سلام اگر کسی به خودارضایی اعتیاد داشت و بعد از مدتی ترک کرد . آثار جسمی اونو میشه کم کرد (آثار زمان...
سلام
اگر کسی به خودارضایی اعتیاد داشت
و بعد از مدتی ترک کرد . آثار جسمی اونو میشه کم کرد (آثار زمان ازدواجو . انزال زودرسو و ..) ممنون
این پیامو برای همه پاسخ بدین
ممنون
مشاور: hassan najafi
(استمنا) یا (خودارضایی) یکی از راه های انحرافی در ارضای میل جنسی است که نسل جوان را در معرض آسیب های جدی قرار میدهد. از همین رو میتوان آن را نوعی انحراف جنسی یا بیماری نامید که با جدیت باید در درمان آن کوشید. آسیب های ناشی از خودارضایی به گونه های مختلفی تقسیم پذیر است که به اختصار به برخی از آنها اشاره میشود: یک. آسیب های جسمانی یکی از روش های شناخت پیشرفت بیماری ها در پزشکی، مرحله بندی علایم بیماری است. براین اساس، برحسب عوارض ایجاد شده در بیمار مبتلا به خودارضایی، سه مرحله بیان شده است که به علت طولانی بودن پاسخ این عوارض را پشت سر هم ذکر می کنیم: الف. خستگی و کوفتگی ب. عدم تمرکز حواس ج. ضعف حافظه د. استرس و اضطراب ه. نوسان خلق یا تغییرات سریع خلقی و. حساسیت بیش از حد و زودرنجی ز. کمردرد ح. نازک شدن موها ط. ناتوانی جنسی زودرس در جوانی ی. بیخوابی یا بدخوابی و مشکلات مشابه س. ریزش شدید موها ع. تارشدن دید چشم ها ف. وز وز گوش ظ. انزال زودرس و غیرارادی یا خروج منی به صورت قطره قطره ق. درد کشاله ران و ناحیه تناسلی ر. دردهای قولنجی در ناحیه لگن و استخوان دنبالچه نحوه پیدایش عوارض در دانش پزشکی، روند پیدایش علایم یک بیماری و چگونگی بروز عوارض و نشانه های کلینیکی، در شناخت هر چه بیشتر یک بیماری بسیار مهم است و میتواند پزشک را در تشخیص و درمان بهتر بیماری و مریض را در پیشگیری کمک کند. به این دلیل مناسب است درباره نحوه پیدایش برخی از عوارض خود ارضایی که به آن اشاره شد بیشتر توضیح داده شود تا با روند پیدایش این عوارض، آشنا شوید. 1. خستگی و کوفتگی: انقباض شدید و یک مرتبه تمام عضلات بدن در جریان انزال (ارگاسم یا اوج لذت جنسی)، باعث مصرف سریع مواد غذایی ذخیره شده در عضلات و به طور عمده کاهش گلیکوژن (ماده اصلی لازم برای تولید انرژی عضلانی) میشود. خستگی عضلانی تقریباً با سرعت تهی شدن عضلات از گلیکوژن رابطه مستقیم دارد و هرچه این سرعت بیشتر باشد، خستگی بیشتر است. در خودارضایی، به علت انقباض های مکرر عضلات بدن، ذخایر گلیکوژن عضلات به سرعت تمام میشود و خستگی و کوفتگی همیشه از عوارض بدیهی آن است. 2. ریزش مو: خودارضایی به تدریج با تغییرات هورمونی و شیمیایی که در بدن ایجاد میکند، باعث افزایش هورمون جنسی مردانه؛ یعنی، تستوسترون به دی هیدرو تستوسترون میشود که از عواقب بالا بودن ماده DHT در خون، ریزش موها و تاسی و بزرگ شدن پروستات در مردها و عوارض ناشی از آن در پیری است. 3. خود ارضایی مکرر باعث تحریک بیش از حد سیستم عصبی پاراسمپاتیک و افزایش تخلیه اَسِتیل کولین از انتهای این رشته ها در مغز میگردد که این خود باعث پارهای از عوارض جسمانی و روانی، چون حواسپرتی کمی حافظه عدم تمرکز حواس، سیاهی رفتن چشم و در نهایت تاری دید میشود. تمام این علامت ها ناشی از تغییر تعادل میزان مواد شیمیایی