزي، چاپ بصيرتي، ص427). 3- خروج يماني: سرداري است از يمن كه قيام كرده و مردم را به حق و عدل دعوت ميكند. امام صادق(ع) فرمود: قيام خراساني و سفياني و يماني در يك سال و يك روز خواهد بود و در اين ميان هيچ پرچمي به اندازه پرچم يماني دعوت به حق و هدايت نميكند، (كتابالغيبه، نعماني، ص 252). ظاهرا خراساني نيز دعوت به حق ميكند. 4- قتل نفس زكيه: نفس زكيه؛ يعني، انسان پاك. امام باقر(ع) فرمود: «بين ظهور مهدي(عج) و كشته شدن نفس زكيه بيش از پانزده شبانهروز فاصله نيست»، (الارشاد، ج 2، ص 374). 5- صيحه آسماني: ظاهرا صدايي است كه در آستانه ظهور از آسمان شنيده ميشود. امام باقر(ع) فرمود: «ندا كنندهاي از آسمان نام قائم را ندا ميكند پس هر كه در شرق و غرب است آن را ميشنود، (كتاب الغيبه، نعماني، ص 252). درباره تعداد ياران خاص آن حضرت كلياتي وارد شده است مانند اين كه: امام باقر(ع) فرمود: سوگند به خدا، سيصد و اندي نفر بدون وعده پيشين گرد ميآيند در ميان آنان پنجاه زن است، (بحارالانوار، ج 52، ص 223). درباره ويژگيهاي ياران حضرت نيز طبق برخي از روايات خداشناسي، عبادت و بندگي، شجاعت، فرمانبري، ايثار، زهد و سادهزيستي و نظم و انضباط از صفات آنان شمرده شده است. نشانههاي ديگري نيز وجود دارد كه براي مطالعه در اين زمينه به كتابهاي زير مراجعه كنيد: 1- ظهور نور، علي سعادتپرور، نشر تشيع 2- علائم ظهور امام زمان(عج)، محمد حسين همداني، انتشارات صحفي 3- نشانههاي ظهور، سادات مدني، نشر منير 4- از ولادت تا ظهور، كاظم قزويني، ترجمه: فريدوني، نشر آفاق 5- از ولادت تا ظهور، كربي، انتشارات الهادي 6- كتابنامه امام زمان محمدپور 7- يكصد پرسش و پاسخ پيرامون امام زمان رجالي تهراني 8- ترجمه منتخب الاثر آيت اللّه صافي 9- مهدي موعود ترجمه علي دواني 10- وابستگي جهان به امام زمان لطف اللّه صافي 11- امام زمان در گفتار ديگران علي دواني 12- علائم ظهور محمد علي علمي ------------------------- اگر کافی نبود به این سوالات توجه فرمایید: مركز: واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامي پرسش: آيا امام زمان(عج) با اسب و شمشير ظهور خواهد كرد يا با پيشرفتهترين سلاح؟ پاسخ: ميگويند پس از انفجار اولين بمت اتمي در هيروشيما و ناكازاكي، انيشتين پيش بيني كرد كه جنگ جهاني سوم، جنگ اتمي خواهد بود و فاجعه انساني و غير انساني آن به قدري دهشتناك و هراسانگيز است كه نميتوان آن را تصور نمود. فقط ميدانيم كه انسانها از لحاظ افمكانات زندگي به عصر "حجر" بر ميگردند. با اين پيش فرض و ذهنيت، جنگ با شمشير توجيهپذير ميگردد، ليكن نظام آفرينش و سير زندگي انسان بر اصل "تكامل" تداوم دارد. تكامل و پيشرفت همه جانبه، قانوني فراگير و جهان گستر است. علم و انديشه بشر پيوسته در مسير تكامل قرار گرفته و آثار آن نو به نو ميگردد و در ساخت ابزارهاي مختلف رفاهي و دفاعي، صنعي و علوم آزمايشگاهي و ابزاري كه كاربرد آن در زمين يا كيهان است، تجلي پيدا ميكند. سير