دختری 15 ساله دارم از وقتی وارد دبیرستان شده به درس خیلی کم توجه شده و با زور درس می خواند . درضمن خیلی...

دختری 15 ساله دارم از وقتی وارد دبیرستان شده به درس خیلی کم توجه شده و با زور درس می خواند . درضمن خیلی پرخاشگرشده و صدایش را برایم بلند می کند . این برایم غیرقابل تحمل است .احساس می کنم احترام مادری ام زیرسوال رفته و احساس بی ارزشی می کنم درصورتی که خیلی دوستش دارم . اصلا حرف شنوی ندارد.لطفا بگوئید چه باید کنم . به هیچ وجه هم حاضر نیست باهم با مشاوری ملاقات داشته باشیم.
پنجشنبه، 15 دی 1390
تخمین زمان مطالعه:
موارد بیشتر برای شما

دختری 15 ساله دارم از وقتی وارد دبیرستان شده به درس خیلی کم توجه شده و با زور درس می خواند . درضمن خیلی...

( تحصیلات : کم سواد ، 48 ساله )

دختری 15 ساله دارم از وقتی وارد دبیرستان شده به درس خیلی کم توجه شده و با زور درس می خواند . درضمن خیلی پرخاشگرشده و صدایش را برایم بلند می کند . این برایم غیرقابل تحمل است .احساس می کنم احترام مادری ام زیرسوال رفته و احساس بی ارزشی می کنم درصورتی که خیلی دوستش دارم . اصلا حرف شنوی ندارد.لطفا بگوئید چه باید کنم . به هیچ وجه هم حاضر نیست باهم با مشاوری ملاقات داشته باشیم.


مشاور: سيداميرحسين کامراني راد

دوران نوجواني يك مرحله انتقالي براي كودك و والدين محسوب مي شود. ما ديگر با يك كودك روبرو نيستيم بلكه با يك نوجوان مواجهيم. بنابراين بايد روشهاي انظباطي، ارتباطي، واكنشي و كنترلي خود را تغيير دهيم. والدين بايد از رفتارطبيعي يك نوجوان آگاه باشند تا بتوانند به گونه اي موثر با وي برخورد كنند. بسياري از والدين با همان روشهايي كه يك كودك راتربيت مي كنند با نوجوانان برخورد ميكنند و طبيعي است كه به مشكل دچار مي شوند. والدين در اين دوران دچار فشارهاي رواني، پريشاني، اضطراب، و ساير دگرگوني ها مي شوند. برخي از والدين چنين مي پندارند كه وجود پاره اي روحيات و رفتارها در نوجوانان بيانگر يك معضل است حال آن كه در واقع چنين نبوده و وجود اين روحيات و رفتارها در سن بلوغ طبيعي است و بايد به عنوان پديده اي عادي با آنها برخورد شود. بسياري از والدين فرزندان خود را تنبل مي نامند البته اين بدان معني نيست كه فرزندشان فعاليت ندارد بلكه فقط در كارهاي منزل به والدين كمك نمي كند و خود را به فعاليتهايي كه علاقه دارد مشغول مي سازد. كودكان آرام، خجالتي و كم حرف ممكن است در نوجواني پرحرف شده و باشجاعت و سماجت به دفاع ازايده هاي خود برخواسته و حتي از خواسته هاي شما سرپيچي كنند. اگر اين روحيه با بي ادبي، پرخاشگري و توهين همراه نباشد آن را طبيعي تلقي كنيد. بلوغ، اوج تحول و سركشي جوانان و نوجوانان است، به ويژه اين كه در اين دوره اولين و مهم ترين نياز جوانان و نوجوان يعني نياز به استقلال، جلوه اي خاص مي يابد و خروج از وابستگي به والدين، انقلاب رفتاري عجيبي را در آنها ايجاد مي كند. والدين موظفند «استقلال» را براي فرزندشان معنا كرده و به او قواعد و اصول استقلال در عين اطاعت از والدين را بياموزند. براي غلبه بر نا آرامي ها و جهش هاي اخلاقي فرزندان، والدين بايد همپاي آنها دوران سخت بلوغ را سپري كنند و صبر و حوصله، اولين و مهم ترين قدم در دستيابي به موفقيت است. والدين بايد به تدريج فرزندشان را با مسووليت هاي جديد آشنا كنند و آرامش و ملايمت را فراموش نكنند. به نظر مي رسد در دوران بلوغ، فرزندان ارزشي براي سخنان و توصيه هاي والدين قايل نيستند كه اين امر باعث پريشاني و آشفتگي والدين شده و دست به تنبيه آنها مي زنند. اين تنبيه نه تنها فرزندان را به اطلاعت از والدين موظف نمي كند، بلكه سرآغاز سرپيچي و نافرماني فرزندان از والدين نيز است. بنابراين براي آن كه نفوذ و تأثير كلامتان را از دست ندهيد، به هيچ وجه تنبيه و خشونت به كار نبريد. براي چندمين بار هم كه شده، توصيه هاي خود را با آرامش و ملايمت تكرار كنيد. فرياد زدن، بي قراري، سرسختي و نافرماني، رفتارهاي نامعقول، قهر و گريه، اخم و عصبانيت و...از رفتارهاي بارز دوران بلوغ است. براي كنترل اين رفتارها فرزندان نياز به برخورد منطقي و صحيح والدين دارند.



نظرات کاربران
ارسال نظر
با تشکر، نظر شما پس از بررسی و تایید در سایت قرار خواهد گرفت.
متاسفانه در برقراری ارتباط خطایی رخ داده. لطفاً دوباره تلاش کنید.