موجود در مغز است که بین سلول های عصبی رد و بدل میشود و انتقال پیام های مختلف را بر عهده دارد. 4. برخی نیز بر این عقیدهاند که علت بروز اختلالات مغزی (مانند حواس پرتی، عدم تمرکز حواس و کاهش حافظه) ناشی از ظرفیت عظیمی از انرژی بدن است که در هر بار انزال، تخلیه شده و هدر میرود؛ این ذخایر عظیم انرژی -که باید در بدن برای رشد و تقویت بخش های مختلف مورد استفاده قرار گیرد- بیهوده و به طور مکرر از بدن خارج میشود و هر کدام عوارضی را به دنبال میآورند. برای مثال از آنجا که سلول های خونی و پلاکت ها در مغز استخوان ها تولید میشود و به تکامل نهایی میرسد و برای تولید آنها نیز انرژی بسیار زیادی مورد نیاز است؛ در افراد گرفتار خودارضایی، تکامل مغز استخوان و در نتیجه تولید سلول های خونی با مشکل مواجه شده و منشأ کم خونی، ضعف و خستگی در این افراد است. نیز دفع فسفر و لیستین بیش از حد از طریق انزال های مکرر، باعث کاهش ذخایر این مواد میشود که مواد حیاتی برای سلامتی سلول های عصبی هستند و در نتیجه اختلال عملکرد سیستم عصبی، مانند حواس پرتی، عدم تمرکز حواس و ... بروز خواهد کرد. دو. آسیب های روحی و روانی ضعف حافظه و حواسپرتی، اضطراب، منزوی شدن و گوشهگیری، افسردگی، بینشاطی و لذت نبردن از زندگی، پرخاشگری، بداخلاقی و تندخویی، کسالت دائمی و ضعف اراده، احساس حقارت، عدم اعتماد به نفس، احساس گناه و عذاب وجدان، بروندادهای روانی و روحی خودارضایی است. شرح پارهای از این موارد در مباحث گذشته روشن شد. سه. آسیب های اجتماعی ناسازگاری خانوادگی، بیمیل شدن به همسر و ازدواج، ناتوانی در ارتباط با جنس مخالف و همسر، احساس طرد شدن، از بین رفتن عزّت، پاکی، شرافت و جایگاه اجتماعی، دیر ازدواج کردن و لذت نبردن از زندگی مشترک. چهار. آسیب های معنوی و اخروی هیچ یک از آسیب های پیش گفته، به اهمیت آسیب های معنوی نیست؛ زیرا آسیب های معنوی، جان و دل و به عبارت دیگر کنه حقیقت وجود آدمی را تباه میسازد. خودارضایی از نظر دین یک گناه است و به تعبیر قرآن زنگار بر دل مینهد: (کَلاَّ بَلْ رانَ عَلی قُلُوبِهِمْ ما کانُوا یَکْسِبُونَ)؛ (چنین مباد! بلکه اعمال (ناشایست) دل های آنان را زنگار زده است).مطففین (83)، آیه 24. زنگ یا زنگار در اشیای مادی، همان چیزی است که روی فلزات و اشیای قیمتی مینشیند و معمولاً نشانه پوسیدن و از بین رفتنِ شفافیت و درخشندگی آن و در نهایت ضایع شدن و از بین رفتن آن است. علامه طباطبایی در تفسیر المیزان میفرماید: از آیه شریفه سه نکته استفاده میشود: 1. اعمال زشت، نقش و صورتی به نفس و روح انسان میدهند؛ 2. این نقش و صورت خاص، مانع آن است که نفس آدمی حق و حقیقت را درک کند؛ 3. نفس آدمی به حسب طبع اولیهاش صفا و جلایی دارد که با داشتن آن، حق را آن طور که هست درک میکند. همچنین آسیب های معنوی جهان گذران را در مینوردد و اگر اصلاح نگردد، حیات جاودان آدمی را در معرض تباهی و شوربختی قرار میدهد. از این رو نصوص دینی نسبت به آن هشدارهای لازم را داده اند. پیامبر اکرمصلی الله علیه وآله وسلم در این باره میفرماید: (ناکح الکف ملعون)؛ (ملعون است کسی که خودارضایی کند) امام صادق (علیه السلام) نیز میفرماید: (با سه گروه