علوم به سوي كمال، همانند آب رودخانه است كه هر چه به جلو ميرود، شيب آن بيشتر و سرعت آب افزونتر ميگردد، ولي انسان از آغاز آفرينش تا عصر ظهور با همه تلاش و به كارگيري هوش و نبوغ؛ علم و انديشه خويش فقط قادر ميگردد هفت و چهاردهم درصد علوم و واقعيات هستي را كشف كند؛ يعني دو قسمت از 27 (1) قسمت آن را و بقيه آن در عصر ظهور و شناخته خواهد شد. پس با فرا رسيدن زمان تجلي خورشيد حقيقت و سپري شدن آن تيزتر ميشود و با توزيع عادلانه امكانات و برقراري عدالت اجتماعي علاوه بر پيشرفتهاي پيشين، نود و شش و شش دهم درصد مجهولات باقي مانده بشر نيز معلوم ميگردد. به بان ديگر: حركت ماشينزه مدرن نه تنها متوقف نميگردد، بلكه با سرعت تكامل مييابد، تكاملي كه توأم با پيشگيري از جنبه منفي زندگي ماشيني و خطرات ناشي از آن خواهد بود و به تعبير ديگر ماشينزه هم تكامل مييابد و هم تصفيه ميشود".(2) پس چگونه ميتوان واپس گرايي و ارتجاع علمي و ابزاري را باور نمود و معتقد شدكه انسان عصر ظهور آن چنان گذشته گرا ميگردد كه همانند آبا و اجداد خويش با شمشير ميجنگد و دفاع ميكند؟ سلاح امام زمان(عج) مادي است؟ آيا سلاح حضرت از قبيل احساس يك نوع ترس و وحشت فوق العاده در قلوب دشمنان است كه مانع هر گونه تصميمگيري كفار در اين زمينه ميشود، يا يك نوع تأثير مرموزي رواني و از كار انداختن دستگاههاي فكري آنها از راه دور است كه قدرت استفاده از سلاحهاي مخرب را مختل ميسازد؟ يا با اعجاز و كمك فرشتگان موانع را از سر راه برمي دارد و زمين را از لوث وجود مفسدان و مستكبران پاك ميسازد؟ يا اين سلاح همانند يك اشعه مجهول و مرموز است كه كاربردش ماوراي همه سلاحهاي كنوني است و ميتواند همه را خنثي كند؟(3) هر يك از سلاحهاي ذكر شده ابزاري است كه در زمان حضرت براي برداشتن موانع و شكستن استحكامات اهريمني دشمن ممكن است به كار گرفته شود، ليكن اصل بر اين است كه زندگي مردم از مسير طبيعي و عادي خارج نگردد و از اعجاز و سلاحهاي غير عادي در مواقع ضرورت و جهت دلگرمي و آرامش روحي مؤمنان استفاده گردد. پس لازم است دو نكته را بيان كنيم: 1 - استفاده از سلاح غير مادي: امداد غيبي و حمايت الهي در پيروزي امام زمان (عج) نقش زيادي دارد. امام صدق(ع) در توضيح آيه "أتي امر اللَّه فلا تستعجلوه". (4) ميفرمايد: "منظور از حادثهاي كه حتماً تحقق پيدا ميكند و براي تحقق آن عجله نكنيد، امر ما اهل بيت(ع) و ظهور امام زمان(عج) و تشكيل حكومت جهاني و رجعت امامان(ع) است. وقتي حضرت ظهور كرد، خداوند او را به سه چيز تأييد خواهد نمود. 1 - فرشتگان، 2 - ايجاد رعب در دل دشمنان، 3 - به وسيله مؤمنان". در برخي روايات عدد فرشتگان به تناسب موقعيتهاي مورد نياز مختلف سه هزار، پنج هزار و چهل و شش هزار نفر ذكر شده است. (5) اين دسته روايات ميرساند كه فرشتگان همانند جن تحت فرمان حضرت هستند و در موقعيتهاي مختلف از وجود آنها بهره ميبرد. 