جواد

سلام علیکم سه سوال داشتم از آیات اول سوره مبارکه بقره که جسارتا فوری است 1-چرا خداوند از اسم اشاره...

سلام علیکم سه سوال داشتم از آیات اول سوره مبارکه بقره که جسارتا فوری است 1-چرا خداوند از اسم اشاره به دور ذلک استفاده فرموده 2-اگر لا ریب فیه است این قرآن پس این همه اختلافات بر سر قرآن چگونه قابل توجیه است 3-مگر قرآن وسیله ای برای هدایت همگان نیست پس چرا فرموده هدی للمتقین ممنون
چهارشنبه، 4 آبان 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

جواد

سلام علیکم سه سوال داشتم از آیات اول سوره مبارکه بقره که جسارتا فوری است 1-چرا خداوند از اسم اشاره...

جواد ( تحصیلات : فوق دیپلم ، 20 ساله )

سلام علیکم
سه سوال داشتم از آیات اول سوره مبارکه بقره که جسارتا فوری است
1-چرا خداوند از اسم اشاره به دور ذلک استفاده فرموده
2-اگر لا ریب فیه است این قرآن پس این همه اختلافات بر سر قرآن چگونه قابل توجیه است
3-مگر قرآن وسیله ای برای هدایت همگان نیست پس چرا فرموده هدی للمتقین
ممنون


مشاور: hasan najafi

1-ذلک: کلمه « ذلک» در لغت عرب اسم اشاره بعید است بنابراین « ذلک الکتاب» مفهومش «آن کتاب» است ، در حالی که در این جا باید از اشاره به نزدیک استفاده می شد ، و «هذا الکتاب» می گفت: چرا که قرآن در دسترسی مردم قرار گرفته بود . این به خاطر آن است که گاهی از اسم اشاره بعید برای بیان غفلت چیزی یا شخصی استفاده می شود،یعنی آنقدر مقام آن بالاست که گویی در نقطه دوردستی در اوج آسمانها ، قرار گرفته است. گروهی دیگر از دانشوران می گویند : از آنجا که خدا به پیامبرش وعده فرموده بود کتابی بر او فرو فرستد که نه آب آن را نابود سازد و نه رویدادها و نشیبهای روزگار بتوانند از طراوات و تازگی آن بکاهد ، بعد از فرو فرستادن قرآن کریم فرمود : « این همان کتابی است که ما در کتابهای آسمانی پیشین ، آمدن آن را وعده داده بودیم ». 2- منظور از جمله « لاریب فیه» آن نیست که کسی در آن شک نکرده و یا شک نمی کند بلکه منظور آن است که حقانیت قرآن به قدری محکم است که جای شک ندارد و اگر کسی شک کند به خاطر کوردلی اوست . همچنان که در« آیه 66 سوره نمل» می فرماید :* بل هم فی شک بل هم منها عمون*. به تعبیر دیگر : آن چنان آثار و عظمت و انسجام و استحکام و عمق معانی و شیرینی و فصاحت لغات و تعبیرات در آن نمایان است که هر گونه وسوسه و شک را از خود دور می کند و مصداق آن جا که عیان است چه حاجت به بیان است می باشد . جالب این که گذشت زمان نه تنها طرا وت آن را نمی کاهد بلکه با پیشرفت علوم و برداشته شدن پرده از روی اسرارکائنات حقایق قرآن روشنتر می گردد و هر قدر علم به سوی تکامل بیش می رود درخشش این آیات بیشتر می شود. 3- متقین عبارت است از: مؤمنین ، چون تقوا از اوصاف خاصه طبقه معینی از مؤمنین نیست و اینطور نیست که تقوی صفت مرتبه ای از مراتب ایمان باشد ، که دارندگان مرتبه پائین تر ، مومن بی تقوا باشند و در نتیجه تقوی مانند احسان و خلوص، یکی از مقامات ایمان باشد بلکه صفتی است که با تمامی مراتب ایمان جمع می شود مگر آن که ایمان ، ایمان واقعی نباشد دلیل این ادعا این است که خداوند متعال دنبال این علم« متقین» وقتی اوصاف آن را بیان می کند از میانه طبقات مومنین با آن همه اختلاف که در طبقات آنان است طبقه معینی را مورد نظر قرار نمی دهد و طوری آن را توصیف نمی کند شامل طبقه معینی شود . هم چنین متقین دارای دو هدایتند هدایت اول متقین از سلامت فطرت و هدایت دوم از ناحیه قرآن و فرع بر هدایت اول است.



ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.
موارد بیشتر برای شما