خداوند در روز قیامت سخن نمیگوید و پاکشان نمیخواند و عذابی دردناک دارند، از آن سهاند، خودارضایی کننده و کسی که لواط دهد)در روایات دیگری امام صادق (علیه السلام) خودارضایی را گناه عظیم و مورد نهی الهی معرفی فرموده است. راه های درمان 1. نخستین گام برای درمان این عادت شوم، اعتقاد و ایمان به درمانپذیری آن و دوری از یأس و ناامیدی است. اما رسیدن به نتیجه و ایجاد هرگونه تغییر و دگرگونی نیازمند گذشت زمان، انتخاب راه صحیح و به کارگیری دقیق دستورها است. البته ترک عادتِ نامطلوب، در زمانِ کوتاه بدون راهنمای کارآزموده و دلسوز، امکان ندارد. از همه اینها مهمتر، اراده و خواست فرد، نقش کلیدی و محوری را ایفا میکند. درمان و چاره جویی باید منطبق بر خواست فرد باشد؛ زیرا تا وقتی که او نخواهد، میتوان با قاطعیت گفت که درمان نخواهد شد. بنابراین بیمار اگر بخواهد، میتواند بر بیماری اش غلبه کند و جمله معروف (خواستن توانستن است)، عین حقیقت است. اراده همچون نهالی است که باید آن را پرورش داد تا به مرحله خودشکوفایی و ثمردهی برسد؛ به عبارت دیگر، اراده تقویت شدنی و پرورش یافتنی است و راه پرورش و تقویت آن این است که برخلاف میل خود، اندک اندک به مقابله با این عادت شوم برخیزد تا پس از مدتی لذت توانستن را بچشد 2. تلاش برای تقویت اراده از گام های مهم در امر بهبود است. نگویید اراده از ما سلب شده است! ممکن است اراده انسان ضعیف شود؛ ولی هیچ گاه از بین نمیرود. نشانه اینکه هنوز اراده باقی است، این است که شخص این عمل را در حضور دیگران و در هر شرایطی انجام نمیدهد. برای تقویت اراده، راه های زیادی پیشنهاد شده که از جمله آنها تلقین به خود است ویکتور پوشه -روان شناسِ فرانسوی- میگوید: افراد مبتلا به این عادت شوم، هر روز به دفعات مختلف با تمرکز فکر به خود بگویند: (من به خوبی قادرم این عادت بد را از خود دور کنم، من قادرم.) تکرار این عبارت ساده، اثر عجیبی در تقویت اراده و روحیه دارد. پل ژاگو بر آن است که: (تلقین، قبل از خواب نیز مؤثر است.) 3. سعی شود شکم به هنگام خواب، بیش از حد معمول پر نباشد. 4. از پوشیدن لباس های تنگ و چسبان اجتناب گردد. 5. از نگاه کردن به مناظر، فیلم ها و تصاویر تحریک کننده، خودداری شود و شخص به محض مواجهه با این امور، چشم خود را بسته و یا به زمین و یا آسمان نگاه کند. 6. از شنیدن و خواندن مباحث و مطالب جنسی و حتی شوخی های تحریککننده و فکر کردن در این امور، دوری شود. 7. از خوردن مواد غذایی محرک، مانند خرما، پیاز، فلفل، تخممرغ، گوشت قرمز و غذاهای پرچربژ، اجتناب و به میزان ضرورت اکتفا شود. 8. قبل از خواب مثانه تخلیه شود. 9. از نوشیدن افراط گونه آب و مایعات پرهیز شود (به خصوص شب ها و قبل از خوابیدن).10. هیچگاه نباید به بدن عریان خود نگاه کرد. 11. از دست ورزی با اندام جنسی، باید اجتناب نمود و در هیچ شرایطی، نباید دست ورزی کرد! 12. هرگز نباید به رو خوابید. 