2 - استفاده از سلاح مادي: اگر چه امدادهاي غيبي در پيروزي امام(عج) نقش به سزايي دارد، اما پيروزي به آساني دست نميدهد، بلكه با رنج طاقت فرسا همراه است، چه اين كه مؤمنان و بلكه انسانها عموماً پيوسته مورد آزمايش قرار ميگيرند. فرورفتن در شدايد و سختيها يكي از ابزار آزمايش است. امام صادق(ع) ميفرمايد: "پيروزي به دست نميآيد مگر در غرقاب خوب و عرق. (6) براي دوست شما مهدي آن وسيله سركش ذخيره شده است". راوي حديث ميگويد: پرسيدم منظور از وسيله سركشي چيست؟ امام(ع) فرمود: "ابري است كه در آن غرش رعد و شدت صاعقه يا برق است. او بر اين وسيله سوار ميشود. آگاه باشيد او به زودي بر ابرها سوار ميگردد و به آسمانهاي هفتگانه صعود ميكند و همه جاي زمين يا زمينهاي هفت گانه را در هم مينوردد".(7) مسلماً منظور از ابر، ابر معمولي نيست، زيرا ابرهاي معموي وسيلهاي نيستند كه بتوان با آنها سفر فضايي كرد، چون در جو نزديك زمين در حركتند و با زمين فاصله ناچيزي دارند و نميتوانند از آن بالاتر بروند، بلكه اشاره به وسيله فوق العاده سريعي السيري است كه در آسمان به صورت تودهاي فشرده از ابر به نظر ميرسد. غرشي همانند رعد و قدرت و شدتي هم چون صاعقه و برق دارد. از حديث ذكر شده ميتوان دريافت موضوع عقب گرد صنعتي در كار نيست، بلكه به عكس سخن از پيشرفت خارقالعادهاي است كه به موازات آن بايد تكامل در همه زمينهها صورت گيرد.(8) پس منظور از به كارگيري شمشير كنايه از جنگ است؛ يعني جنگ و خون ريزي جزء برنامه رسمي مهدي موود است. ايشان مأمور است دين اسلام را عالمگير كند، و جلوي بيدادگري را بگيرد، اگر چه با جنگ و توسل به شمشير باشد، بر خلاف سيره و رويه پدران بزرگوارش كه چنين مأموريت حادي نداشتند و به پند و اندرز اكتفا ميكردند.(9) بنابر اين منظور از قيام مهدي(عج) به سيف اتكا به قدرت نظامي است، همان گونه كه "قلم" كنايه از علم و فرهنگ است. ضرب المثلهاي زيادي در فرهنگهاي مختلف در مورد شمشير كه سمبل قدرت است، وارد شده است.(10) پي نوشتها: 1 - حسن بن محمد ولي اروميهاي، مهدي موعود، ج 2، ص 221. 2 - ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي (عج)، ص 274. 3 - همان، با تلخيص. 4 - نمل (16)آيه 1. 5 - محمد بن ابراهيم نعماني، كتاب الغيبه، ص 234 و 243. 6 - همان، باب 15، ص 283 - 285؛ بحار الانوار، ج 52، ص 9 - 357. 7 - حسن بن محمد ولي اروميهاي، مهدي موعود (ترجمه ج 13 بحار)، ص 323. 8 - ناصر مكارم شيرازي، حكومت جهاني مهدي، ص 281، با تلخيص. 9 - ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 316، با تلخيص. 10 - حسن بن محمد ولي، اروميهاي، مهدي موعود، ج 2، ص 359. ---------------- مركز: واحد پاسخ به سؤالات دفتر تبليغات اسلامي پرسش: آيا امام زمان(عج) وقتي كه ظهور مي كند، با سلاح هاي امروزي قيام مي كند يا با سلاح هاي قديمي؟ اگر با سلاح هاي قديمي مانند شمشير باشد، چگونه مي تواند با سلاح هاي مدرن مبارزه كند؟ پاسخ: امام زمان(عج) بر حسب روايات با شمشير قيام مي كند. زره و پرچم پيامبر(ص) و ذوالفقار امام علي(ع) كه هر يك مبارك و داراي قداست هستند، نزد حضرت مي باشند. اين كه در روايات آمده است كه حضرت با شمشير قيام مي كند، شمشير دليل بر مأموريت و قيام ايشان به جهاد مسلحانه است. گرچه ظاهر روايان اين است كه حضرت در قتل دشمنان الله از آن استفاده خواهند نمود، اين منافات ندارد كه بگوييم: حضرت از سلاح هاي متعارف عصر ظهور بهره مي گيرد.1 مقصود از شمشير اين نيست كه سلاح هاي جنگي او منحصر به شمشير است و از استعمال هر گونه سلاح ديگري خودداري مي كند، بلكه ممكن است حضرت از سلاح هاي جنگي روز استفاده كند، و امكان دارد سلاح هاي ديگري را اختراع كند كه بر تمام وسايل جنگي آن روز غالب گردد.2 افزون بر اين حضرت از امدادهاي غيبي و ياري فرشتگان بهره مي گيرد و پيروز مي شود. در روايت آمده است كه حضرت منصور به رعب و مؤيد به نصر و تأييد شده خدا مي باشد.3 1 لطف الله صافي، معارف دين، ج 1، ص 148. 2 ابراهيم اميني، دادگستر جهان، ص 317. 3 مجلسي، بحارالأنوار، ج 51، ص 218. ------------ مركز: آستان قدس رضوي پرسش: 1- بعضي افراد متأسفانه فكر ميكنند كه امام زمان (عج) در هنگام ظهور شمشير به دست همه را از دم تيغ مي گذرانند اين موضوع آيا دليلي برمظلوميت امام زمان نيست. زيرا وجود مبارك امام زمان سر شار از لطف ومهر است اين اشتباه فكري را چگونه از ذهن مردم پاك كنيم ؟ پاسخ: ج1- اين فرمايش شما كاملا صحيح ودرست است متأسفانه درمعرفي امام زمان (عج) بعضي از جوانب آن حضرت فقط بيان شده آن هم گاهي ازاوقات به صورت غيركامل وبعضي از خصوصيات حضرتش كلا فراموش شده است. امام زمان (عج) درقدم اول اولين صفتش آن است كه« رحمه للعالمين» است. يعني: مايه مهر ولطف و رحمت براي تمام عالم همه سر سفره او نشسته اند وبه بركت او روزي مي خورند كه طفيل هستي عشقند آدميان, با كمال تأسف اين جهات كمتر بازگو شده وفقط انتقام حضرتش گفته مي شود تازه آن هم به صورت غير صحيح زيرا؛ حضرت ازدشمنانش انتقام مي گيرد كه در مقابلش بايستند يا به آباء واجدادش ظلم كرده باشند. نه اين كه دوست خود را بكشد ويا كسي كه امامت حضرتش را قبول دارد بخواهد او را ازبين ببرد. ----------------- مركز: نهاد نمايندگي ولي فقيه در دانشگاهها پرسش: مي گويند كه در زمان ظهور امام زمان چيزهاي زيادي مي باشند كه تكامل مي يابند از جمله علم به حد اعلاي خودش مي رسد و بعضي ها مي گويند كه و همچنين در كتابها نوشته شده كه امام زمان با شمشير قيام مي كند، سؤال من اين است كه با وجود پيشرفت علم و با وجود سلاحهاي مدرن آيا جنگ امام زمان باز هم با سلاحهاي سرد خواهد بود؟ پاسخ: در اين راستا نكاتي است كه بايد در نظر گرفت: 1) كلمه «سيف» كه در روايات آمده، كنايه از مطلق سلاح مي باشد. چنانكه در بسياري موارد چنين كاربردي دارد. 2) آنچه مسلم است سلاحهاي موجود دنيا به گونهاي است كه نابود كننده هر كسي است كه در برد مؤثر آن باشد در حالي كه سلاح امام زمان «عج» و يارانش تنها انسان هاي تبهكار و فاسد و بيايمان را از بين ميبرد و خوبان از گزند آن در امانند. اما اين كه اين ويژگي چگونه به دست ميآيد بر ما پوشيده است ميتوان احتمال داد كه آن حضرت به سلاح فوق مدرني دست مي يابند كه چنين كاربردي دارد و سلاحهاي ديگران در برابر آن ناتوان است و كارايي چنداني ندارد و نيز ممكن است سلاح جديدي توسط آن حضرت به كار گرفته نشود و با سلاح هايي ابتدايي به نبرد برخيزند و اراده الهي بر از كار افتادن ديگر سلاحها تعلق گيرد. سؤالاتي كه درباره ابزار دفاعي آن حضرت قابل طرح است عبارتند از: 1- آيا ابزار دفاعي آن حضرت سلاح سردي چون شمشير خواهد بود يا نه ؟ 2- مفاد روايات اسلامي كدام نظريه را تأييد مي كند؟ 3- آيا تكامل صنعتي و ماشيني در آن روزگار از بين خواهد رفت يا نه ؟ مي گوييم براي يافتن پاسخ اين سؤالات هم از منابع حديث و هم از دلايل عقلي مي توان كمك گرفت اما به نظر عقل : هيچ دليلي وجود ندارد كه با جهش جامعه انساني به سوي حق و عدالت ترقي جامعه متوقف گردد. افزون بر آن يكي از پايه هاي استقرار حكومت واحد جهاني به هم پيوستگي دنيا از نظر وسايل ارتباطي است و اين موضوع بدون تكامل صنعتي ممكن نيست . پس بعيد نيست بگوييم همان گونه كه قلم كنايه از علم و فرهنگ است. شمشير هم كنايه از قدرت و نيروي نظامي مي باشد. از همين جا مي توانيم به اين سخن اعتراف كنيم كه نمي توانيم نوع اين سلاح را نه از نظر مادي يا رواني بودن و نه از جهات ديگر تعيين كنيم . همين اندازه اجمالا مي توانيم بگوييم يك سلاح برتر خواهد بود. هم چنان كه مي دانيم آن سلاح سلاحي نيست كه گناهكار و بي گناه را با هم نابود كند. و اما به نظر احاديث : احاديثي كه نقل شده , به نوبه خود هر كدام تكامل علوم را در ابعادي مختلف براي انسان گوشزد مي كنند. از باب نمونه در كتاب منتخب الاثر عناوين ذيل را مشاهده مي كنيم كه همگي بر پيشرفت و رشد علوم آن روزگار دلالت مي كنند: 1- باب سوم در اين كه زمين , كنوز و معادن خود را اظهار مي كند. در اين باره ده حديث است . از باب نمونه : موسي بن جعفر(ع ) فرمود: براي آن حضرت گنجينه هاي زمين ظاهر مي شود و هر امر دوري، براي ايشان نزديك مي گردد. 2- باب چهارم : در اين كه بركات سماوي و ارضي و غير اين دو ظاهر مي شوند و در آن 12 حديث است . از باب مثال : پيامبر(ص ) فرمود: در زمان آخر امتم مهدي خروج مي كند و حال آن كه باران او را سيراب و زمين نباتاتش را بر وي عرضه مي كند. 3- باب يازدهم در اين كه زمين در دولت وي عمران مي يابد. در اين زمينه 5 حديث وارد شده است . از آن جمله : حضرت فرمود: روي زمين خرابي باقي نمي ماند مگر اين كه مهدي آن را آباد مي كند. 4- باب دوازدهم در اين كه امور در عصر ايشان تسهيل پيدا كرده و عقول مردم هم تكامل پيدا مي كند و در آن 7 حديث نقل شده است . از باب نمونه امام صادق (ع ) فرمود: در زمان قائم آل محمد(ص ) مؤمني كه در مشرق است برادر خود را كه در مغرب است مي بيند. همين طور مؤمني كه در مغرب است برادر خود را كه در مشرق است , مشاهده مي كند.