13. به منظور تخلیه انرژی -زاید بدن، به طور منظم و زیاد باید ورزش کرد. 14. هیچگاه نباید بیکار بود؛ شخص باید برای اوقات فراغت خود، برنامه داشته باشد و آن را با مطالعه، ورزش، زیارت، عبادت و ... پر کند. 15. هرگز در مکانی خلوت و تنها و دور از نظر دیگران نباید ماند. 16. هرگاه شخص مورد هجوم افکار جنسی واقع شد، باید بلافاصله از مکان خلوت و دور از نظر دیگران خارج شود و خود را به کاری سرگرم کند. در این زمینه گفت و گو با دوستان، مشارکت در عبادت های جمعی (مانند جلسات دعا، نماز جماعت و...) بسیار مفید است. 17. هفتهای یکی دو روز، روزه مستحبی مفید است و اگر شخص توان آن را ندارد، میزان صَرف غذا را کاهش و فاصله هر وعده غذا را افزایش دهد و یا تعداد دفعات غذا را کاهش داده و به حداقل خوراک اکتفا کند. 18. از سخن گفتن ملایمتآمیز، شوخی و خنده با نامحرمان خودداری کرده واز نرمی و لینت در کلام باید اجتناب ورزید. 19. هیچگاه نباید با نامحرم و جنس مخالف، در مکان خلوت و دور از نگاه دیگران باقی ماند (حتی برای آموزش و ...). 20. قرآن زیاد بخواند و درباره معانی آیات آن فکر کند. 21. باید همیشه برای ذهن فکر خود محتوای مطلوب و موضوع مناسب داشت. 22. منشأ این مشکل، عدم پاسخ صحیح و مناسب به یکی از نیازهای واقعی انسان است که باید به طور طبیعی و صحیح (ازدواج) ارضا و تأمین شود. اما اگر به شکل صحیح تأمین نشود، شخص دچار خطا و گناه خواهد شد که عواقب سوء آن نیز دامنگیر او میشود. بنابراین در صورت امکان با کم کردن سطح توقعات و انتظارات، باید برای ازدواج اقدام کرد؛ چرا که بهترین راه حل ازدواج است. 23. از کردارهای پیشین خود باید توبه کرد. خداوند توبه کاران را میبخشد. توبه و اطمینان از قبول توبه، بزرگترین عامل تقویت و دلگرمی برای آغاز حرکتی نو است. گناه هر چه باشد، نباید احساس بیارزشی و نا امیدی به فرد دست دهد. بله! گناه ناراحتی و عذاب وجدان دارد؛ لکن به مفهوم پایان فرصت ها و انتهای راه و نابودی نیست. کسی که از صمیم دل رجوع کند و تصمیم قاطع بر جبران لغزش بگیرد، محبوب درگاه خداوند است: (إِنَّ اللَّهَ یُحِبُّ التَّوَّابِینَ)؛ بقره (2)، آیه 222. چه عاملی از این کارسازتر که شخص گنه کار احساس کند در صورت توبه، خداوند او را دوست میدارد و در نظر خداوند چنان است که گویی گناهی مرتکب نشده است. امام باقر (علیه السلام) در این باره میفرماید: (التائب من الذنب کمن لاذنب له)؛ اصول کافی، ج 2، ص 435.؛ (توبه کننده مانند کسی است که اصلاً گناه نکرده است). (توبه) یعنی شروع زندگی پاک و سازنده و حرکت در نور و روشنایی. اگر شخص از گناه خویش میترسد، باید از بالاترین گناه (یأس و نومیدی) بترسد. در پایان بار دیگر تأکید می کنیم که اگر کسی بخواهد و اراده ای جدی بر ترک این عمل داشته باشد مطمئناً موفق می شود فقط شرط اساسی آن داشتن اراده ای محکم است. علاوه بر این می توان با مطالعه تجربه های موفق افرادی که مدت ها با این معضل دست و پنجه نرم می کردند و بخاطر عدم شناخت کافی یا جدی نگرفتن راه مقابله با آن و یا به هر دلیل دیگری گرفتار این رفتار ناپسند بوده اند، این احساس را در خود تقویت کرد که واقعاً خواستن توانستن است زیرا در مسیر مبارزه با این گناه، احساس ضعف و سستی کردن آفتی بزرگ است. پس روشن است که می توان با یک برنامه ریزی مناسب و عمل به راهکار های ارائه شده به طور دقیق و کامل به چنین هدفی دست یافت و تجربه های موفقیت آمیز برخی افراد گواه آشکاری بر این مطلب است.